کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

 

 

    1. در رویارویی با موانع، ثابت قدم هستند.

 

 

افراد با خودکارآمدی بالا از نظم امام علی (ع) و ائمه اطهار دارای ویژگیهای زیر هستند:
امام عی (ع) می‌فرماید: «ابزار مدیریت سعه‌ی صدر است»
امروزه مطالعات مختلف نشان می‌دهد که رهبران، در اکثر مواقع دارای ویژگی‌های مشابهی هستند. حال اگر بخواهند در مدیریت خود موفق باشند؛ ضروری است مورد ذیل که برگرفته از کلام امام علی(ع) است را رعایت نماید:
1- تحمّل بالا در سختی‌ها
از ویژگی‌های یک مدیر کارآمد، میزان تحمل اوست وگرنه یک مدیر بی‌طاقت در برابر ضربات سازمانی و مدیریتی به سرعت خرد خواهد شد.
امام علی(ع) می‌فرماید: «ابزار مدیریت سعه‌ی صدر است».
2- برخورد منصفانه با فرودستان و همقطاران
از ویژگی‌های مدیریت کارآمد، رعایت حقوق همقطاران و فرودستان است، چرا که هم عامل ثبات سازمانی و هم مانع تشکیل گروه غیر رسمی معارض است و هم باعث بالا بردن انگیزش در بین نیروهاست. برخورد منصفانه عین عدل است و عدل به تعبیری نهادن هر چیزی در جای خود می‌باشد.
امام علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند: «مدیر و رهبر عادل و منصف،‌ پاسدر الهی در زمین است». شاید بپرسید چرا؟
در پاسخ می‌توانیم استناد به نص صریح قرآن کنیم که انسان را خلیفه‌ی خود بر روی زمین می‌داند و دادگری و انصاف را از ویژگی‌های ذات لایزال خویش می‌داند پس جانشین خوب نیز باید حد انصاف و مرزبندی‌های عدالت را رعایت نماید.
3- توجه به وضع معیشتی کارکنان
امام علی (ع) در این خصوص می‌فرمایند: «در مورد وضع معیشتی آنان توسعه و گشایش بخش، زیرا این روش آنان را بر اصلاح خود نیرو می‌بخشد و ایجاد انگیزه بر پاکسازی خود می‌نماید و از تجاوز و دست درازی به بیت‌المال که در اختیار دارند بی‌نیاز می‌کند».
4- توانائی انسجام دهی و حفظ گروه
حفظ گروه و جامعه و سازمان از ویژگی‌های یک مدیریت کارآمد است.
امام علی(ع) می‌فرمایند: «باید از تفرقه پرهیز کرد چه اینکه افراد تکرو و جدا شده دستخوش امیال شیطانی می‌شوند، همانند گوسفند تک‌افتاده از گله که طعمه‌ی گرگ می‌گردد».
5- نظم آراستگی و پیراستگی
آراستگی و پیراستگی را که شامل نظم،‌ پاکیزگی، زیبایی،‌ ایمنی، بهداشت و انضباط است را در محیط کار اعمال کنید. زیرا این پدیده موجب بالا رفتن روحیه و در نتیجه افزایش بهره‌وری و کیفیت می‌شود. اساساً سازمان را عبارت از یک رشته روابط منظم و عقلایی بین افراد دانسته‌اند و فراگرد منظم آن را می‌توان جریان منظم و متوالی فعالیت بشری برای انجام دادن کاری یا شغلی از ابتدا تا انتها، بیان کرد.
امام علی(ع) در اهمیت نظم می‌فرمایند: «شما را به پرهیزکاری خدا و نظم در کارها‌یتان سفارش می‌کنم».
6- تعهّد نسبت به هدف
برای گردش کار سازمان و امور آن باید هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی سنجیده و سازماندهی عاقلانه داشته باشیم و نسبت به آن متعهد باشیم.
حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «کسی که در طریق یک هدف نباشد، حیله‌های دیگران او را شکست می‌دهد».
همچنان که ناپلئون بناپارت می‌گوید: «راه گریز را قبل از تسخیر باید جست».
7- توانایی شناخت صحیح از خویشتن (نقاط قوت و ضعف)
از اهم عوامل موفقیت در اداره یک سازمان و ارائه‌ی یک مدیریت کارآمد، خودشناسی است. امام علی(ع) در این مورد می‌فرمایند: «خدایش رحمت کند کسی را که (شناخت از خود دارد) و قدر خود را شناسد و پا را از گلیم خود بیرون نگذارد» (پا از مرزش «حدش» فراتر ننهد.
و باز امیر المؤمنین علی(ع) ماهیت و ضرورت شناخت از خویشتن را برای یک مدیر واقعی مرزبندی جدیدی از این باب برای شناخت افراد عالم و جاهل برمی‌شمرند و می‌فرمایند: «دانا کسی است که قدر خود را شناسد، در نادانی مرد این بس که ارزش خویش را نشناسد». (به نقاط ضعف و قوت خویش واقف نباشد).




