(2-1)

 

 

 

 

 

 

برای مثال اگر میزان تولید یک کارگر 120 قطعه در ساعت و نرخ استاندارد تولید آن 180 قطعه در ساعت باشد؛ کارایی کارگر عبارت از است.
بنابراین کارایی، معیار عملکرد یک سیستم سازمانی بوده که بر میزان منابع استوار گردیده است. به عبارت دیگر کارایی میزان مصرف منابع برای تولید مقدار معینی محصول است. مفهوم کارایی معمولا با دو واژه اثربخشی و بهره وری اشتباه می شود. اثربخشی، میزان هم جهت بودن انجام فعالیت های یک سازمان را با اهداف تعیین شده برای آن نشان می دهد به عبارت دیگر اثربخشی، درجه دستیابی (تکمیل) هدف را بیان می دارد، اما بهره وری، ترکیبی از اثربخشی و کارایی است. زیرا اثربخشی با عملکرد؛ و کارایی با استفاده از منابع در ارتباط است. این مفاهیم در تعریف بهره وری به صورت زیر بیان گردیده است (همان منبع).

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

(2-2)  

 

در تعیین تفاوت بین کارایی و بهره وری باید به نکات زیر توجه داشت:
کارایی به عنوان معیاری بین صفر تا یک و یا برحسب درصدی بین صفر تا صد بیان شده است در حالیکه بهرهوری می تواند بزرگتر از یک باشد.
بهره وری؛ در ارتباط با تک تک عوامل مانند بهره وری نیروی انسانی یا سرمایه محاسبه شده ولی کارایی به عنوان معیاری کلی باید از ترکیب ورودی ها و خروجی ها حاصل گردد.
2-1-9- انواع کارایی
در ادبیات ارزیابی عملکرد بیمارستان ها، انواع مختلفی از کارایی همچون کارایی فنی، کارایی تخصیصی، کارایی مقیاسی و … پیشنهاد شده که در ادامه به توضیح برخی از آنها پرداخته می شود.
2-1-9-1-کارایی فنی
کارایی فنی (تکنیکی) نشان دهنده میزان توانایی یک بنگاه برای حداکثر سازی میزان تولید با توجه به منابع و عوامل تولید مشخص شده است. به عبارت دیگر میزان توانایی تبدیل ورودی هایی مانند نیروی انسانی، ماشین آلات و … به خروجی ها، در مقایسه با بهترین عملکرد، توسط کارایی فنی سنجیده می شود. کارایی فنی تحت تاثیر عواملی مانند عملکرد مدیریت، مقیاس سازمان یا اندازه عملیات قرار می گیرد. در مباحث اقتصادی، یک بنگاه را به لحاظ فنی وقتی کارا می دانند که مقدار تولید آن بر روی منحنی تولید یکسان قرار گیرد. این امر توانایی بنگاه را در بدست آوردن حداکثر محصول از مجموعه عوامل تولید منعکس می سازد.
2-1-9-2- کارایی تخصیصی
این کارایی بر تولید بهترین ترکیب محصولات با استفاده از کم هزینه ترین ترکیب ورودی ها دلالت می کند. پاسخگویی به این سوال که «آیا قیمت ورودی های مورد استفاده به گونه ای است که هزینه تولید را حداقل کند» به عهده این کارایی می باشد. به این ترتیب کارایی تخصیصی مستلزم انتخاب مجموعه ای از عوامل تولید است که سطح مشخصی از محصول را در حداقل هزینه تولید نماید. کارایی تخصیصی را کارایی قیمت نیز مینامند.
2-1-9-3- کارایی ساختاری
کارایی ساختاری یک صنعت؛ از متوسط وزنی کارایی شرکت های آن صنعت بدست می آید. با استفاده از معیار کارایی ساختاری می توان کارایی صنایع مختلف با محصولات متفاوت را مقایسه کرد.
2-1-9-4- کارایی مقیاس
کارایی مقیاس یک واحد، از نسبت کارایی مشاهده شده آن واحد به کارایی در مقیاس بهینه به دست می آید. هدف این کارایی تولید در مقیاس بهینه می باشد. در ادامه تمرکز ما بر کارایی تکنیکی می باشد.
2-1-10- ناکارایی تکنیکی و مرزهای تولید
کارایی تکنیکی به شکل فاصلهی بین تولید واقعی و تولید روی مرز مجموعهی امکانات تولید تعریف می شود. این مجموعه بیانگر امکانات تکنولوژیکی سازمان است که در تبدیل ورودی ها به خروجی ها مورد استفاده قرار می گیرند. یک فرایند از نظر تکنیکی ناکاراست اگر تولید در درون این مجموعهی تولید رخ داده باشد. ناکارایی تکنیکی را می توان از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد:
الف- ناکارایی تکنیکی ورودی گرا؛ که روی امکان کاهش ورودی ها برای تولید سطح معینی از خروجی تمرکز دارد. این مفهوم برای یک مثال دو ورودی و یک خروجی در شکل(2-1- الف) نشان داده شده است.
در شکل(2-1- الف) منطقه بالای منحنی y، بیانگر مجموعه ورودی های موجه است که سطح معینی از خروجی y را تولید می کنند. خود منحنی؛ بیان کننده مجموعه ورودی های کاراست (مرز کارایی). تنها نقاط روی منحنی از نظر تکنیکی کارا هستند برای مثال نقطه A از نظر تکنیکی ناکاراست. یک روش ساده برای محاسبه درجه کارایی تکنیکی؛ عبارت است از محاسبه کمیت . در نتیجهي این محاسبه؛ مقدار کارایی تکنیکی عددی بین 0 و 1 خواهد شد.
ب- ناکارایی تکنیکی خروجی گرا؛ که در آن احتمال افزایش مقدار خروجی ها با در نظر گرفتن یک سطح ثابت ورودی بررسی می شود. این مسئله در شکل (2-1- ب) برای مورد دو خروجی و یک ورودی نشان داده شده است. نواحی زیرمنحنی X، بیانگر مجموعه خروجی های ممکن می باشد. منحنی؛ خود بیانگر مجموعه خروجی های کاراست (مرز کارایی). نقاط مشاهده شده روی این مرز کارا هستند. برای مثال نقطه A از نظر تکنیکی ناکاراست و درجه کارایی تکنیکی آن را می توان از طریق محاسبه کرد.
از آنجا که درجه کارایی تکنیکی تنها در رابطه با “بهترین عمل” یا همان مرز کارایی تعیین می شود، در ابتدا باید مقادیر ماکزیمم خروجی (مینیمم ورودی) برای یک سطح ورودی (خروجی) ثابت تعیین شود. این موضوعی است که در قسمت بعد به آن پرداخته شده است (برونز و همکاران، 2005).
شکل 2-1- الف- مرز ورودی گرا
شکل 2-1- ب- مرز خروجی گرا
با توجه به موارد فوق در ادامه مرز هاي كارايي مورد بررسي بيشتري قرار خواهند گرفت.
2-1-11- روش های تحلیل مرزی




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...