روش شناسی تعامل مفسران شیعی با سنت، برپایه «آلاء الرّحمن» و تطبیق آن … |
برای اصطلاح حدیث، تعاریف مختلفی ذکر شده است. شهید ثانی پس از آنکه خبر و حدیث را مترادف میداند، چنین نظر میدهد که:
مراد از خبر، همان حدیث است. اعم از اینکه قول پیامبر | باشد را قول امام × یا قول صحابی وتابعی و یاعالمان و صالحان و امثال ایشان که این هم درمورد قول و هم در مورد فعل و تقریر ایشان میباشد. این معنا، معنای مستعمل و مشهورتر است و با عموم معنای لغوی سازگارتر میباشد.[۱۰]
البته همانطور که پیداست، این معنا و تعریف برای حدیث، مستند به معنای لغوی آن است.
غالب محدثان و علمای اهل سنت نیز حدیث را به این صورت تعریف کردهاند و خبر را مترادف حدیث میدانند. به طور مثال سیوطی که از عالمان سنی مذهب میباشد در تعریف حدیث میگوید: حدیث یعنی فعل و قول و تقریر پیامبر|، صحابیان و تابعین. و نیز عالمان فن حدیث، خبر را مترادف حدیث دانستهاند. لذا خبر و حدیث، بر مرفوع و موقوف و مقطوع اطلاع میگردد.[۱۱]
البته بین تعاریف اهلسنت از حدیث تفاوتهایی وجود دارد و همه یکسان نیست.
از نظر ابن حجر در اصطلاح شرع، گزارش هر چه را که به پیامبر منسوب است حدیث میگویند و گویا این در برابر قرآن میباشد که «قدیم» است.[۱۲]
در شیعه، میرزای قمی &در تعریف حدیث چنین میگوید:
«حکایت سخن، فعل و تقریر معصوم ^ را حدیث میگویند.»[۱۳]
علامه مصطفوی &نیز حدیث را در اصطلاح محدثان (اهل درایه و روایه) عبارت میداند از هر آنچه نقل شده از پیامبر | و یا یکی از ائمه ^ و محدث کسی است که حدیث را روایت میکند. در اصطلاح اهل حکمت و کلام نیز حادث در مقابل قدیم است.
«وان کان الحدیث فی اصطلاح اهل الدرایه والرو ایه عباره عما ینقل عن النبی | أو أحد من الائمه ^ والمحدث من یروی الحدیث والحادیث فی اصطلاح اهل الحکمه والکلام عباره عما یقابل القدیم.»[۱۴]
آیت الله مامقانی در مقباس الهدایه، پس از بیان دیدگاههای گوناگون این طور مینویسد:
«گروهی از عالمان، حدیث را در اصطلاح، عبارت از گزارش قول، فعل و تقریر معصوم ^ میدانند.»[۱۵]
میتوان گفت آنچه در این تعریف آمد، مشهورترین تعریف میباشد که محدثان شیعه به آن پرداختهاند. همچنین این تعریف، روشنترین و استوارترین تعریف میباشد.[۱۶]
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |
- ۲٫ ۱٫ سنّت
- ۲٫ ۲٫ ۱٫ سنّت در لغت
ریشهی این واژه، «س ن ن» یا همان «سنّ» میباشد.
در کتب لغت معانی گوناگونی از ریشهی«سنن» آمده است، لکن آن معنا که به منظور این پژوهش نزدیکتر است در این قسمت بیان میشود.
درالنهایه فی غریب الحدیث آمده: «والاصل فیها الطریقه والسّیره.»[۱۷]
ابن اثیر نیز اصل واژهی سنّت را «طریقه و سیره» معنا میکند وهمچنین از منظری دیگر آن را همان «حدیث» میداند. همچنین در مصباح المنیر نیز به همان معنای طریق و راه ذکر شده و در ادامه نیز به معنای سیره، خواه پسندیده و حمیده و خواه ناپسند و مذموم آمده است.
«السُّنّه: الطریقه والسُّنه: السّیره حمیده کانت او ذمیمه والجمع: سنن.»[۱۸]
در قاموس قرآن، سنّت «سُنّه» را به معنای «طریقه» و «رویه» ذکر کرده است.
«والاصل فیها الطریقه والسّیره.»[۱۹]
ابن اثیر نیز اصل واژهی سنّت را «طریقه و سیره» معنا میکند وهمچنین از منظری دیگر آن را همان «حدیث» میداند. همچنین در مصباح المنیر نیز به همان معنای طریق و راه ذکر شده و در ادامه نیز به معنای سیره، خواه پسندیده و حمیده و خواه ناپسند و مذموم آمده است.
«السُّنّه: الطریقه والسُّنه: السّیره حمیده کانت او ذمیمه والجمع: سنن.»[۲۰]
در قاموس قرآن، سنّت «سُنّه» را به معنای «طریقه» و «رویه» ذکر کرده است.
در مفردات راغب چنین آمده است:
«وتنح عن سَنَنِ الطریق وسُنَنِه وسِنَنِه، فالسُّنَنُ جمع سُنَّهٍ وسُنَّهُ الوجه: طریقته وسنّهُ النّبیّ: طریقته التی کان یتحرّاها وسنَّهُ الله تعالی: قد تقال لطریقه حکمته وطریقه طاعته، نحو: آیه ۲۳/ فتح، آیه ۴۳/ فاطر.»[۲۱]
بنابراین همانطور که پیداست، در مفردات راغب، سنت را به طریقه و راه و روش معنا کرده و سنت را به سنت الهی و سنت پیامبر| به صورت جداگانه بررسی و ترجمه نموده است، که همان روش و طریقت الهی و روش پیامبر | میباشد و جمع آن «سنن» است.
علامه مصطفوی &نیز اصل این واژه را «جریان منضبط کار و امر» میداند، خواه این امر وکار و جریان آن در صفت یا عمل و یا قول ظهور کند. در این صورت به مقتضای موارد، ضوابط نیز مختلف میشود و فرق میکند.
«ان الاصل الواحد فی هذا المادّه: هو جریان امر منضبط، سواء کان هذا الأمر وجریانه فی ظهور صفه او عمل او قول وتختلف الضوابط باختلاف الموارد.»[۲۲]
- ۲٫ ۲٫ ۱٫ سیر تطور تاریخی واژه سنّت
واژهی «سنّت» از لحاظ مفهومی در ادوار گوناگون، تغییر و تحولاتی داشته است.
برخی از علما معتقدند که «سّنت» در آغاز به معنای «شیوهی معمول و معهود» استعمال میشده است.
مفهوم سنت در آغاز چنین بوده است: «الطریقه الدینیه التی سکلها النبی | فی سیرته المطهره.»
لذا «حدیث» عام بوده و به حکایت قول و فعل رسول الله | اطلاق میشده است، اما «سنّت» ویژهی اعمال و افعال ایشان بوده است. بر صدق این مدعا نیز شواهدی از پیشینیان وجود دارد که از ذکر آنها خودداری میگردد. ظاهراً اگر هم درمیان علما پیشین این اصطلاح مطرح بوده، اما به هر حال بعید به نظر میرسد که با نصوص روایات موافقت کند. به طور مثال در این سخن پیامبر | که فرمودند: «علیکم بالسنّه، فعمل قلیل فی السنّه خیر من عمل کثیر فی بدعه.» آیا میتوان منظور ایشان را فقط امر به پیروی از افعال و اعمال و تمسک به رفتار آن بزرگوار دانست؟ این امر بسیار بعید به نظر میرسد.[۲۳]
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-09-21] [ 10:40:00 ب.ظ ]
|