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-09-22] [ 05:58:00 ق.ظ ]




دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است

تحول بشر تکامل یافته است. تایگر عقیده دارد که خوش‎بینی بقاء انسان را میسر ساخته است. آن دسته از افراد گونه انسان که نسبت به آینده خود واقع‎بین یا بدبین بودند، خطر، بیماری و مرگ را گریزناپذیر می‎دیدند و برای اقدامات لازم جهت ادامه حیات برانگیخته نمی‎شدند. بر عکس همتایان خوش‎بینشان برای تلاش در جهت ادامه حیات برانگیخته می‎شدند زیرا فکر می‎کردند که کارها به نفع آنها ادامه خواهد یافت و از آنجایی که اغلب همین اتفاق رخ می‎دادافراد خوش‎بین زنده مانده و نسلشان افزایش می‎یافت (کارور، 2005).
بخش دوم: رهبری و مدیریت و سبک های رهبری و مدیریت
2 -4- معنای لغوی
رهبری از لحاظ لغوی یعنی رهیابی، رهگشایی و راهنمایی انسان‎ها (متشکل در گروه‎ها، قشرها یا جوامع بشری به طور کلی) و پیشگامی به سوی اهداف خاص که در عمل از طریق نفوذ در دیگران و تغییر رفتار آنها در جهت مورد نظر امکان‎پذیر است.
2-4-1- تعریف اصطلاح رهبری در مدیریت
راهنمایی و فرماندهی زیردستان در جهت بهتر فهمیدن هدف‎های سازمانی و برانگیختن آنان به کار و فعالیت است به عبارت دیگر تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان به منظور کسب اهداف سازمانی است (سید جوادین 1382، 431).
2-4-2- جلوه‎های رهبری
به طور کلی می‎توان ظهور رهبری را در یک جامعه بشرح زیر مجسم ساخت
الف- رهبری مذهبی: رهبری مذهبی که بر مبنای نگرش دینی، جهان‎بینی مذهبی و نظام ارزشی اعتقادی رفتار افراد را هدایت می‎کند.
ب- رهبری سیاسی: رهبری سیاسی دومین نوع رهبری جامعه را تشکیل می‎دهد و به عنوان وسیله‎ای برای رهبری ایدئولوژی و خط مشی کل جامعه را در جهت جهان‎بینی و نظام ارزش خاص شخص می‎نماید.
ج- رهبری علمی و فلسفی: که متاثر از نگاه به جهان هستی و پدیده‎های خلقت و در قلمرو نخبه پروری به حاکمیت نخبه‎های علمی وب به ویژه فلسفی قائل است.
د- رهبری سازمانی: که در قلمرو سازمان، مجری سیاست‎ها و خطی‎مشی‎های رهبران اجتماعی و سیاسی بوده و رفتار افراد را در جهت تحقق اهداف سازمانی هدایت می‎نماید (سید جوادین، 1383، ص 310)
2-4-3- رهبری چیست؟
رهبری عبارت است از عمل تاثیرگذاری بر افراد به طوری که از روی میل و علاقه برای هدف‎های گروهی تلاش کنند (کریتزوکی نی کی 2001، 551).
و یا رهبری عبارت است از توانایی ایجاد حالتی در کارکنان که با اعتماد به نفس و علاقه‎مندی انجام وظیفه نمایند. رهبری توانایی استفاده موثر از شایستگی‎های استراتژیک به منظورنفوذ بر دیگران جهت کسب اهداف سازمانی (ویس 2000، 194).
رهبری عبارت است از تاثیرگذاری بر افراد تا تحقق هدف مشترکی را امکان پذیرسازند. رهبری یک فرآیند نفوذ غیر جبری برای هدایت فعالیت‎های اعضای گروه به سوی هدف می‎باشد (سید جوادین، 1382، 311).
رهبری عبارت است از:
توانایی تاثیرگذاری بر یک گروه برای رسیدن به اهداف. سرچشمه این تاثیر می‎تواند رسمی باشد مانند آنچه که در پست‎های مدیریتی در یک سازمان اتفاق می‎افتد به علت پست مدیریت در سازمان که با درجه‎ای از اختیارات رسمی تعریف شده همراه است. فرد ممکن است فرض کند که نقش رهبر نتیجهی پست او در سازمان است. ولی همه رهبران مدیر نیستند هم چنان که همه مدیران رهبر نیستند زیرا یک مدیر در یک سازمان که با قوانین و اختیارات مشخص مشغول به کار است لزوما رهبر اثربخشی نیست (رابنیز، ص 260)
در تعریف دیگری با تاکید بر روابط بین افراد، رهبری نفوذ بر مرئوسان از طریق برقراری ارتباط با آنان در تحقق اهداف سازمان بیان گردیده است صاحبنظران رهبری را عبارت از ارتباط بین گروهی از افراد دانسته است که در آن یک نفر می‎کوشد تادیگران را به سمت هدف معینی سوق دهد. تعاریف دیگری نیز با اختلافاتی جزئی مسئله نفوذ و تاثیرگذاری بر مرئوسان را از طریق ارتباطات و انگیزش، رهبری و هدایت دانسته‎‎اند. به عبارت ساده رهبری فرآیندی است که ضمن آن مدیریت سازمان می‎کوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل کند و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند. از این رو رهبری در مفهوم سازمان آن به عنوان جزئی مجزا و مستقل از مدیریت طرح نبوده بلکه یکی از وظایف عمده و اصلی آن به شمار می‎آید. هر مدیری علاوه بر وظایفی چون برنامه‎ریزی، سازماندهی و کنترل باید انجام این وظیفه یعنی هدایت افراد سازمان را نیز عهده‎دار گردد. مهمترین نکته در رهبری جهت دادن و نفوذ بر اعضای سازمان است. رهبری مستلزم نفوذ کردن و تاثیرگذاردن بر افراد است و مدیر در نقش رهبر، کسی است که بتواند بر افراد تحت سرپرستی خود نافذ و موثر باشد و به عبارت دیگر مرئوسان نفوذ و قدرت او را بپذیرند (الوانی، ص 137).
