تاریخچه تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی

تجاری سازی دانش و فناوری، دارای سابقه ای طولانی است. در گذشته، هرچند بصورت اندک و محدود، فناوری ها و دانش حاصل از پژوهش های علمی، به بازار عرضه شده و تجاری می شدند. ولی بنظر می‎رسد شروع تجاری سازی دانش و فناوری با بحث های همکاری بین دانشگاه و صنعت اتفاق افتاده است. همکاری بین صنعت و دانشگاه با آغاز قانون موریل[۱] در سال ۱۸۶۲ که سیستم دانشگاهی اعطای اراضی را راه اندازی می کرد شروع شد، در آمریکا این همکاری دارای تاریخچه طولانی است برای مثال وزارت دفاع آمریکا در تمام  جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد شوروی در جنگ سرد تحقیق و توسعه مشترک با دانشگاه را به عنوان پیش برنده های اصلی محسوب می نمود(کارلسون،۲۰۰۷٫شاید کمتر واضح باشد اما تعامل بین دانشگاه و صنعت بطور واقعی فرآیندها و خروجی های مرتبط با تجاری سازی تحقیق و تکنولوژی را شکل می دهند(مارک من و همکاران،۲۰۰۸).

دانشگاه MIT در طول دهه ی ۱۹۲۰ تصمیم به پتنت نمودن نوآوری های ایجاد شده از طریق دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشگاه ها گرفت. روش های قبلی به کارآفرینان داخلی و بیرونی دانشگاه اجازه می‎داد از تحقیقات دانشگاهی درباره ایده های جدید و تجاری سازی آنها را بدون هزینه استفاده نمایند. تصمیم اتخاذ شده توسط دانشگاه MIT، دانشگاه را از وضعیت مجهول بودن به وضعیت فعال بودن در روابط صنعت- دانشگاه عبور داد و دانشگاه کارآفرین ایجاد گردید. دانشگاه MIT در طول دهه­ی ۱۹۴۰ دریافت که ساختارهای حمایتی سیستماتیک نیاز است تا تجاری سازی دانش دانشگاهی  به صورت بالقوه اتفاق بیافتد. به عنوان مثال دانشگاه اقتصاد و بازرگانی هاروارد و دانشگاه بوستون[۲] از سرمایه گذاری مخاطره پذیر برای ایجاد ارتباط نزدیک برای  مزایای مالی استفاده کردند. در همین زمینه پیشرفت های مشابهی در دانشگاه استندفورد رخ داد (کارلسون،۲۰۰۷).

مفهوم انتقال تکنولوژی اولین بار در گزارش مشهور رئیس جمهور وانیر بوش[۳] در سال ۱۹۴۵ در گزارش” دانش- مرز بی پایان” ارائه شد (کارلسون،۲۰۰۷).

دوره‎ی جدید همکاری بین صنعت و دانشگاه و انتقال تکنولوژی در سال ۱۹۸۰ با گذر از قانون بیه دول[۴] و قانون استیونسن-وایدلر[۵] آغاز گردید که نقش بین صنعت، دانشگاه و دولت را توجیه می‎کرد (کارلسون، ۲۰۰۷).

قانون بیه دول، افزایش دهنده ی انتقال تکنولوژی بوده و به عنوان ابزاری جهت توسعه ی گسترده ی تجاری سازی تحقیقات آکادمیک یا به اصطلاح توسعه عملکرد سوم (برای مثال مشارکت اقتصادی) دانشگاه، دیده شده است (اتزکوویتز،۲۰۰۳). بیه دول  منجر به ایجاد یک سیاست اهدا پتنت بصورت واحد در میان موسسات فدرال شد، موانع مجوز دهی را از بین برد و به دانشگاه ها اجازه داد که مالک پتنت هایی شوند که از کمک های تحقیقاتی دولت فدرال بدست می آمد. قطعا این تغییرات به دانشگاه ها اجازه داد تا انعطاف پذیری بیشتری در مذاکره در مورد قراردادهای مجوز دهی داشته باشند و بنگاه ها نیز تمایل بیشتری به درگیر شدن در این قراردادها داشته باشند(سیگل و همکاران،۲۰۰۳) .این طور به نظر می رسد که بیه دول تحقیقات دانشگاهی را به کارورزان و کارآفرینانی که به دنبال تجاری سازی فناوری های دانشگاهی هستند نزدیک تر کرده است (جنسن و ترزبای[۶]،۲۰۰۱).

محققین دو “موج” تجاری­سازی را در طول تاریخ توسعه تجاری سازی، شناسایی می­کنند. اولین موج در اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز شد. این موج را می­توان با تأسیس پارک­های علم “سنتی”، که اغلب با هدف جذب شرکت­های پیشرفته صورت می­گرفت شناسایی کرد، و افزایش بودجه­های خصوصی برای پژوهش­های دانشگاهی نشانگر افزایش همکاری با صنایع موجود بود. موج دوم که در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ تسریع یافت، با تمرکز بیشتر بر شرکت­های انشعابی، اعطای حق اختراع و واگذاری امتیاز اختراعات، نسبت به همکاری‎های عمومی صنعتی، درگیری بیشتر دانشجویان در تجاری سازی و حتی افزایش دشواری تشریح نتایج اقتصادی فعالیت های دانشگاهی، از موج اول قابل تفکیک است (راسموسن و همکاران،۲۰۰۶). بعدها این رویکرد جدید، مجموعه ای از عناصر اصلی را توسعه داد: انتقال تکنولوژی و دفاتر مجوز دهی، تسهیلات انکوباتورها و شرکت های با سرمایه گذاری مشترک(اتزکوویتز،۲۰۰۲). تغییر نقش دانشگاه ها و ظهور سرمایه داری دانشگاهی[۷] در نوشته های اسلاتر و همکاران[۸] (۱۹۹۷)، هنرکسون و همکاران[۹](۲۰۰۰) و بوک[۱۰] (۲۰۰۳) آمده است(کارلسون،۲۰۰۷).

چانگ[۱۱] و همکارانش(۲۰۰۹) با مرور مقالات و تحقیقات گذشته دو جریان اصلی تحقیقات که به بررسی تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی پرداخته اند را تشریح می نمایند. یکی جریان “انتقال فناوری” است(سیگل و همکاران،۲۰۰۳) . این جریان با بازگشت به دهه ۱۹۸۰ میلادی بحث میکند که تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی باید به عنوان فرایند انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت، نگریسته شود. برای ارتقا تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی، دانشگاه باید با شکاف انگیزشی، به موانع و تقابل بین ذی نفعان درگیر در این فرایند انتقال توجه داشته باشد.

[۱] Morrill Act

[۲] the Harvard Business School and Boston

[۳] Vannevar Bush

[۴] Bayh-Dole

[۵] Stevenson-Wydler Technology Innovation Act

[۶]  Jenson and Thursby

[۷] academic capitalism

[۸] Slaughter et al.

[۹] Henrekson et al.

[۱۰] Bok

[۱۱] Chang et al.

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...