بنابراین هنگام انتخاب اولیه‌ی تأمین‌کنند‌گان با توجه به شرایط و اهداف سازمان معیارهای متناسب انتخاب می‌شوند، سپس معیارهای تعیینشده با توجه به پارامترها و متغیرهای تصمیم فرموله می‌شوند. برای فرموله‌کردن معیارها مطالعات کمی در ادبیات دیده می‌شود، تحلیل موقعیت مسأله‌ و ابزارهای طوفان مغزی می‌تواند در این مرحله مفید باشد.
فرموله‌کردن معیارهای انتخاب تأمین‌کنند‌ه روی فعالیت‌های مختلف شامل مدیریت موجودی، برنامه‌ریزی و کنترل تولید، نیازهای جریان نقدی، کیفیت خدمت یا محصول اثر میگذارد [۱۶].
پیشارزیابی[۷] تأمین‌کنند‌گان مناسب
با توجه به اینکه مدیریت تعداد زیادی از تأمین‌کنند‌گان کار سادهای نیست حذف کاندیداهای ناکارا و کاهش تأمین‌کنند‌گان به تعداد محدود مرحله‌ی مهمی است. بدین منظور می‌توان تأمین‌کنند‌ه‌هایی را که شرایط مسأله‌ را ارضا نمی‌کنند یا با توجه به معیارهای مسأله‌ امتیاز کمتری نسبت به بقیه کسب می‌کنند حذف کرد.
از ابتداییترین مدلهای موجود در این زمینه می‌توان به مدلهای طبقهبندی[۸] اشاره کرد که در مقاله [۱۷] ارایه شده است. این مدلها براساس سوابق و تجربیات گذشته‌ی تأمین‌کنند‌گان در ارتباط با یکسری از معیارها پایهگذاری شده‌اند. در صورتیکه تأمین‌کنند‌ه معیار مورد نظر را برآورده کند امتیاز مثبت دریافت می‌کند و در غیراینصورت امتیاز منفی و جمع جبری امتیازات کسبشده رتبه‌ی نهایی تأمین‌کنند‌ه را نشان میدهد.
یکی دیگر از راه‌ها تحلیل خوشهای (CA)[9] است که ابتدا در [۱۸] و سپس در [۸] استفاده شد.
متد دیگری که منجر به طبقهبندی داده‌ها می‌شود تحلیل پوششی داده‌ها (DEA)[10] است. DEA یک تکنیک برنامه‌ریزی ریاضی است که کارایی تکنیکی را بیان می‌کند و به اینصورت محاسبه می‌شود که نرخ وزندهی خروجیها (معیارهای سود) به ورودیها (معیارهای هزینه) را در واحدهای تصمیمگیری چندگانه محاسبه می‌کند.
روش DEA در [۱۹] ابداع شد و اولین بار در [۲۰] در انتخاب تأمین‌کنند‌ه مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن در مورد استفاده قرار گرفت.
در [۲۲]، DEA متد ضعیفی برآورد شده است و محققان در این تحقیق عقیده دارند که این روش در ارزیابی تأمین‌کنند‌ه‌هایی با تواناییهای همسطح ناموفق است. آن‌ها رویکردی براساس Max- Min ارایه داده‌اند که عملکرد متفاوت تأمین‌کنند‌ه‌ها را در یک تکنیک آماری و غیر پارامتری تخمین میزند و پایهای برای تصمیم نهایی روی فاکتورهای کیفی در اختیار خریدار قرار میدهد.
انتخاب نهایی[۱۱]
در این مرحله که در ادبیات هم توجه زیادی به آن شده است تأمین‌کنند‌ه (تأمین‌کنند‌گان) نهایی انتخاب می‌شوند و سفارش به آن‌ها تخصیص می‌یابد.
مدل‌های انتخاب تأمین‌کنند‌ه تنوع و گستردگی زیادی دارند و به شکل‌های مختلف می‌توانند طبقه‌بندی شوند.
در مراجع مختلف طبقه‌بندی‌های مختلفی برای مسأله‌‌ی انتخاب تأمین‌کنند‌ه ارایه شده است که با توجه به طبقه‌بندی [۴] مراحل زیر ارایه می‌شود:
در حالت تک‌منبعی بودن
در این حالت خریدار احتیاجات خود را تنها از یک تأمین‌کنند‌ه تهیه می‌کند، این وضعیت بیشتر در شرایطی پیش می‌آید که یک تأمین‌کنند‌ه به تنهایی می‌تواند محدودیت‌های خریدار (تقاضا، کیفیت و غیره) را ارضا کند. خرید از یک تأمین‌کنند‌ه مزیت‌هایی برای خریدار دارد زیرا کنترل و مدیریت یک تأمین‌کنند‌ه ساده‌تر است.
