بررسی سواد اطلاعاتی کتابداران شاغل در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران۹۰- قسمت ۷ |
استفاده عملی وذهنی از فنآوری اطلاعات، سخت افزارها ونرم افزارها، چند رسانهای و رایانهای.. (میرحسینی،۱۳۹۰ ).
سوادمنابـع[۲۷] [۲۸]
توانایی درک شکل، نوع، مکان و روشهای دست یابی به منابع اطلاعات، آگاهی از تغییرات ایجادشده در منابع (میرحسینی،۱۳۹۰ ).
سوادپژوهشی
درک وتوان بهره گیری از فن آوری اطلاعات مورد استفاده محققان و دانشمندان (میرحسینی،۱۳۹۰).
۲-۲-۲ سواد اطلاعاتی
اصطلاح سواد اطلاعاتی عموماً به عنوان توانایی ارزیابی و سازماندهی اطلاعات به منظور استفاده مطلوب از آنها با ضریب صحت بالا در یک گستره وسیع و متنوع از منابع تعریف شده مطرح میشود.
از دیدگاه وبر و جانسون سواد اطلاعاتی توانایی اتخاذ تدابیر مناسب برای شناسایی اطلاعات مورد نیاز است به گونهای که دسترسی به آنها به استفاده صحیح ، اخلاقی و مفید در سطح جامعه منجر شود (فتاحی،۱۳۸۳).
به بیانی دیگر سواد اطلاعاتی قابلیتی است که فرد را در ارزیابی انتقادی اطلاعات به دست آمده و استفاده دقیق، موثر و خلاق از آنها به منظور رفع نیازهای اطلاعاتی خویش توانمند میسازد و در مقایسه با سواد کتابخانهای، سواد اطلاعاتی بیشتر از جستجو در یک فهرست پیوسته یا مواد مرجع دیگراست زیرا سواد اطلاعاتی یک تکنیک نیست بلکه یک هدف برای آموزشگران است.
سواد اطلاعاتی به یک آگاهی از روشی که سیستمهای اطلاعاتی کاربردی و ارتباط بین یک رفع نیاز اطلاعاتی ویژه وشناخت منابع مورد نیاز به منظور بازیابی اطلاعات برای رسیدن به حل مسئله است. سواد اطلاعاتی از دو کلمه سواد و اطلاعات ترکیب یافته است. اطلاعات را مردم بیشتر مترادف با اخبار یا دادههای قابل تغییر و تفسیر میدانند و سواد عموما به توانایی خواندن و در موارد خاص، توانایی فهمیدن یا تفسیر دقیق از یک موضوع اطلاق میشود. با ترکیب این دو کلمه مفهوم جدیدی به نام سواد اطلاعاتی به وجود میآید. سواد اطلاعاتی توانایی تشخیص زمان نیاز به اطلاعات، یافتن اطلاعات مورد نیاز و ارزیابی و به کارگیری موثر اطلاعات تعریف شده است. واژه سواد در برگیرنده مهارتهای مورد نیاز برای هرشخص است تا بتواند نقش مناسبی را در جامعه ایفا کند. سادهترین حالت سواد مشتمل بر توانمندی کاربرد زبان است، بدین معنا که، فرد با سواد قادر به خواندن، نوشتن و درک زبان بومی خود باشد. خواندن، نوشتن وآشنایی با حساب هنوز به عنوان مهارتهای اساسی در سواد به شمار میآیند، اما امروزه مهارتهای دیگری نیز برای بهره گیری از اطلاعات وجود دارد. سواد اطلاعاتی یک مهارت است، مهارتی که فرد را قادر می سازد نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، اطلاعات مرتبط با آن را بیابد و به نحوی موثری به کار گیرد. سه وجه تشخیص، یافتن و استفاده موثر از اطلاعات وجوه غالب تمامی تعاریف ارائه شده برای سواد اطلاعاتی هستند. در واقع اگر چه دسترسی مستقیم و بدون واسطه کاربران به منابع اطلاعاتی افزایش یافته ولی افزایش دسترسی به معنای رسیدن به اطلاعات سودمند و مرتبط نیست و استفاده از آن لازمه برخورداری از سواد اطلاعاتی است.