2-5- تعریف مدیریت
تاکنون تعریفی از مدیریت که کورد قبول همگان قرار گرفته باشد ارائه نشده است و صاحب نظران و مولفان علم مدیریت بر اساس اهداف و نگرشهای مختلف آنرا تعریف نموده اند که به بعضی از این تعاریف اشاره می نماییم:
“مدیریت” فعالیتی است منظم در جهت تحقق هدفهای معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیم گیری صورت می گیرد.(علاقه بند 1371، 15)
پال و هرسی و کنت بلانچارد(1372)، [27]مدیریت را کارکردن با افراد و بوسیله افراد و گروهها برای تحقق هدفهای سازمانی تعریف می کند.(علاقه بند،1371)
فورسته (1362) در این مورد چنین اظهار نظر می کند:
فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل این فراگرد تغییر و تبدیل را تصمیم گیری می نماییم.( به نقل از علاقه بند 1371، 13)
مدیریت فراگیر بکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامه‎ریزی، سازماندهی بسیج منابع و امکان هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده صورت می‎گیرد.
این تعریف پنج نکته اساسی ذیل را که زیربنای مدیریت در حوزه‎های نظریه پردازی و
کاربرد هستند دربردارد.
1- مدیریت یک فراگرد است.
2- مدیریت بر هدایت تشکیلات انسانی دلالت دارد.
3- مدیریت موثر مبتنی بر تصمیم‎گیری مناسب و دستیابی به نتایج مطلوب است.
4- مدیریت کارا، متضمن تخصیص و مصرف مدبرانه منابع است.
5- مدیریت برفعالیت‎های هدفدار، تمرکز دارد (رضائیان، 1387، ص 8).
بنابراین مدیریت پدیده‎ای جهان شمول و فراگیر بوده و هر کسی در هر موقعیتی به نوعی با آن ارتباط خواهد داشت اما هنوز توافقی همگانی بر سر تعریف جامع و مانعی از این مفهوم در میان اندیشمندان و صاحبنظران این رشته به وجود نیامده است و تقریباً به تعداد کسانی که دراین زمینه تحقیق و مطالعه نموده‎اند تعریف مدیریت ارائه شده است. به طورکلی یکی از جامع‎ترین تعاریف که تا کنون ارائه شده تعریف ذکر شده بالا می‎باشد و شاید بتوان بطور خلاصه و مختصر مدیریت را این چنین تعریف نمود: تمام کوشش های علمی و هنری مدیران که شرایط را فراهم می سازد تا افراد بهتر انجام وظیفه نمایند.
2-6- تفاوت رهبر و مدیر:
رهبری و مدیریت دو آفرینش است. به این معنا که رهبری نخستین آفرینش است. رهبری مدیریت نیست، مدیریت دومین آفرینش است. نخست رهبری باید بیاید. مدیریت مسئله‎ای است که در آخر امر مورد توجه قرار می‎گیرد مسائلی نظیر این که چگونه می‎توانیم امر معینی را به بهترین شکل به انجام برسانیم؟ حال آنکه رهبری پیش از سایر امور مورد توجه قرار می‎گیرد. مسائلی نظیر این که چه اموری را می‎خواهم به انجام برسانم؟ در گفتار پیتر دراکر[28] و نیز در گفتار وارن بنیس[29] می‎خوانیم مدیریت یعنی درست انجام دادن کار. رهبری یعنی انجام دادن امور درست. مدیریت یعنی کارآیی در صعود نردبان ترقی، حال آنکه رهبری یعنی تشخیص اینکه آیا نردبان به دیوار درست تکیه دارد یا نه (هفت عادت ص 113). برخی معتقدند مدیران رهبری و رهبران مدیریت می‎کنند. این پرسش مطرح است که آیا این دو فعالیت یکی است؟ صاحب‎نظران (باس 1990، 383) در جواب می‎گویند اگر چه رهبری و مدیریت در هم گره خورده‎اند ولی هر کدام فعالیت‎ها و وظایف منحصر به فرد خود را دارا می‎باشند، مدیران فعالیت‎های برنامه‎ریزی، سازماندهی و کنترل را انجام می‎دهند و رهبران ارتباط متقابل شخصی را هدایت می‎نمایند، رهبران پشتیبانی عاطفی فراهم می‎کنند و تلاش دارند که کارکنان را در جهت کسب هدف مشترک به پیش برانند. رهبران جریان ساز و راهبرد گرایند.
سخن کوتاه این که اگر رهبری نفوذ در دیگران جهت کسب هدف باشد، مدیریت نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف سازمانی است. در رهبری اهداف می‎تواند گوناگون باشد ولی در مدیریت اهداف سازمانی اولویت دارد.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:57:00 ق.ظ ]




