۴
رسانهها، ارزشها و نقطه نظرهای نهادینه شدهای دارند
چه دیدگاهها، ارزشها، شیوههایی از زندگی در یک پیام رسانهای نشان داده شده یا از قلم افتاده?
این موضوع، چه چیزی در مورد چگونگی زندگی و باور دیگران، به من یاد میدهد?
محتوا
۵
اغلب پیامهای رسانهای برای کسب منفعت و قدرت، سازماندهی میشوند.
چرا یک پیام ارسال میشود?
آیا موضوع سعی دارد چیزی به من بگوید و یا برای فروختن چیزی به من در تلاش است?
هدف
۲۰۰۵ center for Media Literacy/ Www.medialit.orgمنبع:
۳-۲-۲- لزوم آموزش سواد رسانهای
باری دونکان عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی می کند. دونکان در ضرورت این آموزش، دلایل زیر را بر می شمرد:
رسانه ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند؛
تقریباً همۀ اطلاعات جز مواردی که آنها را به طور مستقیم تجریه می کنیم رسانه ای شده هستند؛
رسانه ها بدون آنکه خود آگاه را فعال کنند بر ما تأثیر می گذارند؛
سواد رسانه ای می تواند مصرف رسانه ای ما را لذت بخش تر کند و یک رابطۀ انفعالی رابطه را به یک فعال تبدیل کند؛
رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری قدرتمند خلق کنند.
اما این که چرا رسانه ها مطالعه می شوند، خود بیانگر ضرورت آموزش سواد رسانه ای است. در برخی از پاسخ های این سؤال به عنوان ادلۀ اثبات این ضرورت به شرح زیر است:
اشباع رسانه ای، ۲- نفوذ رسانه ها، ۳- مدیریت و دستکاری اطلاعات، ۴- رشد خصوصی سازی اطلاعات، ۵- نفوذ رسانه ها و تأثیر آن بر آینده (قاسمی، ۱۳۸۵: ۹۵).
یادگیری مهارت های فوق در کنار مهارت های دیگری همچون تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای سایبرنتیک و غیره از طریق نهادهای آموزشی، مدنی و انتشاراتی صورت می گیرد. نهادهای آموزشی مثل آموزش و پرورش، دانشکده ها و آموزشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را در کتب درسی ارائه کنند و نهادهای انتشاراتی هم می توانند مفاهیم ساده شده ای از این بحث ها را در دستور کار خود قرار دهند. نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می کنند، نیز می توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینۀ سواد رسانه ای قرار دهند(شکرخواه، ۱۳۸۶: ۳۰).
با وجود شکاف بسیار بزرگی که در زمینۀ سواد رسانه ای در کشورمان با آن مواجه هستیم، یعنی وجود اقشاری که در کم سوادی به سر می برند، اقشاری که دارای سواد نوشتاری هستند و تعداد معدودی که توانایی استفاده از رسانه های نوین را دارند، دولت باید برنامۀ توانمند سازی شهروندان را در جهت ارتقای سواد رسانه ای در اولویت قرار دهد و تدابیری را در این زمینه بیندیشد؛ یعنی همان طور که در جنبۀ مبارزه با بی سوادی حرمت می کند باید سواد رسانه ای را نیز در جامعه، به ویژه مدارس آغاز کند؛ چرا که یکی از اهداف اصلی سواد رسانه ای آگاه کردن و سعی در کم کردن تأثیرات منفی رسانه ها بر روی کودکان، دانش آموزان و جوانان است. از آنجا که جوانان و نوجوانان از مصرف کنندگان اصلی رسانه ها هستند آنها باید درک کنند که هر روز به وسیلۀ رسانه ها جهت خرید کالا و پیم های گوناگون مورد تهاجم دایمی قرار دارند. آنها باید دربابند که اهداف رسانه ها چیست و چگونه بدون آنکه خود بخواهند به طور زیرکانه به افکار، کردار و رفتارشان شکل می دهند. قرت رسانه ها در این است که مخاطبین ناخودآگاه، با یک دیدگاه رفتار و گفتار به خصوص هماهنگ می شند. به عبارتی بر طبق نظریۀ کاشت جورج گربنر، رسانه ها در حال ارائۀ نقش های مشترک، جهان بینی مشترک و ارزش های مشترک به مخاطبان خود هستند. بنابراین کاملاً مشهود است که سواد رسانه ای لزوماً این نیست که مخاطب بداند با رسانه ها چگونه برخورد کند، بلکه درک اهداف و تأثیرات رسانه ها و چگونگی دستکاری افکار توسط رسانه ها را کسب کند. به عبارت دیگر، نوعی مهارت شناختی را به مخاطبان می دهد.
