۲٫ ۱٫ سنت در اصطلاح

 

 

    1. ۳٫ ۲٫ ۱٫ سنت از دیدگاه محدثان

 

 

تعریف محدثان از سنت نسبت به دیگر تعاریف، فراگیرتر می‌باشد. این تعریف گسترده، دقیقاً در جهت هدفی می‌باشد که محدثان در تدوین مجموعه آثار و اخبار مرتبط با معصومان ^ داشته‌اند.
دکتر شعبان محمد اسماعیل چنین می‌گوید:
«هدف محدثان در نقها و گزارشها از سنت، شناسایی و شناخت سیره رسول الله | بوده است.
تلاش و کوشش آنها این بود که پیامبر را الگویی نیکو و اسوه‌ای حسنه برای مسلمانان معرفی نمایند تا مسلمانان در تمام مواضع زندگی خویش از آن بزرگوار تبعیت کنند. بنابراین در تعریف سنت گفته‌اند: سنت هر آن چیزی می‌باشد که به پیامبر | منسوب باشد؛ اعم از قول، فعل، تقریر و صفات و ویژگی‌های اخلاقی و ظاهری او قبل و بعد از بعثت.»[۲۵]

 

دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

 

 

    1. ۳٫ ۲٫ ۱٫ سنت از دیدگاه فقیهان

 

 

در نزد فقیهان سنت به معانی مختلفی کاربرد دارد. گاهی سنت را در مقابل بدعت قرار می‌دهند که در این صورت «سنت» به معنای واجب می‌باشد. که این معنا را از برخی روایات نیز می‌توان استفاده نمود. امام باقر× :
« لَیْسَ‏ الْمَضْمَضَهُ وَ الِاسْتِنْشَاقُ فَرِیضَهً وَ لَا سُنَّه….»[۲۶]
شیخ حر عاملی &در تبیین آن چنین آورده است:
«مراد از سنت آن چیزی است که وجوبش از سنت دریافت گردد، و این معنا برای سنت در روایات آمده است.»[۲۷]
واژه‌ی سنت در مقابل بدعت در روایات زیادی به کار رفته است. به عنوان مثال:
« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ |: عَمَلٌ قَلِیلٌ فِی سُنَّهٍ خَیْرٌ مِنْ عَمَلٍ کَثِیرٍ فِی بِدْعَهٍ. »[۲۸]
لکن در عرف فقیهان، سنت به معنای «استحباب» بیشترین کاربرد را داراست. لذا در کتب حدیثی و فقهی، ابوابی با عناوین و روایات مشتمل بر واژه‌ی «استحباب به معنای سنت» مشاهده می‌گردد.
به طور مثال:
«عَنْ سَمَاعَهَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْهُمَا قَالَ هُمَا مِنَ‏ السُّنَّهِ فَإِنْ نَسِیتَهُمَا لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ إِعَادَه.»[۲۹]
همچنین روایتی در بحار الانوار آمده است که سنت را به دو گونه تقسیم نموده است:
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ × عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ × أَنَّه‏ قال: السُّنَّهُ سُنَّتَانِ‏ سُنَّهٌ فِی فَرِیضَهٍ الْأَخْذُ بِهَا هُدًى وَ تَرْکُهَا ضَلَالَهٌ وَ سُنَّهٌ فِی غَیْرِ فَرِیضَهٍ الْأَخْذُ بِهَا فَضِیلَهٌ وَ تَرْکُهَا إِلَى غَیْرِ خَطِیئَهٍ.»
سنت دو گونه است: واجب که عمل به آن هدایت و ترک آن ضلالت است و سنت در غیر واجب که مستحب است و عمل به آن فضیلت است و ترک آن و روی آوردن به غیر از آن خطاست.[۳۰]
از این تعاریف پیداست که فقیهان باتوجه به موضوع فقه که بحث از واجب و مستحب و مکروه و حرام و … می‌باشد به تعریف سنت پرداخته‌اند.[۳۱]

 

 

 

    1. ۱٫ فصل سوم: برگی از تاریخ

 

 

    1. ۳٫ ۱٫ مختصری از زندگی‌نامه علامه بلاغی &

 

 

    1. ۱٫ ۳٫ ۱٫ نسب و نیاکان

 

 

وی از خاندانی بزرگ، منتسب به قبیله‌ی مشهور ربیعهبود که عالمان و ادیبان فاضل بسیاری از آن برخاسته‌اند.[۳۲]
نسب ایشان را چنین ذکر کرده‌اند. هو الشیخ محمد جواد بن الشیخ حسن بن الشیخ طالب بن الشیخ عباس بن الشیخ ابراهیم بن الشیخ حسین بن عباس بن الشیخ حسن مؤلف (تنقیح المقان) ابن الشیخ عباس ابن الشیخ محمد علی بن محمد البلاغی النجفی الربعی.[۳۳]
خاندان بلاغی (آل البلاغی) از خاندانهای قدیم علمی و فرهنگی و ادبی شیعه است.
مؤسس این خاندان که امروزه از فضلا و دانشمندانی از آن در ایران، عراق و لبنان پراکنده‌اند، شیخ محمد علی بلاغی (متوفی ۱۰۰۰) است. وی از فقها و علمای بزرگ قرن دهم و شاگرد محقق اردبیلی بوده و آثاری در زمینه شروح و حواشی نیز بر جای گذارده است.[۳۴]
پدر علامه شیخ محمد جواد بلاغی، علامه شیخ حسن بلاغی، صاحب منظومه‌ی فقهی و حواشی مفید بر بعضی از کتب فقه‌ حدیث است.[۳۵] و همانطور که فرزندش گفته: «انه من اهل العلم والفضل»[۳۶] از فضلا و دانشمندان بوده ودر حدود سال ۱۳۱۰ قمری در گذشته است.[۳۷]
اصولاً خاندان و اجداد علامه بلاغی، از افاضل و بزرگان علمی شیعه محسوب می‌شوند و بعضاً دارای کتب و تألیفات هستند که البته در کتبی همچون طبقات اعلام الشیعه، دایره المعارف تشیع، اعیان الشیعه و ما ضی النجف و حاضرها و… به معرفی افراد خاندان بلاغی پرداخته شده است.

 

 

 

    1. ۱٫ ۳٫ ۱٫ زندگی و تحصیلات

 




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...