تفاوت‎های آشکار دیگری بین مدیر و رهبر وجود دارد. برای مثال زالیزنک[30] این اختلافات را در گرایش به سوی اهداف، درک یا مفهوم کار، ارتباط با دیگران و ادراک از خود و… به صورت زیر بیان می‎دارد (موله‎لینر، 1996، 246).
– مدیران سعی بر آن دارند که ویژگی‎های غیر فعال و غیر شخصی را به سوی اهداف میل دهنده و رهبران عقاید شخصی و فعال را با اهداف وفق می‎دهند.
– به منظور موافقت افراد برای حل مشکلات، مدیران نیاز دارند تا به طور مداوم هماهنگی و تعادل را جهت غلبه بر تعارض بین ارزش‎ها انجام دهند اما رهبران با ایجاد انگیزش و اعطاء حق انتخاب به افراد یک دیدگاه ذهنی به وجود می‎آورند که شخصی را تحریک می‎نماید.
– در ارتباط برقرار کردن با سایر افراد مدیران حداقل سطح عاطفی را رعایت می‎نمایند اما رهبران ضمن رعایت کامل اصول عاطفی سعی بر آن دارند تا توجه افراد را در چگونگی حل مسال و رویدادها به دست آوند.
– مدیران خود را نگهبان و تنظیم کننده موضوعات مطرح شده می‎دانند و از این طریق پاداش‎ها را به دست می آورند اما رهبران الزاماً در امتداد اهداف سازمان کار نمی کند آنها بر روی وابستگی اعضا و یا قوانین کار عمل نمود و در جستجوی یافتن فرصت برای تغییر می‎باشند.
– مدیران معمولا بر اساس دیدگاه‎های مدیریتی مانند برنامه‎ریزی، کنترل، سازماندهی و هدایت عمل می‎نمایند اما رهبران بر مبنای عوامل تحریک کننده انگیزش، پاداش و هم‎گرایی با افراد عمل می‎نمایند.
– مدیران عمل می‎کنند و رهبران انتقال می‎دهند.
اختلاف بین رهبری و مدیریت توسط واتسون[31] به صورت هفت اس برگرفته از حروف اول کلمات به زبان انگلیسی زیر طبقه‎بندی شده است.
الف- علایق یا زمینه‎های مدیران
1- استراتژی[32] 2- ساختار[33] 3- سیستم[34]
ب- علایق یا زمینه‎های رهبران
1- سبک[35] 2- فعالیت‎های ستاد[36] 3- مهارت[37] 4- تقسیم اهداف[38]
همچنین در تفاوت رهبری مدیریت آمده است که رابینز رهبری را فراتر از مدیریت می‎داند و در این خصوص معتقد است که همه رهبران در جایگاه مدیر نیستند و همه مدیران هم رهبر نیستند. از دیدگاه وی سازمان به مدیر حقوق رسمی می‎دهد ولی تضمین نمی‎کند که بتواند از وی رهبر اثربخش بسازد. از طرف دیگر رهبرانی وجود دارند که قدرت خود را از سازمان نگرفته بلکه این قدرت را از خارج ساختار رسمی سازمان به دست آورده‎اند. بنابراین ‎توان اعمال نفود آنان بیش از چیزی است که در سایه ساختار رسمی و جایگاه مدیریت به دست می‎آید. برعکس دیدگاه رابنیز (دوبرین[39]، 2004) معتقد است که رهبری یک قسمت از مدیریت است و به معنای کار با کارکنان و گروه‎ها برای تحقق اهداف سازمانی است. از نظر ایشان مدیریت شامل فعالیت‎های برنامه‎ریزی، سازماندهی، کنترل و رهبری است که برنامه‎ریزی، سازماندهی و کنترل جنبه‎های غیر رهبری مدیریت می‎باشد. از دیدگاه وی انگیزش، ارتباطات و حل تعارض مربوط به جنبه‎های رهبری شغل مدیر است (مجیدی، 1389).
2-7- وظایف مدیران
در نخستین سال‎های این قرن یک صنعتگر فرانسوی به نام هنری فایل چنین اظهار داشت که همه مدیران پنج وظیفه یا کار انجام می‎دهند برنامه‎ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه این کارها را به صورت چهار وظیفه برنامه‎ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل بیان می‎کنند. اگر شخص نداند که می‎خواهد به کجا برو هر مسیری را که انتخاب کند به مقصد خواهد رسید. از آنجا که موجودیت سازمان‎ها برای تامین هدف‎ها است پس باید این هدف‎ها را تعیین کرد و راه‎ها یا وسایل تامین آنها را مشخص ساخت. مدیر شخصی است که چنین نقشی را ایفا می‎کند. وظیفه برنامه‎ریزی[40] شامل ارائه تعریفی از هدف‎های سازمان، تعیی یک استرتژی کلی برای رسیدن به این هدف‎ها و ارائه سلسله مراتبی جامع از برنامه‎ها برای یکپارچه نمودن و هماهنگ ساختن فعالیت‎ها می‎شود. همچنین مدیران، مسئول طراحی و تعیین ساختار سازمانی هستند. این وظیفه را سازماندهی[41] می‎نامند که شام وظایف زیر است:
کارهایی که باید انجام شود، تعیین کسانی که باید آنها را انجام دهند، شیوه دسته‎بنی این کارها، هر یک از افراد گزارش خود را به چه کسانی باید بدهند و در نهایت محل تصمیم‎گیری‎ها. سازمان از افراد تشکیل می‎شود و وظیفه مدیر، هدایت و هماهنگ ساختن این افراد است. این وظیفه را رهبری[42] می‎نامند. هنگامی که مدیران زیردستان را برمی‎انگیزند، کارها و فعالیت‎های آنان را رهبری و هدایت می‎کنند و موثرترین کانال‎های ارتباطی را مشخص می‎نمایند یا تضاد بین اعضا را از بین می‎برند در حال انجام دادن این وظیفه (رهبری) هستند. آخرین وظیفه‎‎ای که بر عهده مدیر است کنترل[43] نامی

