روش شناسی تعامل مفسران شیعی با سنت، برپایه «آلاء الرّحمن» و تطبیق … |
۲٫ ۳٫ اختصار گویی و ارجاع به تفصیل
یکی از روشهای مشهود در بیان مطلب، توسط علامه بلاغی، اختصار گویی ایشان است. برخی مواقع که روایتی منابع متعدد داشته، وی با گزارش بسیار اجمالی در حد نام کتب و اشخاص ومنابعی که روایت از ایشان آمده بحث را خاتمه داده وبرای تفصیل بیشتر، مخاطب را به آن منابع ارجاع میدهد. علامه در مورد جهر بسمله اینطور میگوید:
«یجهر بها باتفاق الإمامیه و اجماع اهل البیت و عملهم و حدیثهم و حدیث اهل السنه عن رسول اللّه | من طریق علی × و عمار و عائشه و الحکم بن عمیر و ابن عمرو انس و أبی هریره و النعمان بن بشیر: و ان تفسیر البرهان للسید هاشم البحرینی من الإمامیه و تفسیر الدر المنثور للسیوطی من اهل السنه قد ذکر فیهما الکثیر مما أشرنا إلیه من الأحادیث فلیرجع إلیها من أراد الاطلاع علی التفصیل.»[۱۶۸]
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است |
- ۲٫ ۳٫ تأیید روایات شیعه وسنی از باب مصداق
علامه بلاغی در مواردی ذیل آیه ای، روایاتی گوناگون از شیعه واهل سنت آورده و در انتها صحت آنها را تأیید نموده والبته همه آن روایات را از باب اینکه هر کدام مصداقی از آیه میباشد آنها را پذیرفته است.
مانند آیه ۶ سوره حمد:
«و فی حدیث الجمهور کما فی الدر المنثور انه فی الآیه کتاب اللّه. أو الإسلام او رسول اللّه و صاحباه بعده. و فی تفسیر البرهان عن تفسیر وکیع بن الجراح مسندا عن ابن عباس فی قوله تعالى اهدنا الصراط المستقیم قال قولوا یا معاشر العباد أرشدنا الى حب محمد و اهل بیته. و عن تفسیر الثعلبی مسندا عن أبی برده قال صراط محمد | و اهل بیته.
و فی روایات الإمامیه انه امیر المؤمنین. او انه الأئمه. و کلما صح من ذلک فهو من باب النص على احد المصادیق او أظهرها»[۱۶۹]
- ۳٫ فصل سوم: روش ظاهری تعامل با روایات
- ۳٫ ۳٫ روش تعامل علامه بلاغی با روایات، به لحاظ ظاهری باتوجه به متن
این بخش به شیوههای مختلف علامه بلاغی در کاربرد ظاهری روایات باتوجه به متن میپردازد:
- ۱٫ ۳٫ ۳٫ تأیید روایات شیعه توسط روایات اهل سنت
در نقل و استفاده از روایات برای توضیح قسمتی از آیه، ابتدا یک یا چند روایت یا مضمون روایت از منابع شیعی نقل نموده و سپس در تأیید آنها به وجود روایات نقل شده در منابع اهلسنت بدون ذکر روایت، تنها اشاره مینماید. از جمله مثالها برای اینگونه عملکرد علامه، آیهی ۱۴۳ بقره و ۲۷ـ۳۷ آلعمران میباشد. نحوهی تعامل علامه طباطبایی در موقعیت مشابه علامه بلاغی به طور مثال در آیهی ۱۴۳ سوره بقره ، متفاوت با ایشان است؛ در بحث روایی المیزان ذیل این آیه، ابتدا روایتی از اهلسنت و جماعت ذکر شده و در ادامه نیز علامه آن را نقد نموده است و سپس از چندین منبع شیعی نقل روایت دارد و در فواصل آنها توضیحاتی مقتضای هر کدام میدهد و نیز روایات را با نظر خویش منطبق مینماید و درواقع در تأیید نظر خود، آنها را بیان مینماید. به نظر میآید علت تقدم روایت اهلسنت بر شیعه در این مورد، اهمیت مطلب موجود در روایت بوده که علامه نقد آن را لازم میدانسته که باید در ابتدا ذکر میکرده و سپس روایات موافق نظر خویش را از منابع شیعی ذکر نموده است.
