چارچوب نظری  و مدل مفهومی تحقیق

کارآفرینی سازمانی[۱] فرآیندی است که کارآفرین تحت حمایت یک سازمان، فعالیت‌های کارآفرینانه خود را به ثمر می‌رساند. رقابت تنگاتنگ و شدید بین شرکت‌ها و سازمان‌ها، کاهش کارآمدی مدیریت سنتی در این عرصه و رشد سریع شرکت‌های کوچک، سبب شد که سازمان‌ها اهمیت ویژه‌ای برای نوآوری قایل شوند، زیرا نوآوری را تنها تضمین خود برای بقاء در عرصه رقابت می‌دانستند، از این رو سعی کردند افراد خلاق و کارآفرین را که پدید آورندگان اصلی محصولات و خدمات نو در سازمان بودند، تشویق و ترغیب کنند که در سازمان بمانند و ایده‌های خود را در سازمان محقق سازند. ” پینکات” این افراد را کارآفرینان سازمانی نام نهاد.

” پینکات” در سال ۱۹۸۵ واژه ” Intrapreneur” را ابداع نمود و کارآفرین سازمانی را فردی تعریف کرد که در سازمان‌های بزرگ همچون یک کارآفرین مستقل فعالیت می‌نماید و فعالیت وی، ایجاد واحدهای جدید در سازمان، ارایه محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید می‌باشد که شرکت‌ها را به سوی رشد و سودآوری سوق می‌دهد (احمدپور، ۱۳۷۸،ص ۱۳۶).تعریفی که” پینکات”  ارایه می‌دهد شباهت زیادی با کارآفرینی مستقل دارد، تنها تفاوت آن در این است که در داخل سازمانی که از قبل بوجود آمده است انجام می‌پذیرد.

” شومپیتر” عمده فعالیت‌های کارآفرینان سازمانی را شامل توسعه کالا و خدمات جدید، معرفی روش‌های جدید تولید، تشخیص بازارهای جدید، پیدا کردن منابع جدید و توسعه و بهبود سازمان می‌داند (صمدآقایی، ۱۳۷۸، ص۲۰).

کارآفرینان سازمانی نمی توانند به راحتی از کنار مسائل و مشکلاتی که می‌بینند، بگذرند. انتهای همه مسائل را باز می‌دانند و همواره به دنبال راه حلی برای آن‌ها می‌باشند. همیشه طرح و ایده جدیدی در ذهن می‌پرورانند و هرگز از عملکرد فعلی راضی نیستند. آن‌ها آرمان گرا هستند و توانایی خوبی در تبدیل فکرها و ایده‌ها به واقعیتی سودآور دارند و بالاخره این که کارآفرینان سازمانی، با ایجاد نوآوری در سازمان سبب تحول اساسی در آن شده و همواره پیشتاز و پیشگام توسعه محصولات و خدمات جدید هستند و معمولاً فرآیند نوآوری را از شکل گیری ایده اولیه تا بوجود آمدن محصول و یا خدمات جدید و یا اصلاحی در ساختار تولید، خود بر عهده می‌گیرند و در کلیه فرآیند ناظر و یا مجری هستند.

کارآفرینی[۲] فرآیندی است که در آن کارآفرینان فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می‌کنند( Drucker, 1985). کارآفرینی فرآیندی است که بدون توجه به منابعی که در اختیار است فرصت‌ها به وسیله افراد تعقیب می‌شود(Hurley, 1999,p 2). کارآفرینی یعنی شناسایی، خلق و استفاده از فرصت‌ها در جامعه در قالب ارئه کالاها و یا خدمات، از طریق تاسیس یک سازمان جدید( کارآفرینی مستقل و فردی)، و یا در داخل یک سازمان موجود( کارآفرینی درون سازمانی).

کارآفرین[۳] نیز فردی است که یک کسب وکار را راه اندازی می‌کند و یا از طریق روش‌های نوآورانه، آن را بهبود می‌بخشد (FRY, 1993,p 59).

