مقدمه:

گسترش فزاینده فعالیتهای اقتصادی و پیچیدگی روز افزون آنها از یک طرف و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداری و صورتهای مالی از سوی دیگر، سبب ابداع رو شهای تحلیلی و مدیریتی نوین در حسابداری شده است. یکی از مهمترین این تغییرات، تأکید و توجه بیشتر به صورت سود و زیان به جای ترازنامه بود که سبب شد تا مقوله ای به نام مدیریت سود متولد و مطرح شود. مدیریت سود به عنوان فرآیند برداشتن گامهای آگاهانه در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری برای آوردن سود گزارش شده به سطح مورد نظر تعریف شده است. اگرچه مدیریت سود در ادبیات حسابداری پیشنهاد شده، ولی قطعیت نیافته است. عمل نزدیک کردن سود گزارش شده به سطح سود هدف، از طریق دستکاری[۱] انجام می شود. سود، از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیت های یک واحد اقتصادی است. درک و شناخت رفتار سود حسابداری، مقوله ای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صور تهای مالی شکل گرفته است. باید توجه داشت ارقام و گزارشهای مالی، بخش مهمی از داده ها و اطلاعات مورد نیاز این فرایند محسوب می شوند.

۱-۲- مبانی نظری

۱-۱-۲- مدیریت سود[۲]

در سالهای اخیر در حوزه تحقیقات حسابداری، موضوع مدیریت سود مورد توجه محققان قرار گرفته است. مدیریت سود عبارت از مداخله هدفمند در فرایند گزارشگری مالی با توجه به محدودیت های اصول پذیرفته شده حسابداری برای به دست آوردن سطح مورد انتظار سود است. با توجه به مقاصد مدیریت، مدیریت سود می تواند به صورت افزایش، کاهش یا هموارکردن سود گزارش شده باشد. دلایل احتمالی زیادی برای مدیریت سود وجود دارد. برای مثال، اگر شرکتی سود باثباتی گزارش کند، سهامداران احساس اطمینان بیشتری خواهند کرد ، مدیریت سود تاثیر مطلوبی بر ارزش سهام و هزینه سرمایه دارد، یا سهامداران اطلاعات بیشتری از اعلام سود به دست خواهند آورد.(لی جونگ و همکاران[۳]، ۲۰۰۷) بنابراین، با توجه به اهمیت سود و محتوای اطلاعاتی بالایی که سود دارد مدیران همواره در تلاشند که در راستای اهداف خاصی که دنبال میکنند، مبلغ سود گزارش شده را دستکاری نمایند.

پیش بینی سود توسط مدیریت (به صورت اختیاری و یا اجباری) یکی از مکانیزم هایی است که مدیریت از طریق آن اطلاعاتی را درباره ی وضعیت سودآوری آتی شرکت ارائه می کند. ارائه این اطلاعات یکی از ابزارهایی است که از طریق آن مدیران، انتظارات بازار نسبت به سودآوری شرکت، اعتبار شرکت درخصوص شفافیت اطلاعاتی و نیز دقت اطلاعات ارائه شده را مدیریت می کنند. (هیرتز[۴]، ۲۰۰۸)

مدیریت سود موضوع بسیاری از پژوهش های حسابداری بوده، تعاریف مختلفی از آن به عمل آمده است. واتز و زیمرمن، مدیریت سود را به کارگیری آزادی عمل مدیر روی ارقام حسابداری با فرض وجود یا عدم وجود محدودیت در این زمینه می دانند. تلاش برای حداکثر یا حداقل نشان دادن سود گزارش شده این جنبه از مدیریت سود را نشان می دهد که آن را از رفتار هموارسازی سود به عنوان تلاش برای کاهش نوسانات سود گزارش شده متفاوت می سازد . یکی از اهداف گزارشگری مالی، ارائه ی اطلاعاتی است که برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و دیگر کاربران فعلی و بالقوه در تصمیم گیریهای سرمایه گذاری و اعتباردهی و سایر تصمیمها سودمند باشد .

