تاریخچه  

     بدون شک نمی توان فناوری ساخت دستگاه تلویزیون را تنها به یک نفر منتسب دانست ، زیرا آنچه موجبات ساخت این وسیله را فراهم آورده ، تلاش روزافزون گروهی از مخترعین خلاق بوده که به فکر ساخت دستگاهی افتادند ؛ تا با استفاده از آن جذابیت های سینما و رادیو را با هم تلفیق نمایند. بدین ترتیب تلویزیون با نشان دادن همزمان صدا و تصویر به این ایده جامه عمل پوشاند. با رشد و توسعه دستگاه تلویزیون و راه یافتن آن به درون خانه ها و نهایتاً همه گیر شدن آن از دهه ۱۹۵۰ میلادی و امکان پخش زنده برنامه های تلویزیونی مساله مهم ؛ پخش برنامه باب میل بینندگان بود. همین امر موجب شد تا کم کم چگونگی ساخت و تامین برنامه های تلویزیونی به یک مساله مبتلابه تمامی سازمان های پخش تبدیل شود. در نتیجه می توان گفت : ساخت و تحول دستگاه تلویزیون و سیستم های پخش با چگونگی حمایت از برنامه ها و آثار تلویزیونی ارتباط تنگاتنگی داشته و دارد.

به همین دلیل به نظر می رسد ، بحث از چگونگی ساخت و پیشرفت های فنی دستگاه تلویزیون و انواع سیستم های پخش در این تحقیق ، زمینه را برای درک بهتر قواعد حقوقی حاکم بر حمایت از اثر تلویزیونی فراهم نماید. زیرا این رشد سیستم های پخش بوده که توجه به حقوق آثار تلویزیونی ، دست اندرکاران ساخت برنامه و سازمان های پخش را مطرح نموده و این توجه خود منجر به تصویب قوانین جدید یا بازنگری در قوانین قبلی شده است. در ادامه پس از بیان یک تاریخچه کلی از ساخت دستگاه تلویزیون به تحولات تاریخی حمایت از چنین آثاری در قوانین داخلی و بین المللی خواهیم پرداخت.

 

گفتار اول : پیدایش تلویزیون

تلویزیون[۱] یک سامانه ارتباطی برای ارسال و دریافت تصاویر متحرک و صدا از یک فاصله ی دور بوده و دستگاه گیرنده نیز در این سامانه تلویزیون نام دارد. نکته قابل تامل آنکه واژه تلویزیون که از فرانسه به فارسی راه یافته ، به لحاظ ریشه لغوی خود از دو لغـت « Tele » در زبان یونانی به معنای دور و لغـت «vision» در زبان لاتین به معنای دید و بینایی نشات گرفته است. 