عوامل فردی در برگیرنده خصیصه‌های کارآفرینانه هستند که به آن‌ها اشاره شد، مانند: ریسک پذیری، تمایل به آزادی عمل، نیاز به توفیق،، رویکرد رفتاری کارآفرین، خلاقیت،  فرصت جویی، پرتلاش و اصرار بر حل مشکلات، هدف گرایی، اعتماد به نفس، استقلال، آینده نگری و داشتن چشم انداز،مسئولیت پذیری، انگیزش وتحمل ابهام  (سعیدی کیا،۱۳۸۵، ص۵۱).

عملکرد افراد تحت تأثیر متغیرهای زیادی انجام می­گیرد.  یکی از مهمترین این متغیرها، ویژگیهای شخصیتی افراد می­باشد. نتایج حاصل از بررسی خصوصیات شخصیتی افراد حاکی از آن است که رفتار افراد به منشها و خصوصیات شخصیتی آنها بستگی دارد، بنابراین ویژگی‌های شخصیتی افراد زمینهساز رفتارهای آنان میباشد (مغانلو، ۱۳۸۶). تعاریف متفاوتی از شخصیت ارائه گردیده است. با توجه به پیچیدگی شخصیت و کلیت مفهوم آن، آلپورت به گردآوری و ذکر پنجاه تعریف متفاوت از شخصیت پرداخته که حکایت از گستردگی شخصیت دارد (گروسی فرشی،  ۱۳۷۷). شخصیت به عنوان الگوی مشخص و معینی از تفکر، هیجان و رفتار که سبک شخصی فرد را در تعامل‌های او با محیط عادی و اجتماعیش رقم میزند، تعریف شده است (Atkinson et al, 2003). تعریفی از شخصیت که تقریبا اکثر پژوهشگران در مورد آن توافق دارند را میتوان به صورت زیر بیان نمود: شخصیت الگوی مشخصی از افکار، احساسات و رفتارهای مشخص است که موجب تمایز یک فرد از دیگران شده و در زمانها و مکانهای مختلف پایدار است (مغانلو،۱۳۸۶).

می توان ادعا کرد پس از چندین دهه تحقیق، روان شناسان شخصیت در حال نزدیک شدن به یک وفاق عمومی در مورد ویژگی‌های شخصیتی انسان می‌باشند (جان و سریواستاوا، ۱۹۹۹). بر اساس مدل ۵ عاملی یا پنج عامل اصلی شخصیت، شخصیت از پنج بعد اصلی تشکیل شده است که عبارتند از نوروز گرایی یا از وجه دیگر، پایداری هیجانی، برون گرایی یا فعالیت، گشودگی به تجربه یا فرهنگ یا روشنفکری، همسازی و وظیفه شناسی. از این پنج عامل، دو عامل برونگرایی و توافق به صفات شخصیتی دارای ماهیتی بین شخصی مربوط اند. عامل وظیفه شناسی اساساً صفات رفتاری هدف گرا و نیز کنترل تکانه‌ها به شکلی جامعه پسند را در بر می‌گیرد. در عامل ثبات هیجانی، پایداری هیجانی در برابر گستره‌ای از هیجانات منفی مانند غم، تحریک پذیری، تنش عصبی، و … قرار می‌گیرد و عامل گشودگی نیز به گستردگی، عمق، و پیچیدگی وجوه فکری، ذهنی، و تجربیات فرد مربوط است.

 همانطور که در شکل شماره ۱-۱ نشان داده شده در این تحقیق رابطه بین ویژگیهای ­شخصیتی، با ویژگی‌های کارآفرینی سنجیده خواهد شد. ویژگی­های کارآفرینی دارای متغیرهای؛ کانون کنترل، رویا پردازی، خلاقیت، ریسک پذیری، توفیق طلبی، چالش طلبی، تحمل ابهام و عملگرایی است.

[۱]. Intrapreneur

  1. Entrepreneurship
  2. Entrepreneur

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...