- ۱٫ ۳٫ ۳٫ پیام واحد، منابع گوناگون
گاهی علامه بلاغی برای پیام واحدی که از روایات گوناگون برداشت میشود، ابتدا منابع مختلف اهلسنت با اشاره به حدیث را نام میبرد و سپس نظر روایی فریقین را بیان میدارد و در ادامه به نظر شیعه و روایاتی که از طرق امامیه رسیده اشاره مینماید، که از همهی این موارد تقریباً یک مضمون و یک پیام واحد برداشت میشود. ایشان به کثرت احادیث در این زمینه که حتی آنها را کمتر از تواتر نمیداند اشاره دارد. مثال این مورد: آیه ۱۴۴ سوره بقره میباشد. علامه طباطبایی به روایات وارده راجع به این آیه، از منظر دیگری پرداخته و ایشان به مقوله دیگری از روایات آیه توجه داشته است.
- ۱٫ ۳٫ ۳٫ مضمون روایت، جانشین روایت
گاهی علامه بلاغی برای اطلاع مخاطب از مضامین روایی برای تفسیر آیه، ابتدا مضمون و پیام روایاتی که در آن زمینه وجود دارد، بیان میکند و سپس بدون ذکر روایات، به کتب و منابع و یا ناقلین آنها اشاره مینماید و میگوید در این منابع احادیثی در مضمون سخن وی آمده است. نمونهی این روش، در آیات ۱۹۸ ـ ۱۷۸ سورهی بقره ذکر شده است.
علامه طباطبایی در المیزان، قسمت بحث روایی، درموقعیت مشابه علامه بلاغی ، تنها یک روایت متفاوت از آلاءالرحمن ذکر نموده که از منابع شیعی است و روش خاصی در رابطه با روایات این بخش نداشته است، درحالیکه علامه بلاغی دو مبحث جدا برای آیه بیان نموده و ذیل هر بحثی نیز چندین قسمت به صورت جداگانه مطرح نموده و در فواصل مختلف، از احادیث و روایات، ذیل مبحث استفاده نموده است.
- ۱٫ ۳٫ ۳٫ ذکر قسمت متفاوت روایت در روایات مشابه
در ذکر برخی روایات، پس از نقل روایت، اگر صورتی دیگر از روایات نیز در جایی آمده باشد، علامه بلاغی فقط آن قسمت متفاوت با روایت اول را نقل میکند؛ گاهی آن روایت، کمتر یا بیشتر از روایتی است که علامه آورده است، بنابراین در این موارد، علامه، مخاطب را از مواضع اختلاف روایت یا جابجایی واژهها مطلع میسازد. از جملهی این شیوهی علامه در آیات ۱۸۷ـ۱۹۷ـ۲۰۳ سوره بقره میباشد.
در تفسیر المیزان نیز علامه طباطبایی همچون علامه بلاغی، در برخی موارد مشابه روایی مخاطب را از کم یا زیاد و یا تغییر فرازهایی از روایت مطلع مینماید.
- ۱٫ ۳٫ ۳٫ چکیده و ماحصل روایت
برخی اوقات علامه بلاغی، به دلیل طولانی بودن و یا دلایل دیگر، کل روایت و یا ماجرای مربوطه را نقل نمینماید، بلکه چکیده و حاصل برداشت خویش را به صورت خلاصه از روایت یا سبب نزول یا داستان میآورد. بدینمنظور از عبارت «ما حاصله» استفاده مینماید.
نمونهی اینگونه نقل روایت یاداستان یا… در تفسیر علامه را میتوان در آیات ۲۱۷ـ۱۸۷ سوره بقره و آیات ۴۳ـ۲۹ـ۹ سوره نساء مشاهده نمود.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-09-21] [ 10:38:00 ب.ظ ]
|