توسعه فناوری در اختراع تلویزیون را می توان در دو مرحله مورد بررسی قرار داد :  در مرحله اول پس از کشف قابلیت نورسانی سلنیوم توسط « بای اسمیت» در سال ۱۸۷۳ ، «پاول نیپ کو» با اختراع دیسک اسکن چهارچوب نخستین تلویزیون را در سال۱۸۸۴ میلادی پایه ریزی کرد ، اما هرگز آن را نساخت. در این میان تلاش های «زوریبکن» نیز در انتقال تصاویر بسیار ساده به سیم های الکترونیکی بی فایده بود. تا اینکه تلویزیون به معنای پخش تصاویر زنده ، متحرک و ترام دار و سایه نما و دو صوتی توسط «جان لویی برد» در سال ۱۹۲۵ میلادی به شکل تلویزیون الکترومکانیکی ساخته شد. در مرحله دوم با این پیش زمینه فنی «زوریبکن» با انجام تحقیقات مداوم و استفاده از لامپ اشعه کاتدی و نهایتاً اختراع دستگاه ایکونوسکوپ در سال ۱۹۲۳ میلادی به عنوان پدر تلویزیون الکترونیکی شناخته شد. اما سیستم تمام الکترونیک اولین بار توسط « فرانس وورس » در سال ۱۹۲۷ میلادی ساخته شد و تمام تلویزیون های امروزی نیز مستقیماً از طرح او استفاده می کنند. به این ترتیب تلویزیون به خانه های مردم راه یافت و تا به امروز نیز حتی پس از کشف رسانه های جدید جایگاه خود را حفظ نموده است. در واقع سیستم های تلویزیون در پاسخ به این مساله به وجود آمدند که چگونه می توان تصاویر دو بعدی را از محلی به محل دیگر منتقل کرد ؟ راه حلی که برای حل این مساله به کار برده شد ، عبارت بود از تبدیل تصاویر به سیگنال های الکتریکی (الکترومکانیکی) در یک محل و دریافت سیگنال ها و بازسازی تصویر در محل دیگر. هر چند ساختار تلویزیون های رنگی پیچیده تر می باشد ، زیرا تصویر در آن بوسیله سه سیگنال مختلف نشان داده خواهد شد که هر کدام تحت تاثیر سه رنگ اصلی قرمز ، آبی و سبز قرار دارند. تلویزیون ها اعم از سیاه و سفید یا رنگی در آغاز دارای سیستم پخش آنالوگ بوده و هنوز هم در برخی نقاط جهان همین سیستم کاربرد دارد. در سیستم پخش آنالوگ برای این که بتوانیم یک تصویر را به سیگنال الکتریکی تبدیل کنیم ، باید هر تصویر را از بالا به پایین (افقی) به صورت خط به خط اسکن کنیم. بدین صورت که وقتی سیگنال الکتریکی مربوط به یک خط ساخته شد ، به ابتدای خط بعدی رفته و شروع به ساختن سیگنال بعدی می کنیم ، وقتی سیگنال خط آخر تمام شود ، یک تصویر کامل (فریم ) ساخته خواهد شد. قاعدتاً اگر از خطوط بیشتری برای ارسال استفاده کنیم ، دقت و وضوح تصویر بیشتر خواهد شد ، بیشتر سیستم های تلویزیون ۵۲۵ خطی هستند. اما امروزه با گسترش پخش دیجیتال تصویر به جای آنکه خط به خط اسکن و به سیگنال الکتریکی تبدیل شود ، به نقطه های کوچکی به نام پیکسل تقسیم می شود.[۲] امروزه بسیاری از سیستم های الکترونیکی و ارتباطی به سمت فناوری دیجیتال سوق پیدا کرده و این امر به علت مزایای زیاد سیستم دیجیتال همچون ذخیره و بازیابی و پردازش اطلاعات ، با سرعت زیاد و هزینه نسبتاً کم است. سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز همگام با پیشرفت های جهانی اقدام به تبدیل سیستم آنالوگ به سیستم های دیجیتال نموده است. با همه تلاش هایی فنی صورت گرفته برای ساخت دستگاه تلویزیون که تا به امروز همچنان در حال تحول است ، آنچه موجب مقبولیت رسانه تلویزیون شده ، بدون شک تکنولوژی پخش تلویزیونی حاوی دو فرکانس یکی برای ارسال صدا و دیگری برای ارسال تصویر است.

از این منظر درآغاز پخش برنامه ها به صورت استاندارد (زمینی) بوده ؛ بدین تعبیر که برنامه های تلویزیونی از طریق ایستگاه های محلی فراهم شده و عموم با استفاده از آنتن های هوایی برنامه های مذکور را در طول موج های با فرکانس بالا[۳]VHF  و فوق العاده بالا [۴]UHF  دریافت می کردند. رفته رفته و در جهت بهبود سیستم پخش ، پخش کابلی[۵] CATV رواج یافت که در آن یک کابل موجبات ارتباط مرکز پخش با تلویزیون های خانگی را فراهم آورده و مشترکین علاوه بر پرداخت حق عضویت می بایست ، ماهیانه نیز مبلغی پرداخت کنند. از مزیت های چنین پخشی نسبت به پخش استاندارد آن بود که به دلیل توزیع کابلی سیگنال های پخش ، اشیاء مداخله گر مانند کوه ، ساختمان و درخت باعث انحراف سیگنال نمی شوند. سپس نوبت به پخش ماهواره ای رسید که به دلیل قرار گرفتن ماهواره ایی در جو زمین (فضا) موجبات برخورداری طیف وسیعی از بینندگان از برنامه های تلویزیون استاندارد و کابلی را فراهم آورد.[۶] به مرور با پیشرفت فناوری انواع دیگری از پخش از جمله سیستم تلتکست شامل انتقال متن و گرافیک و سیستم وب کستینگ مبتنی بر استفاده از پخش اینترنتی کشف شد. لازم به ذکر است که این دو نوع سیستم پخش خود نیازمند فرکانس های پخش استاندارد و کابلی برای برقراری ارتباط و نهایتاً پخش برنامه می باشند.