یکی از معیارهای مهمی که گروه های یاد شده برای برآورد قدرت سودآوری شرکت، پیش بینی سودهای آینده و ریسک های مربوط به آن و همچنین ارزیابی عملکرد مدیریت استفاده می کنند، سودهای جاری و گذشته شرکت است. سود نیز خود متشکل از اقلام نقدی و تعهدی است. اقلام تعهدی به دو دسته غیرعادی[۵] (غیرمنتظره یا اختیاری) و عادی[۶] (منتظره یا غیراختیاری ) تفکیک می شوند. اقلام تعهدی غیرعادی اقلامی هستند که مدیریت می تواند آنها را کنترل کند؛ به بیان دیگر، اقلام تعهدی غیرعادی آنهایی هستند که مدیریت بر آنها کنترل داشته، می تواند آنها را به تأخیر بیاندازد، حذف کند و یا ثبت و شناسایی آنها را تسریع نماید. اقلام تعهدی عادی اقلامی هستند که مدیریت نمی تواند آنها راکنترل کند. از آنجا که اقلام تعهدی غیرعادی ، در اختیار مدیریت و قابل اعمال نظر توسط مدیریت است، از این اقلام به عنوان شاخصی در کشف مدیریت سود استفاده می شود. (هلاج و مهرانی، ۱۳۸۸)

حال یکی از راه هایی که می توان از سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در برابر دستکاری سود به وسیله اقلام تعهدی غیرعادی حمایت کرد، حسابرسی است. به گفته ای یکی از را ههای کاهش مدیر یت سود ارتقای کیفیت حسابرسی است؛ زیرا شرکت هایی که سود را دستکاری و مدیریت می کنند، بیشتر مستعد گزارش حسابرسی تعدیل شده (غیرمقبول) هستند. با این پیش فرض، منطقی است که یک رابطه بین اقلا م تعهدی غیرعادی (معیار مدیریت سود) و نوع اظهارنظر حسابرسی پیش بینی کنیم. در بسیاری از پژوهش ها، پژوهشگران از جانشین هایی برای تمایز میان مؤسسه های حسابرسی با کیفیت بالا از مؤسسه های حسابرسی با کیفیت پایین استفاده می کنند. اندازه مؤسسه های حسابرسی ، قدمت و شهرت آنها از معیارهای متمایزکننده کیفیت این گونه مؤسسه ها است؛ یعنی مؤسسه های بزرگ تر و همچنین مؤسسه هایی که دارای نام تجاری مشهورتری نسبت به مؤسسه های دیگر هستند دارای کیفیت کاری بالاتری می باشند. از طرفی احتمال کشف رویه های حسابداری سؤال برانگیز مانند اقلام تعهدی غیرعادی بالا (معیار مدیریت سود)، توسط حسابرسان با کیفیت بالا (مؤسسه- های حسابرسی بزرگ) در مقایسه با حسابرسان با کیفیت پایین (مؤسسه های حسابرسی غیر – بزرگ)، بیشتر است. (ابراهیمی کردلر و سیدی، ۱۳۸۷)

نتایج پژوهش های پیشین نشان می دهد، اعلام سود پیش بینی  شده مدیریت به بازار بر قیمت سهام و قیمت های پیشنهادی برای خرید و فروش سهام تأثیر می گذارد. (پاون آل[۷]، ۲۰۰۸)

مدیریت سود مجموعه اقدامهایی است که به وسیله مدیران به منظور آراستن اطلاعات منعکس در صورتهای مالی و گزارشگری سود در سطح مورد نظر برای دستیابی به هدفهایی خاص انجام می شود. مدیریت سود، گزینش سیاستهای حسابداری یا فعالیتهای واقعی تاثیرگذار بر سود است تا شرکت از این طریق به هدفهای ویژه گزارشگری سود دست یابد. برخی از محققان اذعان داشته اند که هیچ گونه خطا و اشتباهی در مدیریت سود وجود ندارد؛ چرا که در محدوده اصول و استانداردهای حسابداری قرار دارد. (واتز و زیمرمان[۸] ،۱۹۸۶). با این حال، برخی دیگر بر این باورند که مدیریت سود نه تنها یک عمل غیراخلاقی، بلکه شکل دیگری از تقلب در گزارشگری مالی است. (ولز[۹] ،۲۰۰۹)

افزون بر این، انتشار سود پیش بینی شده مدیریت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت شرکت و سرمایه گذاران می شود. همچنین پژوهش ها نشان داده است که میزان دقت (خطا) سود پیش بینی شده توسط مدیریت عامل مهم و تعیین کننده ای برای تأثیرگذاری آن در بازار سهام است. نتایج پژوهش ها نشان می دهد، فقط چنانچه دقت (خطای) سودهای پیش بینی شده قبلی بالا (کم) باشد، این پیش بینی ها مورد توجه سهامداران و سرمایه گذاران قرار گرفته و در صورت وجود خطا در سودهای پیش بینی شده قبلی، اعلام سود پیش بینی شده مدیریت مورد توجه بازار قرار نخواهد گرفت.