دولت باید با ایجاد زیر ساخت های ارتباطی نظیر وجود رسانه های متنوع از نظر شکلی و محتوایی و همچنین دسترسی آسان و استفاده از فن آوری های نوین، آموزش و به کار گیری نیروهای متخصص در زمینۀ سواد رسانه ای در مدارس و دانشگاه ها، ایجاد ارتباط میان نهادهای آموزشی رسمی و غیر رسمی نظیر رسانه ها و خانواده ها، جامعه را در رسیدن به سواد رسانه ای بالا و در نتیجه ارتقای توسعه انسانی یاری رسانند(باباییراد، ۱۳۸۷: ۱۴۶-۱۴۵).
۳-۲-۳- سیاستگذاری برای آموزش سواد رسانهای در ایران
همانگونه که در برنامه های توسعه کشور به مباحث فرهنگی و آموزشی اشاره میشود، باید به آموزش سواد رسانهای توجه ویژهای مبذول شود.
سواد رسانهای باید از کودکی صورت گیرد. والدین باید متناسب با سن کودک به آموزش او مبادرت ورزند. برای مثال درباره پیام و شخصیت های کارتونی که تماشا میکند با او گفتوگو کنند. سواد رسانهای باید در سیلابسهای درسی آموزش رسمی نیز وارد شود و در مدارس ساعاتی به نقد و بررسی و تفسیر پیام های رسانههای گوناگون اختصاص داده شود. رسانهها نیز در امر آموزش سواد رسانهای دخیل هستند؛ برای مثال رسانهها میتوانند پس از پخش محتواهای گوناگون رسانهای از فحوای آن پیام از مخاطب سوالاتی را بپرسند. هرمونتیک خوانش میان سطور است و در سواد رسانهای باید به این موضوع توجه کرد. تقویت این مهارت از طریق سواد رسانهای است. رسانهها در سیاستگذاری های کلان خود باید در رقابت با سایر رسانهها در شرایط تکثر رسانهای به کیفیتبخشی پیام های ارائه شده مبادرت ورزند.
در بحث آموزش سواد رسانهای ضمن بهره گیری از الگوهای آموزشی سایر کشورها، باید به عادات و ویژگی های افراد جامعه توجه کرد. در واقع بومی کردن سواد رسانهای، انطباق و همگامی با فرهنگ خویش است. متأسفانه در حوزه سیاستگذاری کلان، سواد رسانهای دغدغه برنامهریزان و سیاستگذاران نیست(قاسمی، ۱۳۸۵: ۲۸).
۳-۲-۴- مزیتهای آموزش سواد رسانهای برای مخاطبان
سواد رسانهای به ما مزیتهایی می بخشد تا بتوانیم فردی مؤثر در جامعۀ رسانه ای خود باشیم، از این رو باید بتوانیم:
تفاوت بین اشکال مختلف رسانه را شناسایی کنیم و با آگاهی و شناخت کافی از انواع رسانه ها بهره مند شویم؛
استفاده کنندگانی متفکر در برخورد با رسانه ها باشیم؛
مدیریت اطلاعات داشته باشیم و بر اساس نیازهای اطلاعاتی مان به سراغ رسانه ها برویم و تسلیم ابزارهای چند رسانه ای قدرتمند فرهنگ رسانه ای هانی نشویم؛
دربارۀ آنچه که می خوانیم، می بینیم و می شنویم سؤالات اساسی بپرسیم؛
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">
[شنبه 1399-09-22] [ 01:36:00 ق.ظ ]
|