منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ چارچوب نظری تحقیق

 

 

نوع تحقیق در این پایان نامه متن پژوهانه می باشد و به شیوه ی کتابخانه‌ای نگاشته شده است.
این پایان نامه از سه بخش تشکیل یافته که در بخش اول به کلیات و مفاهیم کاربردی و مختصری از زندگینامه ی دو مفسر گرانقدر مورد مطالعه وبررسی این مجموعه پرداخته شده است. دربخش دوم مختصری راجع به حجیت خبرواحد درتفسیر آورده شده و در بخش سوم نیز شیوه تعامل علامه بلاغی با روایات درآلاءالرحمن و تطبیق آن با المیزان علامه طباطبایی در قسمتهای محتوایی وسندی پرداخته شده است.

 

 

 

    1. ۱٫ ۱٫ دشواری‌های کار

 

 

به دلیل بررسی موضوعی این کار و تحقیق موردی، لاجرم لازم بود برای دریافت نسبتاً دقیق نظرات علامه بلاغی، همه‌ی قسمتهای روایی تفسیر آلاء الرحمن به ترتیب خوانده شود وسپس روش علامه از آن استخراج شود.
همچنین چون راجع به تفسیر علامه بلاغی و سبک و شیوه ایشان در استفاده از روایات، کتاب مستقلی نگاشته نشده است؛ بنابراین کشف شیوه‌ی تعامل ایشان با روایات به طور مستقل ازتفسیر ایشان تا حدودی دشواری‌هایی در مسیر پژوهش ایجاد می‌نمود.

 

 

 

    1. ۱٫ فصل دوم: مفاهیم کاربردی

 

 

    1. ۲٫ ۱٫ حدیث

 

 

    1. ۱٫ ۲٫ ۱٫ حدیث در لغت

 

 

ریشه‌ی این لغت «ح د ث» می‌باشد.
در برخی از قدیمی‌ترین کتب لغت و لغتنامه‌ها، حدیث را چنین معنا نموده‌اند:
«الحدیث: الجدید من الاشیاء.» یعنی، نو و تازه‌ی هر چیزی را حدیث گویند، «مثلها: مشاب حدث و مشابه حدثه یعنی پسر و دختر نو سن و سال و جوان.»[۱]
در لسان‌ العرب اینطور معنا شده است:
«الحدیث: نقیض القدیم.»[۲] یعنی حدیث را ضد قدیم دانسته است. پس یعنی چیزی که نبوده و به وجود آمده است؛ چون قدیم یعنی از ازل بوده وتازه به وجود نیامده است.
از نظر لغوی، طریحی نیز حدیث را مرادف کلام دانسته و چنین آورده:
«والحدیث: ما یرادف الکلام وسمی به لتجدده وحدوثه شیئا فشیئا.» به این معنا که: علت مترادف بودن کلام و به «حدیث» نامگذاری شدن آن، اینست که کلام، اندک اندک به وجود می‌آید و حادث می‌شود.[۳]
همچنین حدیث به هر چیز تازه‌ای گویند، خواه فعل و خواه قول باشد.[۴]
و نیز به گفته‌ها و گزارشها اطلاق می‌گردد.
«والحدیث: ما یُتَحدَّث ویُنْقَل.»[۵]
راغب نیز حدیث را به هر سخنی که در بیداری و یا در خواب از راه گوش به انسان می‌رسد ترجمه کرده است.[۶] و نیز به معنای «میوه‌ی تازه» می‌باشد؛ «والحدیث: الطّریّ من الثمار.»[۷]
در برخی از فرهنگ‌نامه‌های لغوی معاصر، همچون التحقیق علامه مصطفوی پس از گزارش نظرات لغویان قبلی در مورد حدیث، چنین نتیجه گرفته‌اند که: معنای اصلی این لغت، شکل‌گیری چیزی است پس از آنکه نبوده است. و این تکون و تجدد اعم از اینست که در جواهر باشد یا در اعراض و افعال و اقوال.
پس حدیث هر آن چیزی است که می‌توان گفت با یاد کرد و ذکر بوجود می‌آید، نقل می‌شود و گزارش می‌گردد.
به این ترتیب در معنای حدیث به تازه پدیدار شدن و گزارش شدن توجه شده است.
«انّ مفهوم هذه الماده: هو تکون شیء فی زمان متأخّر وهذا التکوّن والتجدّد اعم من ان یکون فی الجواهر والذوات او فی الاعراض والافعال والاقوال… فالحدیث کل ما یتجدّد بالذکر ویروی وینقل من أیّ مقوله کان، فالنظر فی الحدیث الی جهه التجدّد ونقل ما وقع.»[۸]
بنابراین می‌توان با یک دید کلی چنین گفت که:
حدیث از لحاظ لغت و وضع اولیه‌ی آن به«جدید من الاشیاء» و «حدوث امر بعد ان لم یکن» اطلاق شده است، اما در نهایت باتوجه به همان معنای لغوی، در ادامه‌ی استعمال، بر مطلق کلام اطلاق گردیده است.[۹]

 

 

 

  1. ۱٫ ۲٫ ۱٫ حدیث در اصطلاح



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...