ارائه چارچوبی جامع برای توسعه صادرات:

با سرمایه گذاری برای ایجاد و توسعه مشوق ها و محرک های صادراتی، تلاش در رفع مشکلات و محدودیت های صادرات و در نهایت تأکید بر متغیرهای عملکرد صادراتی می توان به اهداف توسعه صادرات در کشور دست یافت. در این راستا چارچوب جامع بسترسازی توسعه صادرات  به صورت زیر عنوان می گردد. آنچه دارای اهمیت شایان توجهی در چارچوب ذیل می باشد، توجه به جدا کردن عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار در توسعه صادارت می باشند که توجه خاصی را در سیاست گذاری های دولتی می طلبد. چارچوب ذیل بیانگر این نکته مهم است که بایستی در جهت دستیابی به اهداف توسعه صادرات دو مرحله مهم از هم تمیز داده شد که شامل مراحل شروع به صادرات و فرایند صادرات (یا به عبارت دیگر پس از درگیر شدن در مراحل صادرات )  می باشد (اسلاملوئیان و خدادادی، ۱۳۸۳).

نتایج تحقیقات نشان داده است که تفاوت های عمده ای در نیازمندی های شرکت هایی که در این دو مرحله قرار دارند وجود دارد. لذا بایستی سیاست گذاران برنامه های توسعه صادرات را با توجه به سطح درگیری شرکت ها در فرایند صادرات تنظیم کنند. با توجه به بررسی های انجام شده و با توجه به پیچیدگی های خاص صادرات،محرک های دولتی نقش اندکی در تشویق شرکت ها جهت شروع به صادرات دارند و بیشتر شرایط داخلی شرکت در کنار عواملی مانند وضعیت بازار داخلی و خارجی عوامل تعیین کننده برای شرکت ها جهت شروع به امر صادرات می باشند (همان).

در جدول زیر جمع بندی مناسبی از محرک های شروع به صادرات با توجه به تحقیقات قبلی ارائه شده است.

 

شکل شماره ۲-۱) چارچوب جامع توسعه صادرات

 

آنچه از بررسی های به عمل آمده، مشخص شده این است که چنانچه شرکت ها در مراحل اولیه شروع به صادرات با مشکلات و محدودیت های مواجه شوند که امر صادرات را شکل بیابند، ممکن است به سرعت برای همیشه از صادرات منصرف شوند. لذا تمرکز بر حل و رفع مشکلات اولیه پیش روی صادرکنندگان از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. پس از شناسایی و رفع مشکلات و محدودیت های شروع صادرات بایستی بر شناسایی و تقویت متغیرهای عملکرد صادراتی متمرکز شد. البته همان گونه که ذکر شد تنها برخی از این متغیرها قابل کنترل می باشند. می توان گفت که طی مراحل بالا در جهت دستیابی به اهداف توسعه صادرات امری ضروری می نماید. لذا بایستی با برنامه ریزی مناسب در جهت شناسایی و تقویت محرک های صادراتی، حل مسائل و مشکلات اولیه صادرات، شناسایی متغیرهای عملکرد صادراتی و توسعه و تقویت آنها و در نهایت رفع مشکلات و محدودیت های پیش آمده در مراحل بعدی صادرات، در مسیر توسعه صادرات گام برداشت (ناطق و نیاکان، ۱۳۸۸).

 

 

۲-۶) عملکرد صادراتی:

در عصر جهانی سازی، عملکرد صادراتی به طور متوالی به یکی از مهم ترین متغیرها تبدیل شده است. کسب و کار شرکت ها سرشار از اطلاعات و داده می باشد. به دنبال توسعه تئوریکی در زمینه استراتژی، توجهات در مورد عملکرد صادراتی بر ساختار صنعت منعطف شده است. بیشتر تحقیقات در زمینه ی عملکرد صادراتی بیشتر به یک بخش از آن متمرکز شده است و بیشتر بر منابع شرکت و قابلیت های صادراتی آن تمرکز می کند. رویکرد مبتنی بر منابع بر متغیرهای کنترل (منابع و قابلیت های شرکت) توجه و تمرکز می کنند، که این دو عامل از طریق شرکت با هم ترکیب شده و توسعه می یابد. در فرآیند ایجاد ارزش، در بازارهای بالقوه و جاری این دو عامل اهمیت بسیاری دارد. برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازارهای متفاوت و افزایش درآمد ارزیابی عملکرد صادراتی اهمیت فراوانی دارد         ( Kaleka, 2012).