اگرچه انگیزه مدیران برای انتشار سود پیش بینی شده به بازار (در شرایط افشای اختیاری) کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران شرکت و سرمایه گذاران و تحلیلگران است، ولی آنها ممکن است در جهت حفظ و تأمین منافع خود و نیز جلوگیری از قیمت گذاری نادرست سهام اقدام به انتشار سود پیش بینی شده در بازار کنند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد ، وجود منافع شخصی مدیران می تواند بر رفتار آنها در تعیین سودهای پیش بینی شده تأثیرگذار باشد. (هیرتز[۱۰]، ۲۰۰۸) مدیران با درجه بالاتر منافع وابسته به سهام شرکت، تمایل بیشتری برای استفاده از مکانیزم انتشار سود پیش بینی شده سهام در جهت جلوگیری از قیمت گذاری نادرست سهام دارند. (ناگار و همکاران[۱۱] ، ۲۰۰۳)

اگرچه یک برداشت از این موضوع این است که مدیرانی که منافع آنها به قیمت سهام شرکت مرتبط است (مانند طرح های پاداش مبتنی بر سهام) همواره اقدام به انتشار پیش بینی های سودی در جهت افزایش قیمت سهام می کنند، ولی نتایج پژوهش ها نشان می دهد که در برخی شرایط، منافع مدیران ممکن است در جهت انتشار اطلاعاتی (ارائه پیش بینی هایی) باشد که قیمت سهام را در جهت منفی و به منظور کاهش، تحت تأثیر قرار دهد.(آبودی و کاسینگ[۱۲] ، ۲۰۰۰) نتایج این پژوهش ها نشان می دهد، مدیران دارای انگیزه هایی برای مدیریت پیش بینی سودهای اعلام شده خود به بازار در جهت حفظ و تأمین منافع خود بوده، این منافع مشخص مدیران در شرکت نقش بسیار مهمی در تعیین و اعلام سود پیش بینی شده مدیریت به بازار دارد. چگونگی تأثیرگذاری اطلاعات منتشرشده توسط مدیریت شرکت ها درباره ی سود پیش بینی شده تحت تأثیر کیفیت و قابلیت باور این اطلاعات است. حسابرسی به عنوان بخشی از نظام راهبری شرکت،  می تواند نقش مهمی در اعتباربخشی و حصول اطمینان از کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت به بازار سرمایه داشته باشد. حسابرسی به عنوان مکانیزم نظارتی می تواند باعث بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری و از جمله سود حسابداری از طریق به حداقل رسانیدن تفاوت بین وقایع اقتصادی گزارش شده و شرایط اقتصادی موجود در واحد تجاری که برای استفاده کنندگان برون سازمانی غیرقابل مشاهده است، شود. به طور مشخص، حسابرسی باکیفیت از طریق کاهش میزان خطای (سهوی و عمدی) موجود در اطلاعات حسابداری باعث افزایش قابلیت اطمینان گزارش های مالی می شود. (بهن و همکاران[۱۳] ، ۲۰۰۰). نتایج پژوهش ها نشان داده است، حسابرسی با کیفیت بالا، باعث کاهش مدیریت سود (دستکاری تعمدی سود توسط مدیریت) شده همچنین باعث کاهش میزان خطای اندازه گیری سهوی مدیریت در سنجش سود شود. یکی از عواملی که از دیرباز به عنوان عامل تأثیرگذار بر کیفیت حسابرسی مورد توجه پژوهشگران و مجامع حرفه ای حسابرسی قرار گرفته است، موضوع چگونگی تأثیر طول دوره تصدی حسابرسی بر کیفیت حسابرسی بوده است.

[۱] Manipulation.

[۲] Earning Management

[۳] Li-Jung Tseng, Chien-Wen Lai,(2007)

[۴] Hirts et al 2008

[۵] Abnormal (Discretionary or Unexpected)

[۶] Normal (Undiscretionary or Expected)

[۷] Pownall et al

[۸] Watts & Zimmerman, 1986,

[۹] Wells, 2009,

[۱۰] Hirts et al 2008

[۱۱] Nagar et al. 2003

[۱۲] Aboody & Kaszink

[۱۳] Behn et al

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...