گفتاردوم : تحولات تاریخی حمایت حقوقی از آثار تلویزیونی

بررسی پیشینه حقوق مالکیت ادبی و هنری موید این مطلب است که اولین قوانین تدوین شده در این زمینه تنها حمایت از آثار نوشته به خصوص کتاب را در بر می گرفت. اما با گذشت زمان و به تدریج علاوه بر گسترش دایره شمول آثار تحت حمایت ، مقررات حمایتی نیز شکل منسجم و کامل تری به خود گرفت. در همین راستا به واسطه اختراعات فنی صورت گرفته در کشف دوربین فیلم برداری و دستگاه های نمایشگر که پس از طی مسیر طولانی از آزمون و خطا در اواخر قرن نوزدهم به نتیجه رسید، موضوعات جدیدی از ضبط و تثبیت تصویر ، صدا ، صدا و تصویر در قالب آثار عکاسی[۷] ، آثار صوتی[۸]، آثار سینمایی[۹] مورد حمایت قرار گرفت. حمایت از این آثار در قالب اثر ادبی و هنری در آغاز با مشکلات بسیاری همراه بوده ، زیرا  اعتقاد کلی بر آن بود که جنبه فنی این آثار نمود بیشتری داشته و نمی توان آن ها را در قالب آثار ادبی و هنری مورد حمایت قرار داد. پیدایش و اختراع تلویزیون بحث های جدیدی را در حمایت از حقوق ادبی و هنری آثار پخش شده ، از این رسانه تحت عنوان آثار تلویزیونی[۱۰] مطرح کرد. « در این مفهوم گاهی اثر تنها برای پخش از تلویزیون خلق شده ، گاهی اثر برای اجرا در تلویزیون مورد اقتباس قرار گرفته و گاهی اثر موجود بدون هیچ گونه تغییری و به صورت اولیه از تلویزیون پخش می شود.»[۱۱]پر واضح است که هر کدام از این سه فرض وضعیت حقوقی خاصی برای اثر تلویزیونی از حیث مولفین ، انواع حقوق و مدت حمایت ایجاد خواهد کرد.

بی شک آثار سینمایی در بین آثار ادبی و هنری بیشترین شباهت را به آثار تلویزیونی از حیث تهیه و تولید دارا بوده ، به همین منظور در این تحقیق بی نیاز از بررسی این آثار نخواهیم بود. پس از اختراع و رونق صنعت سینما در اروپا تلاش های بسیاری در جهت حمایت از آثار سینمایی به مثابه دیگر آثار حقوق مولف صورت گرفت. اما نسبت به آثار تلویزیونی قوانین مالکیت فکری کشورها رویه واحدی اتخاذ ننموده اند ، تا جایی که برخی از کشورها این آثار را به موجب حق مولف از حیث پدیدآورندگان و برخی دیگر از کشورها این گونه آثار را به موجب حقوق مرتبط از حیث سازمان پخش کننده ، مورد حمایت قرار داده اند. در ادامه به بررسی پیشینه و چگونگی حمایت ادبی و هنری از آثار صوتی و تصویری خاصه آثار تلویزیونی خواهیم پرداخت.