همانگونه که اشاره شد، جهانی سازی مهمترین عامل برای نگران بودن عملکرد صادراتی شرکتها است. رشد جهانی سازی موجب شده است که شرکت ها به عملکرد صادراتی خود توجه بیشتری داشته باشند. این عملکرد موجب شده است که عملکرد صادراتی تحت تاثیر عوامل زیادی قرار بگیرند. ویژگی های صنعت و محصولات صادراتی از جمله  این عوامل می باشند (Bloemer et al, 2012).

عملکرد صادراتی نوعی مهندسی در رشد اقتصادی کشورهاست که در رقابت بین کشورها اهمیت دارد. تعریف کامل و جامعی از عملکرد صادرات وجود ندارد زیرا تعاریف مفهومی به محتوای تحقیق بستگی دارد. عملکرد صادراتی استراتژیک بر گرفته از محتوایی است که شرکت ها به اهداف استراتژیک خود دست یابند، این اهداف شامل رقابت، افزایش سهم بازار و وضعیت شرکت است. رضایت مندی مدیران با عملکرد صادراتی در ارتباط و با مقایسه با رقبای خاصی می باشد (Theingi and Purchase, 2011).

میزان موفقیت یک شرکت در امر صادرات را می توان با عملکرد صادراتی آن ارزیابی نمود. برای سنجش عملکرد صادراتی، سه معیار مختلف مالی، غیرمالی و مرکب وجود دارد. معیارهایی چون فروش، سود و رشد از جمله معیارهای مالی و معیارهایی نظیر موفقیت، رضایت، دستیابی به اهداف از جمله معیارهای غیرمالی به شمار می آیند. معیارهای  مرکب نیز بر اساس انواع متنوعی ازمعیارهای عملکردی بنا شده اند (محمود زاده و زیبایی، ۱۳۸۳).

مودسون [۱] (۱۹۹۸) عملکرد صادراتی را اینگونه تعریف کرد، عملکرد صادراتی یکی از جنبه های اساسی برای تصمیم گیری در تجارت بین الملل است. محققان مختلفی در مورد این مفهوم و یا تعریف عملیاتی آن موافق نیستند. این تعاریف اغلب به نتایج متضاد منجر می شود. یکی از مهم ترین دلایل، عدم وجود مقیاس مناسب برای ارزیابی آن است. مطالعات مختلف، معیارهای مختلف را بیان می کند که نتایج مختلفی را نیز در بر دارد. کاوسگیلی و زوو[۲]  (۲۰۰۰) عملکرد صادراتی را توسعه دستاوردهای شرکت و دستیابی به اهداف صادراتی در بازارهای خارجی تعریف کردند. اهداف اقتصادی (سود، فروش، هزینه) ، اهداف استراتژیک (توسعه بازار، افزایش سهم بازارهای خارجی و غیره). اگرچه حداکثر محققان در مورد ماهیت ابعاد چندگانه موافق نیستند. از این طریق عملکرد صادراتی می تواند از چندین طریق مفهوم سازی و تعریف گردد. عملکرد صادراتی باید در برگیرنده ی رضایت مندی مدیریتی باشد زیرا مقیاس های عملکرد در مقابل انتظارات سازمانی قرار می گیرد و بر استراتژی های آینده تاثیر می گذارد. از سوی دیگر رضایت مندی از عملکرد صادراتی نیز نوعی مفهوم و متغیر روان شناختی می باشد ( Navarro et al, 2010).

[۱] Modsen

[۲] Cavusgili and Zou

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...