اینگونه مهارتها در عبارت سواد اطلاعاتی خلاصه میشود که آنها را برای اولین بار زورکوفسکی درسال ، ۱۹۷۴ میلادی مطرح کرد. البته، عبارتهای دیگری همچون سواد کامپیوتری، سواد رسانه ای، سوادکتابخانه ای، اطلاعات الکترونیکی و سواد فناوری اطلاعات نیز مطرح شده است. (طباطبائی،۱۳۷۸)
تعبیر سواد اطلاعاتی را نخستین بار پل زورکوفسکی بهکار برد. وی در طرح پیشنهادی خود به کمیسیون ملی علوم کتابداری و اطلاعرسانی (ان.سی.ال.آی.اس.)[۲۹] ایالات متحده در ۱۹۷۴، به تبیین اهداف دستیابی به سواد اطلاعاتی پرداخت. او کسی را دارای سواد اطلاعاتی میداند که برای استفاده از منابع اطلاعاتی آموزش دیده باشد و بتواند با استفاده از اطلاعات مسائل خود را حل کند (دایره المعارف کتابداری،ج۲.). دراین تعریف دوشاخص اصلی آموزش وتوانایی حل مسئله درنظرگرفته شده است. از نظر زورکوفسکی افراد باسواد اطلاعاتی به واسطه این دو شاخص توانایی بهتری دربهرهبرداری از اطلاعات دارند.
لی بورچینال[۳۰] در ۱۹۷۶ سواد اطلاعاتی را مهارتِ یافتن و استفاده از اطلاعات برای حل مشکلات و تصمیمگیری مؤثر و کارآمد دانست. در تعریف بورچینال، سواد اطلاعاتی به سه مهارت مربوط شده است: یافتن، حل مشکلات، و تصمیمگیری. وی نیز همچون زورکوفسکی بر مهارت حل مسئله تأکید کرده است.
لی بورچینال سواد اطلاعاتی را مهارتی دانسته که توانایی تشخیص، یافتن و استفاده موثر از اطلاعات را در حل مسائل مختلف به افراد می دهد. وی نیز مانند زورکوفسکی مهارت حل مسئله را از شاخصهای مهم سواداطلاعاتی میداند.
رابرت تیلر[۳۱]در ۱۹۷۹، سواد اطلاعاتی را توانایی حل مشکلات با استفاده از منابع اطلاعاتی دانست. از نظر او شناخت منابع و محل آنها برای پاسخ به سؤال، اصل اساسی سواد اطلاعاتی است.
با توجه به تعاریف فوق درباره سواد اطلاعاتی ،آشنایی و نحوه دستیابی به منابع برای حل مسا ئل به تنهایی کافی نیست. لذا این تعریف، تعریف کاملی نیست.
در دهه ۱۹۸۰ عنصر فناوری نیز وارد تعریف سواد اطلاعاتی شد. انجمن صنعت اطلاعات در ۱۹۵۲ اعلام کرد سواد اطلاعاتی دانشی است که به فرد کمک میکند تا بداند چگونه و کجا برای رسیدن به منابع دانش از فناوری اطلاعاتی استفاده کند. در همین دهه، ویلیام دمو[۳۲] تحت تأثیر نوآوریهای فناوری در پردازش، ذخیرهسازی، بازیابی، و انتقال اطلاعات تعریف جدیدی از سواد اطلاعاتی ارائه کرد: سواد اطلاعاتی مهارت و دانش دسترسی مؤثر به اطلاعات و ارزیابی آن اطلاعات است.
به نظر او سواد اطلاعاتی با شیوه تفکر رابطه مستقیمی دارد. پشتکار، توجه به جزئیات، و دقت در پذیرش عقاید منتشر شده صفاتی هستند که به پرورش این مهارت کمک میکنند.
در تعاریف دیگری که در دهه ۱۹۸۰ ارائه شد، سواد اطلاعاتی بهعنوان سواد در جامعه اطلاعاتی مورد توجه قرار گرفت. برای مثال کارول کولثاو[۳۳] در ۱۹۸۷ گفت: سواد اطلاعاتی و سواد کارکردی (توانایی خواندن و استفاده از اطلاعات در زندگی روزمره، تشخیص نیاز اطلاعاتی، جستوجوی اطلاعات برای تصمیمگیری آگاهانه) بسیار به یکدیگر نزدیکند. لازمه سواد اطلاعاتی، توانایی کنترل اطلاعات تولید شده توسط رایانهها و رسانههای ارتباط جمعی است. تحولات اجتماعی و فناورانه نیازمند مهارت و دانش جدید است.