 

برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

ده می‎شود. پس از تعیین هدف‎ها، برنامه‎ها تنظیم می‎شوند. ساختار سازمانی ترسیم و مشخص می‎شود، افراد استخدام می‎گردندبه آنان آموزش داده می‎شود و در نهایت وسایل تشویق و انگیزه آنان فراهم می‎گردد ولی باز هم امکان آن هست که هدف تامین نشود. برای مطمئنشدن از این که امور طبق برنامه انجام شده است، مدیریت سازمان باید عملکردها را زیر نظر داشته باشد. عملکرد واقعی باید با هدف‎هایی که از پیش تعیین شده، مقایسه شود. اگر انحراف زیادی از این بابت، به وجود آمده باشد، وظیفه مدیر این است که مجددا امور را در مسیر اصلی خود قرار دهد. این نظارت و مقایسه عملکردها با هدف‎های از پیش تعیین شده را که در نهایت منجر به رفع انحراف‎ها می‎شود، کنترل می‎نامند. بنابراین، به این نتیجه می‎رسیم که وظایف مدیران عبارت است از: برنامه‎ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل (رابینز، 1387، ص 5).
2-8- مهارت‎های مدیران
راه دیگر برای توجه به عملکرد مدیران این است که آنها را از زاویه مهارت‎ها یا شایستگی‎هایی که برای تامین موفقیت‎آمیز هدف‎ها لازم است مورد توجه قرار دهیم.
رابرت کتز[44] مهارت‎های لازم برای مدیران را به سه گروه تقسیم کرده است: فنی، انسانی
و نظری یا تئوریک
2-8-1- مهارت فنی
مهارت فنی[45] عبارت است از توانایی مدیر در کاربرد دانش تخصصی یا تخصص‎های ویژه هنگامی که کسی دربره مهارت‎های تخصصی چون مهندسین راه و ساختمان، حسابداران مالیاتی یا پزشکان جراح می‎اندیشد، مهارت‎های تخصصی آنها را در نظر دارد. این افراد از راه کسب آموزش رسمی و وسیع در زمینه مربوط به رشته خود به آگاهی‎ها و تخصص‎های علمی دست یافته‎اند. بدیهی است که این افراد متخصص (حرفه‎ای) مهارت فنی را به صورت انحصاری در نمی‎آورند و به طور حتم چنین نیست که این مهارت‎ها را در کلاس‎های درس یا برنامه‎های رسمی آموزشی فراگیرند در نتیجه همه کارها به وعی تخصص نیاز دارد و بسیاری از مردم مهارت‎های فنی خودرا به هنگام انجام وظیفه کسب می‎کنند. این پژوهشگر متوجه شد که تنها تعداد بسیار کمی از مدیران علاوه بر انجام وظیفه مدیریت به کارهای دیگر نیز می‎پردازند هنگامی که آقای آلفا وظایف مدیریت یعنی، برنامه‎ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل را به عهده دارد. در همان زمان در واحد مونتاژ کارهای دیگری را نیز انجام می‎دهد که همان اجرای نقش فنی است و مانع نقل و انتقال مهارت‎های مدیریت بین بخش‎های مختلف سازمان یا بین دو سازمان می‎شود. برای این که آقای آلفا که در دایره مونتاژ شرکت تولید اتومبیل کار می‎کند، بتواند در واحد جدید دیگری مثل یک شبکه پخش تلویزیونی نیز مشغول به کار شود باید در آن مقام هم مهارت‎های جدیدی کسب کند تا بتواند به همان اندازه موثر واقع شود.
2-8-2- مهارت‎های انسانی
مهارت انسانی یعنی توانایی در کار کردن، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه. بسیار از افراد از نظر فنی مهارت بسیار بالایی دارند ولی از نظر روابط انسانی شایستگی لازم را ندارند. برای مثال، امکان دارد یک نفر از نظر گوش دادن به حرف دیگران بسیار ضعیف باشد و تحمل شنیدن حرفی را نداشته باشد. از این رو، نمی‎تواند دیگران را درک کند و مسائل و مشکلاتی را که بین افراد به وجود آمده است حل نماید. از آنجا که مدیران کارها را از طریق یک کانال و به وسیله دیگران انجام می‎دهند باید از نظر ارتباط، ایجاد انگیزه و تفویض اختیارات، از مهارت انسانی بالایی برخوردار باشند.
2-8-3- مهارت‎های نظری یا تحلیلی
مدیران باید بتوانند از نظر فکری مسائل و مشکلات پیچیده را تجزیه و تحلیل کنند و آنها را شناسایی نمایند. برای مثال، مدیران به هنگام تصمیم‎گیری باید متوجه مسائل شده راه‎حل‎های مختلف را مشخص و ارزیابی کنند و در نهایت بهترین راه‎حل ممکن را انتخاب نمایند. از سویی امکان دارد مدیران از نظر فنی و همچنین ایجاد ارتباط بین افراد دارای شایستگی و صلاحیت کافی باشند ولی نتوانند اطلاعات را به صورتی معقول تفسیر نموده و آن را پردازش کنند (رابینز، ص 9).
جدول (2-2) جدول مهارت‎های مدیریتی درسطوح مختلف

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;">
مهارت‎ها مدیریت عملیاتی مدیریت مبانی مدیریت سطح بالا
 [ 05:57:00 ق.ظ ]




برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

ت و نیروی بیشتری درزمینه ایجاد شبکه به مصرف می‎رساند موفق‎تر است و مدیری که وقت و نیروی زیادی صرف مدیریت منابع انسانی می‎نماید چندان موفق نخواهد بود. اگر مدیری وقت زیادی را صرف امور ارتباطات کند و کمترین وقت و نیرو را برای امور شبکه‎های کاری صرف نماید اثربخش‎تر خواهد بود (رابینز، ص 10)
2-10- تعریف سبک مدیریت
سبک مدیریت یکی از عوامل موثر در افزایش اثربخشی، کارایی و در نهایت بهره وری سازمانها می باشد آگاهی مدیران در زمینه سبک های مختلف مدیریتی می تواند منجر به بکاررگیری بهترین سبک مدیریت با توجه به موقعیت سازمانی گردد.
محققین متعددی برای تعیین سبک مناسب مدیریت تلاش کرده‎اند در نتیجه این تلاش بر اساس نوع نگرش محقق تعابیر متعددی به کار گرفته شده است نظیر اصطلاحات سبک مدیریت وظفه گرا، کارگرگرا، تولیدگرا که در برابر اصطلاحات سبک مدیریت انسانگرا، کارمندگرا و رابطه گرا به کار می‎روند. همچنین اصطلاحات مدیریت محافظه کار، مدیریت میانه‎رو و مدیریت مشارکتی با اصطلاحات مدیریت آمرانه، مدیریت حمایتی، مدیریت مشارکتی، مدیریت تفویضی، قابل مقایسه‎اند (رضائیان، 1387).
دو سبک مدیریت که در این تحقیق رابطه آنها با ویژگی های روانشناختی سنجیده شده است عبارتند از:
الف)سبک مدیریت مشارکتی(رابطه مدار):
در این نوع مدیریت و اعتماد کاملی نسبت به زیردستان ابراز میشود با اینکه تصمیم گیری بطور وسیع و برابر در سازمان توزیع میگردد ولی از یک وحدت و یگانگی برخوردار است. ارتباطات نه فقط در جهت های بالا و پایین بلکه بین گروههای همگنان جریان دارد. انگیزش کارکنان بر اثر مشارکت مستقیم آنها در تعیین پاداشهای اقتصادی، هدفها بهبود روش ها و ارزشیابی پیشرفت در جهت هدف ها بوجود می آید. تحت این نوع مدیریت کنش و واکنش متقابل رئیس و مرئوس گسترده، دوستانه و توأم با اعتماد و اطمینان فراوان است. از لحاظ فراگرد کنترل، مسئولیت جمعی و گسترده ای وجود دارد که واحدهای پایین تر کاملاً در آن مشارکت دارند. سازمان های رسمی غالباً یکی است. لذا نیروهای اجتماعی از کوشش هایی که برای تحقق هدف های سازمانی به عمل می آید جانبداری می کنند.(علاقه بند، 1373)
ب)سبک مدیریت اقتدارگرا (وظیفه مدار):
اشاره می کند به حد و اندازه ای که احتمال دارد یک رهبر نقش های اعضای گروه (زیر دستان) خود را سازمان دهد و تعریف کند و توضیح دهد که هر یک چه فعالیتهایی را قرار است انجام دهند و چه وقت و کجا و چگونه قرار است وظایف عملی شوند. کوششهایی که رهبر در جهت ایجاد الگوهای دقیق سازمانی، مجاری ارتباطات و طرق انجام دادن وظایف بعمل می آورد ، این رفتار را مشخص می سازند.(هرسی و بلانچارد،2007)
2-12- تئوری‎های تشخیص رهبری
این تئوری‎ها که بین سال‎های 1960 تا 1990 بیشتر مورد توجه قرار گرفته‎اند درباره ویژگی‎های شخصیتی رهبران بحث می‎کنند. این تئوری‎ها درصدد شناسایی مجموعه‎ای ازویژگی‎های شخصیتی هستند که بتوانند به وسیله آنها یک رهبر را معرفی نمایند.
کیرک پاتریک و لوک[47] (1991) مهمترینویژگی‎های شخصیتی که رهبر را از افراد غیر رهبر متمایز می‎کند شش ویژگی دانسته‎اند که عبارتند از:
1- جاه طلبی و انرژی 2- میل به رهبر 3- صداقت و درستی
4- اعتماد به نفس 5- هوشیاری 6- داشتن دانش و اطلاعات مربوطه
همچنین اعتقاد آنان این نکته را تایید نموده است. افرادی که به شدت خود کنترل هستند (دارای انعاف پذیری زیادی نسبت به کسانی که از این ویژگی بهره‎ای نبرده‎اند بهتر می‎توانند نقش رهبری را (در گروه) بر عهده بگیرند.