درحالت تک هدفه
وقتی تأمین‌کنند‌ه‌ای تنها براساس یک معیار انتخاب میشود به احتمال زیاد آن معیار هزینه خواهد بود. در گذشته تنها هزینه‌های مستقیم محاسبه میشد و از هزینه‌های غیرمستقیم مانند هزینههای کیفیت ضعیف، دیر رسیدن کالا وغیره صرفنظر می‌شد. تا اینکه در[۱۷] عملکرد تأمین‌کنند‌ه را با دخیلکردن هزینه‌های غیرمستقیم که به کمک ابزارهای استاندارد تحلیل هزینه‌ها به دست آورده بود ارزیابی شد و همه‌ی هزینه‌های مربوط به کیفیت، تحویل و خدمت را هم به صورت جریمه‌ی سود روی واحد قیمت اعمال شد. این روش کاربرد زیادی نداشت زیرا روش پیچیدهای بود و به یک سیستم جامع وابسته به قیمت برای تولید دقیق داده‌های وابسته به هزینه نیاز داشت.
در [۲۳] استفاده از رویکرد ABC برای محاسبه‌ی هزینه‌های نهایی که در یک فرایند تولیدی به وجود می‌آید مورد توجه قرار گرفت.
در [۲۴] یک برنامه‌ریزی ریاضی برای انتخاب یک تأمین‌کنند‌ه برای تأمین محصولات مورد نیاز با استفاده از مفهوم EOQ ارایه شده ‌است.
در حالت چند هدفه
معمولاً هنگام انتخاب تأمین‌کنند‌ه تنها هدف ما کمینه کردن هزینه نیست و علاوه بر آن اهداف دیگری هم وجود دارد، به‌خصوص با فضای رقابتی موجود کیفیت بالای مواد اولیه که منجر به کیفیت محصول نهایی می‌شود یا دریافت به موقع آن‌ها که باعث اریه‌ی به‌موقع محصول به مشتری می‌شود و غیره هم اهمیت بالایی دارند.
در این خصوص اولین بار رویکرد رایجی در [۲۵] مطرح شد که به کمک یک روش وزن‌دهی خطی به معیارها، عملکرد تأمین‌کنند‌گان را ارزیابی می‌کرد.
[۲۶ و ۱۷] هم مدل‌های پایهای مفیدی در این خصوص ارایه دادند.
اکثر مدل‌های معرفی‌شده در این حوزه جبرانی هستند و وضعیت ضعیف یک تأمین‌کنند‌ه در یک معیار به کمک نقاط قوتش در سایر معیارها جبران می‌شود.
با توجه به اینکه اهمیت همه‌ی اهداف یکسان نیست در مسائل چند هدفه به روشهایی نیاز است تا به اهداف، وزن تخصیص دهد. یکی دیگر از محاسن وزن‌دهی در مدل‌های چند معیاره این است که بین معیارهای کمی و کیفی تبادل ایجاد می‌کند.
در حالت چند منبعی بودن
در دنیای واقعی معمولاً یک تأمین‌کنند‌ه به تنهایی نمی‌تواند شرایط و محدودیت‌های خریدار را برآورده کند مثلاً به دلیل محدودیت ظرفیت تأمین‌کنند‌گان، یک تأمین‌کنند‌ه نمی‌تواند به‌تنهایی تقاضای خریدار را برآورده کند و لزوم انتخاب گروهی از تأمین‌کنند‌گان احساس می‌شود. علاوه بر آن چند منبعی بودن ریسک خریدار را کاهش می‌دهد و اگر تأمین‌کنند‌ه‌ای با مشکلی در ارسال سفارش‌ها برخورد کرد تأمین‌کنند‌ه‌ی دیگر جای آن را پر می‌کند و مانع از توقف خط تولید می‌شود.
در [۲۷] عنوان شده است که چند منبعی بودن به‌خصوص در محیط JIT موجودی نهایی و هزینه‌های خرید را کاهش می‌دهد.
برنامه‌ریزی ریاضی روش بسیار مناسبی است که به تصمیم‌گیرنده در چنین شرایطی کمک می‌کند چون در حالت چند منبعی بودن علاوه بر انتخاب تأمین‌کنند‌گان تخصیص سفارش هم مطرح می‌شود.
در حالت تک محصولی یا چند محصولی بودن

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">