دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

، فرضیهها، متغیرهای تحقیق بیان شد. در نهایت، تعریف عملیاتی واژگان تحقیق و ساختار کلی تحقیق بیان شد. در فصل دوم به بیان مبانی نظری و پیشینه تحقیقهای انجام شده میپردازد. در فصل دوم مبانی نظری به عنوان پشتوانه انجام این تحقیق و سپس پیشنه تحقیقهای انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق بحث میشود.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه
امروزه فرضیه قابلیت پیش‌بینی بازده سهام به عنوان واقعیت در مدیریت مالی موردپذیرش قرار گرفته است. یکی از اهداف اطلاعات حسابداری کمک به استفاده‌کنندگان در پیش‌بینی جریان‌های نقد ورودی آتی به واحد تجاری و به‌تبع آن پیش‌بینی بازده سرمایه‌گذاری است. بخشی از متغیرهای تأثیرگذار بر بازده سهام شرکت‌ها در بازار سهام ناشی از اطلاعات مالی است که از طریق سیستم حسابداری تهیه می‌شود. میزان تأثیر این اطلاعات بسیار پیچیده و تا حدی ناشناخته است (قدردان و راشدی، 1392). از طرفی یکی از متداول‌ترین روش‌های تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی، تهیه اطلاعات حسابداری است. اطلاعات حسابداری دارای کاربردهای مختلفی است، از جمله، این اطلاعات امکان دارد به عنوان معیار ارزیابی یا به عنوان معیار پیش‌بینی مورداستفاده قرار گیرد. اطلاعات حسابداری می‌تواند به عنوان معیار ارزیابی با صفات خاصی از ارقام، مرتبط شده و مبنای اندازه‌گیری تلقی گردد. در این تحقیق توجه به اطلاعات حسابداری با نگرش استفاده از آن جهت تعیین قیمت سهام و پیش‌بینی بازده سهام مورد توجه قرار می‌گیرد.
2-2- اطلاعات حسابداری
محصول نهايي گزارشگري مالي صورت‌های مالي است. در واقع هر صورت مالي منعکس‌کننده‌ی اطلاعاتي است كه در مجموع اين اطلاعات می‌تواند تصوير روشني از واحد تجاري موردنظر ارائه كند، به همين دليل بخش عمدهاي از تئوري ها، تحقیق‌ها و استانداردهاي حسابداري به صورت‌های مالي اختصاص دارد، اما ازآنجاکه حسابداري به نيازهاي اطلاعاتي استفاده‌کنندگان توجه دارد، برخي تعریف‌ها، ویژگی‌های كيفي و رهنمودها دستيابي به اين هدف‌ها را آسان می‌نماید(صفار يزدي، 1389).
 
شکل 2-1 فرايند گزارشگري مالي(رحمانی، 1381)
2-2-1- اطلاعات حسابداري و تصمیم‌گیری
اگر پذيرفته شود هدف عمومي و مشترک از تهيه و ارائه اطلاعات حسابداري فراهم ساختن مبنايي براي تصمیم‌گیری‌های اقتصادي است. در آن صورت مطالعه در ابعاد رفتاري حسابداري ضروري است. توجه به مفاهيم عبارات زير می‌تواند در تبيين ارتباط بين سیستم‌های حسابداري، اطلاعات حسابداري و تصمیم‌گیرندگان مفيد واقع شود:
اگر اطلاعات حسابداري در فرايند تصمیم‌گیری به عنوان اطلاعات مربوط تلقي نشود هر گونه تغيير در اين اطلاعات نيز بر تصمیم‌گیری مؤثر نخواهد بود .
هر گاه اطلاعات غير حسابداري نيز در دسترس باشد، آنگاه مفهوم جايگاه ذهني اطلاعات حسابداري (در نظر تصمیم‌گیرنده) بر ارزش اين اطلاعات (اطلاعات حسابداري) در فرايند تصمیم‌گیری مؤثر خواهد بود.
وجود ساير اطلاعات (اطلاعات غير حسابداري) در ارزش‌گذاری اطلاعات حسابداري توسط يک تصمیم‌گیرنده در فرآيند تصمیم‌گیری، عامل تعیین‌کننده مهمي خواهد بود. جنبه‌های رفتاري نهفته در عباراتي از اين قبيل در تدوين و بسط تئوري هاي حسابداري و ارائه اطلاعات در سیستم‌های تصمیم‌گیری حائز اهميت است. علی‌رغم پيشرفت فراوان علوم رفتاري هنوز دانش زيادي در چگونگي به‌کارگیری اطلاعات براي تصمیم‌گیری افراد در دست نيست. بنابراين پیش‌بینی دامنه وسیع تأثير اطلاعات حسابداري در فرآيند تصمیم‌گیری با مشکل مواجه است(بدری، 1372).
هندريکس[8] در اين رابطه می‌گوید: “مشکل اصلي در درک فرايند تصمیم‌گیری افراد اين است که مطالعه مستقيم عمليات مغز انسان با تکنولوژي امروزه امکان‌پذیر نيست و باید در جستجوي راه‌های غیرمستقیم بود”(بدری، 1372).




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...