در مجموع نتایج تحقیقات بیانگر این است که ویژگی‎های شخصیتی احتمال موفقیت رهبر را افزایش می‎دهند اما نمی‎توانند موفقیت او را تضمین کنند (اوکل وون فیلت[48]، 1992)
2-13- تئوری‎های رفتاری رهبر و مدیر:
در تئوری‎های رفتاری سعی می‎شود تا رهبر بر اساس رفتار معرفی شود به این خاطر پژوهشگران درصد برآمدند تا رفتارهای برخی از رهبران معروف را مورد بررسی قرار دهند تا به این نتیجه برسند که آیا رفتار منحصر به فردی وجود دارد که رهبران موفق آن را در پیش گیرند. اگر رفتارهای مشخص در مورد مدیران بتوان شناسایی کرد در آن صورت می‎توان ویژگی شخصیتی را نیز به افراد آموخت یعنی این که افراد آموزش پیدا کنند که چگونه باید به صورت یک مدیر موفق عمل نمایند. با این روش می‎توان مدیرانی تربیت نموده و به جامعه تحویل داد (رضائیان، 1387).
2-13- تاریخچه مطالعات در زمینه سبک‎های مدیریت
تا قرن نوزدهم نگرش‎ها و هنجارهای اجتماعی تاثیر بسیار کمی در مدیریت داشته است. در ابتدای قرن بیستم نیز حوزه مدیریت از عملیاتی با مقیاس کوچک تجاوز نمی‎کرد اما با پیدایش تئوری مدیریت تحقیقات بسیار دقیقی برای تفکیک سبک‎های مدیریت از حدود سال 1930 شروع شد. نختسین حرکت منسجم در زمینه سبک مدیریت مربوط به نظریه شخص بزرگ بود که به شناسایی و اندازه‎گیری خصوصیات فردی مدیران خاص پرداخت. این نظریه معتقد بود که مدیران بزرگ به دنیا می‎آیند و شناخته نمی‎شوند. تحقیقات زیادی انجام شد تا خصوصیات این گونه مدیران را شناسایی و اندازه‎یگری کنند. در سال 1948 رالف استاگدیل نتایج بیش از بیست و پنج سال تحقیق در این حوزه را بررسی و ترکیب کرد و نهایی نمود. پس از توقف تحصیلات خصوصیات فردی، محققان به بررسی رفتار مدیران پرداختند یعنی صرف نظر اینکه مدیر کیس
ت به این مسئله نگاه کنیم که مدیران چه انجام می‎دهند. سرآغاز این تحقیقات در دهه 1950 سه برنامه تحقیقی در دانشگاه‎های میشگان، اوهایو و هاروارد بود. در دانشگاه میشگان بهره‎وری کارگران راه‎آهن بررسی شد که نتیجه آن این بود که کارکنان با سرپرستان کارمندگرا مولدتر از کارکنان با سرپرستان وظیفهگرا و تولیدگرا بودند. در دانشگاه هاروارد دو بعد حیاتی رفتار را شناسایی کردند یعنی رفتار متمرکز بر روابط انسانی که آن را روابط اجتماعی عاطفی نامیدند و دوم رفتار متمرکز بر انجام وظیفه افرادی که در هر دو بعد یا در بعد روابط انسانی در سطح بالایی قلمداد می‎شدند از سوی همتایان به عنوان مدیر معرفی نمی‎شوند. در دانشگاه اوهایو نیز دو نوع رفتار دربخشی از سرپرستان و سرکارگران کارخانه‎ها بررسی شد که ساختار اولیه و ملاحظات انسانی نام گرفتند. مدیران اثربخش کسانی بودند که در هر دو بعد کیفیت‎های بالایی را به نمایش می‎گذاشتند. این تحقیقات نیز بیست سال به طول انجامید و با شکست مواجه شد. در اواخر دهه 1960 روشن شد که اثر بخشی مدیر بستگی به ترکیب متفاوت رفتار رابطه و وظیفه گرا در موقعیت‎های مختلف دارد. این نظریه در تحقیقاتی حمایت شد ولی این حمایت قوی نبود چرا که تئوری‎های اقتضایی دارای ضعف ادراکی هستند و اندازه‎گیری آنها دقیق نیست و معمولا روی طرح‎های تحقیقی ضعیف تکیه دارند و یافته‎های خیلی تخصصی نیستند و قدرت تعمیم آنها پایین می‎آید. رابرت هاوس (1977). با یک نگرش جدید بار دیگر به مطالعه خصوصیات مدیران کاریزما پرداخت با تاکید بر عواملی که می‎توان شناسایی و اندازه گرفت. کار او متمرکز بر نیاز به قدرت مدیران موثر کاریزما بود.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:57:00 ق.ظ ]