[۳۴]جان اولسن و[۳۵] بیل کونز معتقدند سواد اطلاعاتی درک نقش و قدرت اطلاعات، توانایی یافتن، استخراج، و استفاده از اطلاعات در تصمیمگیریها توسط فرد است. همچنین توانایی تولید و دستکاری اطلاعات با استفاده از فرایندهای الکترونیکی، مهارتهایی هستند که جزء مهارتهای سواد اطلاعاتی محسوب میشوند. بهطور خلاصه، «سواد اطلاعاتی گسترش مفهوم سواد سنتی در پاسخ به جامعهای است که ما در آن زندگی میکنیم».
در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی، کتابداران کتابخانههای دانشگاهی از اصطلاح سواد اطلاعاتی بهجای سواد کتابخانهای استفاده کردند و برنامههای آموزش استفادهکنندگان از کتابخانهها کمکم جای خود را به برنامههای ارتقای سواد اطلاعاتی داد.
در پایان دهه ۱۹۸۰، نقش مهارتهای کتابخانهای در آموزش تفکر نقاد وارد برنامههای آموزش استفادهکنندگان شد. در پایان این دهه دو کتاب درباره نقش کتابخانه در آموزش مهارتهای سواد اطلاعاتی منتشر شد. کتاب اول، نوشته «[۳۶]پاتریکابرویک » و «[۳۷]ای. گوردن گیی » ، بر نقش کتابخانهها در پیشرفت آموزش عالی تأکید داشت؛ و کتاب دوم گزارش انجمن کتابداران امریکا بود. هر دو کتاب، سواد اطلاعاتی را موضوعی مرتبط به حرفه کتابداری در آموزش و پرورش تلقی کردند.
به نظرمی رسد در دهه ۱۹۸۰ نفوذ فناوریهای نوین اطلاعات در جامعه،تحولاتی را در تعریف سواداطلاعاتی به وجود آورده. سه وجه تشخیص، یافتن و استفاده موثر از اطلاعات درتعریف سواد اطلاعاتی برای حل مسئله در این دهه، با ابزاررایانه درآمیخته. قابلیت حل مسئله با عنوان «سوادرایانهای» مطرح شده است.درواقع افراد با به دست آوردن اطلاعاتی درباره نحوه کاربا سیستمهای رایانهای به راحتی می توانند اطلاعات مرتبط با موضوع خود را شناسایی و با ارجاع به منابع مناسب ودادههای مورد نیاز، برای حل مسئله و تصمیمگیری اقدام نمایند. از دیگر ویژگیهای این دهه رشد سریع اطلاعات به همراه تغییرات فناوری و تاثیر آن برگسترش مفهوم سواداطلاعاتی و باسواد اطلاعاتی است. در این زمان فردی باسواداطلاعاتی علاوه بر شناسایی اطلاعات موجود و محل نگهداری آنها باید توانایی نحوه گزینش آنها را برای بهره برداری مؤثر داشته باشد. نقش کتابخانهها و کتابداران به عنوان عامل مهمی در افزایش مهارت سواد اطلاعاتی در این دهه مطرح و مورد بررسی قرار گرفته.
[۳۸]کوستا (Costa) در۱۹۸۵، سواد اطلاعاتی را توانایی دستیابی، ارزیابی، و استفاده از اطلاعات از انواع گوناگون منابع تعریف کرده است. این تعریف جامعیت لازم را ندارد و بیشتر بر مهارتهای رفتاری و کاربردی تأکید دارد. همان طور که اشاره شد، سواد اطلاعاتی به شناخت و سپس مهارتها توجه دارد.
قدرت دسترسی به اطلاعات با ارزش، آگاهی از چگونگی سازماندهی دانش واطلاعات و روشهای مختلف جستجو و توان تشخیص مؤثرترین اطلاعاتی که برای حل مشکلات و تصمیم گیریها لازم باشد (نوروزی ۱۳۸۳).
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-09-21] [ 10:17:00 ب.ظ ]
|