منابع مقالات علمی : شرح دشواری های کتاب مهمان نامه ی بخارا نوشته فضل الله بن روزبهان … |
چه مشکل معنی افتادت شبانی | الهی کن کرم توفیق او را |
درین بیت عالی مبانی که مشتمل بر تخلص شریف است بیان مشکل ابجد و صعوبت مداخل فهم آن را فرمودهاند و از حق تعالی توفیق جهت خود طلبیدهاند و در ضمن آن توفیق از برای همه رعیّت خواسته، چه پادشاه چون توفیق یافت خداوند تعالی رعیّت او را بدو سعادت میدهد و راه عافیت مینماید. حالا به قدر فهم در شرح این چند بیت خوض واقع شد تا ارباب فهم و دانش از محل اشارات این هفت بیت مفصّلات امور چنانچه باید دریابند، زیادت ازین درین مقام جرأت انبساط مناسب نیست. امید که جرأتی که در آمیختن این درّ مکنون با شبه ی خاطر این محزون روی نموده به کرم معفو گردد، چه آنچه ما آوردیم از شرح شایسته این عقد عذرای بلاغت و حجلهنشین منصّه فصاحت نبود، لیکن به قدر فهم خود سخن گفتیم و آن نیز به اجازه همایون بود و اگر خواهیم که اداء حق شرح یک کلمه کنیم مجلّدات در شرح آن بباید. و التوفیق من الله و المدد. (مهماننامه: ۶۷-۷۰)
توضیحات:
فایِض: صفت عربی، فیض دهنده، بخشایش و لطف و عطیه الهی. (لغ)
نمیآرد: جرأت نمیکند.
اِعلام: مصدر عربی، با خبر ساختن کسی را. (لغ)
موقوف بودن: ر.ک ص۵۷/ س۱۸٫
توقیف: واقف گردانیدن. (معین)
از قِبَل: قید مرکب، از جانب، از سوی، از جهت. (معین)
واقِف: صفت عربی، آگاه، باخبر. (معین)
بغایت: ر.ک ص۶۵/ س۱۰٫
صُعوبَت: مصدر عربی، دشواری. (لغ)
مُرَکَّب: نعت مفعولی است از ترکیب. (لغ)
مادِه: اسم عربی، ماده جوهری است جسمانی که تحقیق و فعلیت آن بصورت و محل توارد صور متعاقبه میباشد. فرق ماده با موضوع این است که موضوع بدون عروض عارض متحقق الحصول است و مماده بدون صورت متحصل نمیشود. به امری که قابل تبدیل به چیز دیگری باشد ماده گویند مانند آب که ماده هواست به اعتبار آنکه قابل تبدیل به هواست. (فرهنگ علوم عقلی: ۵۱۰)
بَدَل: اسم عربی، تبدیل. (لغ)
بَعضیّت: مصدر جعلی عربی، در اصطلاح نام جزء مرکبی است که کل از آن و از غیر آن ترکیب شود. (لغ)
کُلیَّت: مصدر جعلی عربی، در اصطلاح نام چیزی که از تعدادی جزء ترکیب شده باشد. (لغ)
اُمَّهاتِ سُفلی: ترکیب اضافی، مراد عناصر اربعه است ناصر خسرو گوید: چون موالید از نبات و حیوان اندر عالم پدید آینده است به صورتهایی که آن صورتها بر امهات که آن طبایع است بیش است و موالید را حیات است و امهات را ممات. (فرهنگ علوم عقلی: ۹۳)
مُرَکَّبات: اسم عربی، موالید ثلاث را مرکبات گویند در مقابل بسائط که عقول و نفوس و هر یک از عناصراند. (فرهنگ علوم عقلی)
موالید ثلاث: جماد و نبات و حیوان. (لغ)
بِمَثابَت: اسم مرکب عربی، به مانند، به منزله، در حکم. (لغ)
مَعدَن: اسم عربی، جسم مرکب از عناصر صاحب صورت نوعیهای که ترکیب آن مانع انفکاک است . (لغ)
نَبات: اسم عربی، اسمی است که شامل میشود بر هر چیزی که بروید از زمین از قبیل درخت و گیاه. (لغ)
نفوس: نفوس فرشتگان و اهل عصمت را که از هواهای نفسانی و وساوس شیطانی در اماناند را گویند. و نفوس اولیاء الله را که در مرتبه علم و عمل به کمال ممکن خود رسیدهاند نفوس ملکیه گویند و نفوس مطمئنه هم نامند. (فرهنگ علوم عقلی: ۵۹۹)
مشارٌالیه: اسم مرکب، اشاره شده، نشان داده شده، اشارت کرده شده به سوی او. (لغ)
دست ادراک: اضافه اقترانی.
دَقایِق: اسم عربی، نکات باریک، خردهها. (لغ)
حقیقت محمّدیه: این اصطلاح عرفانی است و در کلمات صدرا دیده میشود و مراد ذات احدیت است به اعتبار تعیین اول و مظهر اسم جامع. (فرهنگ علوم عقلی: ۲۳۱)
مُجِلّ: صفت عربی، کسیکه بزرگ قدر میکند. (لغ)
که در مظهر ظهور … : حقیقت محمدیه در جلوهگاه ظهور و پیدایش، جمیع اسماء الهیه را بزرگ قدر میکند.
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 12:52:00 ق.ظ ]
|