1/1

 

 

 

 

(منبع رابینزر، 1378، ص 648)
پنج حالت ویژه در نمودار 1 مدیریت
در حالت 1/1 فقط تا حدی که به عضویت فرد در سازمان خدشه وارد نشود برای انجام دادن کارها تلاش می‎شود (مدیریت نامحسوس).
در حالت 9/1 توجه صرف به تولید است و دخالت روابط انسانی تا حد امکان کاهش می‎یابد (مدیریت باشگاه) درحالت 5/5 بین حفظ روحیه کارکنان و انجام وظایف توازن ایجاد شده و بازدهی سازمان در حد مطلوب است (مدیریت انسانی و سازمانی).
در حالت 1/9 توجه صرف به روابط انسانی است. تلاش می‎شود محیط دوستانه به وجود آید ولی کارها با حوصله انجام می‎شود (مدیریت استبدادی) در حالت 9/9 (تیمی) جوی صمیمانه و مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل بین کارکنان به وجود می‎آید و به دلیل معاونت و مشارکت صمیمانه اهداف سازمان درحد بالایی انجام می‎گیرد. در نمودار مدیریت، مدیرانی که از نظر رفتار در وضع 9/9 قرار می‎گیرند بهترین عملکرد را دارند و برعکس کسانی که در وضع 1/9 (تحکم) و یا در حالت 9/1 (باشگاه) قرار می‎گیرند عملکرد بسیار پایینی دارند نمودار فوق فقط چارچوبی برای شیوه مدیریت است ولیکن نتایج حاصل از شیوه مدیریت را ارائه نمی‎دهد و نمی‎توان مدعی شد که حالت 9/9 برای تمامی شرایط بهترین است (رابینز، 1378).
2-16-4-1- سبک مدیریت لیکرت
رنسیس لیکرت[59] دانشمند و محقق آمریکایی پساز 20 سال مطالعه و تحقیق، در دو اثر خود به نام‎های “الگوی جدید مدیریت” و “سازمان انسانی” نظریه خویش را در زمینه تجزیه و تحلیل عوامل سازمانی و تاثیر آنها در اثر بخشی سازمان عرضه نمود. وی در ارتباط با اثربخشی سازمانی سه متغیر علمی، میانجی و غایی را معرفی نموده است. به عقیده وی رفتار یا سبک مدیر به عنوان علتی عمل نموده و بر روی کارکنان سازمان تاثیر گذارده، موجب عوارض و عواقبی می‎گردد که به عنوان ویژگی‎های سازمان از آن یاد می‎شود. بر این اساس به معرفی چهار سیستم سازمانی و ویژگی آنها که حاصل چهار نوع سبک مدیریتی است می‎پردازد (هرس و بلانچارد، 1376، ص 95 و 96).
لیکرت در مطالعاتش دریافت که سبک‎های متداول سازمان را می‎توان بر روی یک پیوستاری از سیستم یک تا چهار نشان داد. به طور خلاصه مدیریت یک سیستم ولی سبکی وظیفه مدار، آمرنه و ساخت‎گرا است. در حالی که مدیریت سیستم چهار یک سبک روابط مدار است که برکار گروهی و اطمینان و اعتماد متقابل استوار می‎باشد. سیستم‎های دو و سه سبک‎های حد فاصل میان افراط و تفریط فوق هستند.
برای تسهیل چنین تحلیلی از رفتار موجود یک سازمان، گروه لیکرت ابزاری برای سنجش ساخته است که اعضا با استفاده از آن می‎توانند سازمان خود را بر حسب مدیریت آن نمره‎گذاری کنند. این ابزار به منظور جمع‎آوری اطلاعات درباره پاره‎ای از ویژگی‎های عملیاتی یک سازمان طراحی شده است. این ویژگی‎ها شامل رهبری، انگیزش، ارتباط، تصمیم‎گیری، تعامل و تاثیرگذاری، تعیین هدف و فراگرد کنترل مورد استفاده می‎شود. لیکرت در اثر دوم خویش تحت عنوان سازمان انسانی، سیستم‎های چهارگانه را بشرح زیر نام‎گذاری نمود:
سیستم 1- سبک آمرانه
سیستم 2- سبک آمرانه خیرخواهانه
سیستم 3- سبک مشورتی
سیستم 4- سبک مشارکتی (هرسی و بلانچارد، 1376، ص 67-66).
لیکرت در مورد هر یک از سبک‎های فوق به شرح 8 متغیر زیر پرداخته است (لیکرت 1967 ص 197-211)
1- فرآیند رهبری 2- نیروهای انگیزشی
3- فرآیند ارتباطات 4- فرآیند تعامل و نفوذ
5- فرآیند تصمیم‎گیری 6- هدف‎گذاری یا دستوردهی
7- فرآیند کنترل 8- اهداف اجرایی و آموزش
2-16-4-2- سیستم‎های مدیریت لیکرت
1- سبک آمرانه[60]
این سبک مدیریت به زیردستان هیچ اعتماد و اطمینانی ندارند زیرا که آنها را به ندرت در فراگرد تصمیم شرکت می‎دهند. همه تصمیمات و هدف‎گذاری سازمان در راس انجام می‎گیرد و به منظور ایجاد انگیزه برای کار، از تهدید، تنبیه و پاداش‎های اتفاقی در سطوح فیزیولوژیک استفاده می‎شود.
2- سبک خیرخواهانه[61]
اين نوع مديريت اعتماد و اطمينان توأم با مدارائي نظير اعتماد و اطمينان ارباب به خدمتكار، نسبت به زيردستان دارد. در حالي كه تصمیم‎ها و تعيين هدف‎هاي سازمان در راٌس انجام می‎گیرد، بعضي از تصميم‎ها در چارچوب تجويزشده‌اي در سطح پايين‎تر اتخاذ مي‌شود.
3- سبك مشورتي:
اين نوع مديريت اطمينان و اعتماد قابل توجه ولي نه كامل، به زيردستان دارد. در حالی که خط‌مشي‎هاي كلي و تصميمات مهم در سطح عالي اتخاذ می‎گردد به زیردستان نیز اجازه داده می شود که در سطوح پایین‎تر در موارد بسیار خاص و تخصصی به تصمیم‎گیری بپردازند. پاداش‎ها تا اندازه‎ای مشارکت در کار برای انگیزش کارگران مورد استفاده قرار می‎گیرند. کنش و واکنش‎های متقابل معتدلی میان رئیس و مرئوس جریان دارد که غالباً با اعتماد و اطمینان متعادلی همراه است. جوانب مهم فراگرد کنترل به پایین واگذار می‎شود و این کار در هر دو سطح بالا و پایین با احساس مسئولیت توام است. سازمان غیر رسمی ممکن است شکل پیدا کند ولی یا هدف‎های سازمانی را تایید می‎کند یا تا اندازه‎ای در مقابل آن مقاومت می‎ورزد.
4– سبك مشاركتي[62]:
در اين نوع مديريت، اعتماد و اطمينان كاملي نسبت به زيردستان ابراز مي‌شود. با اين كه تصميم‌گيري بطور وسيع در سر

 

برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید.

اسر سازمان توزيع مي‌گردد ولي از يك وحدت مطلوبي برخوردار است. ارتباطات نه فقط در جهات بالا و پايين بلكه بين گروه‎ها و همگنان جريان دارد. انگيزش كاركنان بر اثر مشاركت مستقیم آنها در تعیین پاداش‎های اقتصادی، هدف‎ها، بهبود روش‎ها، و ارزشيابي پيشرفت در جهت هدف‎ها به وجود می‎آید. تحت این نوع مدیریت كنش و واكنش متقابل رئيس، مرئوس گسترده، دوستانه و توأم با اعتماد و اطمينان فراوان است. از لحاظ فراگرد كنترل مسئولیت جمعي و گسترده‌اي وجود دارد كه واحدهاي پايينتر كاملاً در آن مشاركت دارند. سازمان رسمي و غيررسمي غالباً يكي است لذا همه نیروهای اجتماعی از کوشش‎هایی که برای تحقق هدف‎های سازمانی به عمل می‎آید جانبداری می‎کنند (لیکرت 7-66).
2-16-5- سبک‎های وایت من[63]
در تحقیقی که به تحقیق مدرسه وایت من مشهور است هشت سبک مدیریت مطرح شده است. هر یک از سبک‎ها به اختصار معرفی می‎شود.
الف- سبک ارتباطی نزدیک[64]: در این سبک مدیر در مواجهه با مشکل به برقراری ارتباط با زیردستان خود می‎پردازد.
ب- سبک مباحثه‎ای نزدیک[65]در این سبک مدیر در اداره امور به مباحثه رودررو تاکید می‎کند.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:56:00 ق.ظ ]