بند اول ) در قوانین موضوعه

الف) انگلستان- نخستین برنامه تلویزیونی به وسیله سیستم تلویزیون الکترومکانیکی در سپتامبر ۱۹۲۹ میلادی در فرستنده رادیویی BBC ساخته شد و در ادامه این پیشرفت ؛ شبکه های تلویزیونی در لندن به فاصله سال های بین ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ میلادی به طور متوسط ۴ ساعت برنامه پخش می کردند. این امر باعث افزایش استفاده از تلویزیون در منازل و همچنین رستوران ها ، قهوه خانه ها و مکان های عمومی شد ، اما وقوع جنگ جهانی دوم در قاره اروپا موجب وقفه در پخش تلویزیونی گردید ولیکن  آغاز مجدد پخش تلویزیونی پس از پایان جنگ جهانی و در سال ۱۹۴۶ میلادی اتفاق افتاد.[۱۲]

قبل از آغاز به کار تلویزیون و تا قبل از ۱۹۱۱ میلادی موضوع حمایت اثر سمعی و بصری خاصه فیلم در هیچ کدام از متون حقوقی انگلستان مورد اشاره قرار نگرفت. اما چون عکس به موجب قانون حمایت هنرهای زیبا ۱۸۶۲ میلادی[۱۳] مورد حمایت قرار گرفته بود و در ساخت فیلم نیز از ابزار مکانیکی استفاده می شد ، این گونه استدلال شد که می توان فیلم را به عنوان مجموعه ای از عکس های متحرک مورد حمایت غیر مستقیم همین قانون قرار داد. همچنین حمایت فیلم به عنوان اثر نمایشی براساس قوانین کپی رایت ۱۸۳۳[۱۴]و ۱۸۴۲[۱۵] میلادی ابهام داشت. در نهایت آثار سینمایی و فعالیت های وابسته به آن صراحتاً در قانون ۱۹۱۱ میلادی به منظور پیروی از کنوانسیون برن ، مورد حمایت قرار گرفتند.[۱۶] در این قانون ترکیبی از هر دو شکل حمایت وجود داشت ، بدین معنا که اگر فیلمی درخور شرایط ابتکار اثر نمایشی نبود ، هنوز می توانست به عنوان مجموعه ای از عکس ها حمایت شود ، در عمل نیز حمایت فیلم براساس مجموعه ی عکس آسانتر بود. بنابراین آثاری مثل فیلم خبری یا نمایش های تلویزیونی به عنوان مجموعه ای از عکس ها حمایت شده ، آن هم در صورتی که قبل از پخش تثبیت شده باشند. نکته دیگر آنکه در بررسی فیلم به عنوان مجموعه عکس شخصی که نگاتیو ها را پردازش کند ، مولف محسوب خواهد شود. قانون کپی رایت ۱۹۵۶ میلادی دیدگاه های جدیدی در ارتباط با آثار سمعی و بصری مطرح و به میزان قابل توجهی از قوانین قبلی عدول کرد. چون حمایت از آثار سینمایی را نیازمند اصالت ندانسته و از نگاه این قانون مولف فیلم کسی است که توافقات لازم برای ساخت فیلم را بر عهده گرفته باشد که منظور همان تهیه کننده است.[۱۷] در قانون کپی رایت ۱۹۸۸ میلادی مولف فیلم همچنان تهیه کننده فیلم بوده و کارگردان و دیگر سازندگان فیلم اعم از نمایشنامه نویس ، آهنگساز ، طراح صحنه محروم از حق چاپ بوده و اثر سمعی و بصری هنوز آَشکارا به عنوان مجموعه عکس حمایت می شود. پرونده «نوروزین»[۱۸] نتایج  بسیار مهمی در ارتباط با حمایت مستقیم آثار سمعی و بصری پس از ۱۹۸۸ میلادی داشت : اولاً حق چاپ آثار سمعی و بصری  متعلق به کارگردان بوده و دیگر مولفان به عنوان مولف مشترک محسوب می شوند ، مشروط به آنکه اثر را براساس قرارداد خدمت انجام نداده باشند ، اگر چه در عمل همه حقوق به تهیه کننده تعلق می گیرد. ثانیاً مولفان دارای حقوق معنوی در آثار نمایشی خود شدند. ثالثاً حق چاپ در اثر کنونی با ضمانت قراردادی تهیه کنندگان از حمایت بالاتری در برابر اقتباس برخوردار شد. دیگر مزیت اثر نمایشی مدت حمایت آن است که ۵۰ سال پس از مرگ مولف را در بر می گیرد ، نسبت به فیلم که دارای مدت محدود تری بوده و ۵۰ سال پس از ساخت یا انتشار اثر را شامل می شود.[۱۹]

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

 

برای دیدن جزییات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 

متن کامل پایان نامه

 

متن کامل

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...