چکیده:

در شرایط پیچیده، ناپایدار، متغیر، غیرقابل پیش بینی و رقابتی محیط امروزی، رهبر سازمانی نیازمند ایجاد اعتماد افزون تر با کارکنان است. سبک رهبری موثق (اصیل) روش مناسبی برای افزایش اعتماد محسوب می شود. بنابراین در این پژوهش برآنیم تا میزان اعتماد و موثق بودن رهبری در نزد پیروان بحث کنیم و رابطه این سبک از رهبری را با هوش معنوی بررسی کنیم تا در واقع ببینیم هوش معنوی رهبران با سبک رهبری موثق ایشانرابطه دارد؟ و آیا می توان با ایجاد فضای معنوی در سازمانها روابط میان رئیس و مرئوس بهبود بخشید؟ و سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین میزان هوش معنوی رهبران و موثق بودن آنان نزد زیردستانشان رابطه­ معناداری وجود دارد؟

جامعه آماری تحقیق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین می باشد که با استفاده از روش پژوهش توصیفی، کاربردی و پیمایشی انجام گردید. به تعداد 185پرسشنامه (N=) توزیع گردید. و فرضیه های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان داد که با 99٪اطمینان بین هوش معنوی و رهبری موثق رابطه­ معنادار وجود دارد.

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه

با توجه به اینکه معنویت و هوش معنوی در ایجاد ارزشها و دیدگاه های افراد نقش عمده ای ایفا می کند، بررسی این مفهوم در ادبیات کسب و کار بسیار ضروری و حیاتی خواهد بود، چرا که افراد با چیزی بیش از جسم و فکر خود وارد محیط کار می شوند، آنها روح منحصر بفرد خود را هم به محیط کار می آورند و از این طریق بر اثربخشی و کارایی سازمان تاثیر عمده ای می گذارند. شاید به همین دلیل است که اخیراً در واکنش به چالش های اخلاقی و عدم وجود معنویت در دنیای کسب و کار، تئوری رهبری و تحقیقات در پی بیان ادبیات ” رهبری موثق” برآمده اند( الجرا، 2012: 118).رهبران موثق با نشان دادن معیارهای اخلاقی، امانت داری و یکپارچگی، باعث می شوند پیروان، هویت خود را با آنها بازیابند و خود را بعنوان افرادی امین و دارای استانداردهای اخلاقی و یکپارچگی بالا بدانند. بدین ترتیب رهبران موثق هویت اجتماعی پیروانشان را با ایجاد یک حس عمیق از ارزشهای اخلاقی همراه با نمایش سطوح بالایی از صداقت و انسجام، افزایش دهند. همچنین رهبران موثق، سطح بالایی از اعتماد، امید، احساسات مثبت و خوش بینی را در بین پیروان توسعه می دهند که این امر به نوبه خود موجب بهبود عملکرد پیروان و بروز پیامدهای مثبت مرتبط با کار می گردد، این شواهد علت اصلی انتخاب رهبری موثق بعنوان یک متغیر کلیدی برای ایجاد و بهبود پیامدهای مثبتی همچون افزایش معنویت در محیط کار و هوش معنوی افراد در این مطالعه می باشد( کاهه، 1391؛ 9-10). در نتیجه امید بر آن است تا با اتکای بر این تحقیق، مدیران سازمانها به انتخاب بهترین سبک رهبری مبادرت کنند. سبکی که با ایجاد محیط کاری مطلوب موجب افزایش معنویت و هوش معنوی کارکنان گردد تا در نهایت رضایت شغلی و انگیزش بیشتری را شاهد باشیم.

در این فصل ابتدا به بیان مسأله ای که در محیط کسب و کار موردنظر قرار گرفته می پردازیم، پس از لحاظ نمودن ضرورت و اهمیت تحقیق از لحاظ علمی و کاربردی، به بیان چارچوب نظری تحقیق می پردازیم که طی آن مدل اولیه تحقیق و فرضیات را طراحی می کنیم. در ادامه به بیان مختصری از روش تحقیق و گردآوری داده و قلمرو زمانی و مکانی تحقیق خواهیم پرداخت و در پایان واژه ها و اصطلاحات تحقیق را تعریف می کنیم.

1-1- بیان مسئله

همانگونه که رابینز در جدیدترین مطالعاتش بیان می کند؛ امروزه رهبران باید با افرادی که می خواهند تحت هدایت خود داشته باشند، روابطی مبتنی بر اعتماد ایجاد کنند، چرا که هرچه پایداری و قابل پیش بینی بودن سازمانها کاهش پیدا می کند، در تعریف انتظارات و روابط، پیوندهای مبتنی بر اعتماد بیشتر جایگزین قوانین بوروکراتیک می شوندو از سویی دیگر در سالهای اخیر جایگاه معنویت در سازمانها مورد توجه روزافزون مدیران، کارکنان، مشتریان و جامعه قرار گرفته است. اما در ادبیات مربوط به معنویت بعنوان یک پدیده ی فرهنگی که می تواند بر رفتار سازمانی تأثیر بگذارد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از ادبیات مربوط به معنویت چنین بر می­آید که افراد با معنویت بالاتر، زندگی کاری سالم­تر، شادتر و پربارتری دارند و از کارایی بالاتری برخوردارند(علی پناهی، 1387، 2). لذا در این پژوهش سعی شده تا به تعمق در مورد معانی مطرح شده در حوزه هوش معنوی و رهبری موثق و نقد و بررسی آنها به منظور دستیابی به مبنای نظری مناسب در راستای ساخت ابزاری جهت اندازه­گیری آن بپردازیم و تعیین مداخلات مؤثر در افزایش این بُعد از هوش در پژوهش­های بعدی نیز هدف دیگر می باشد. و نهایتاً یافتن پاسخی برای این سوال که آیا بیان مؤلفه­های هوش معنوی راه را برای پرورش مدیرانی موثق هموار می­سازد یا خیر؟ به عبارت ساده تر آیا با سنجش میزان هوش معنوی در مدیران می توان میزان موثق بودن آنها را نیز پیش بینی کرد؟

از آنجایی که فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین دارای کارکنانی است که اغلب جانباز یا معلول بوده و از سعه صدر و اعتقادات مذهبی بالایی برخوردار می باشند،اینگونه دیدیم تا میزان هوش معنوی آنها را سنجیده و ببینیم آیا در کنار اعتقادات قوی مذهبی از روحیه معنوی هم برخوردارند یا صرف داشتن جو سازمانی به ظاهر مذهبی باعث شده تا ظاهر افراد و رفتارهای آنان شبیه افراد معنوی و البته مذهبی گردد؟از سوی دیگر ضمن بررسی میزان هوش معنوی ایشان می خواهیم بدانیم آیا داشتن این هوش باعث وثوق و اعتماد بیشتر شده است یا نه؟ علاوه براین با سنجش میزان هوش معنوی میزان اعتماد و کیفیت رابطه موجود بین رئیس و مرئوس در این سازمان که اغلب از نوع غیر رسمی بوده را بررسی خواهیم کرد؟ بطور خلاصه باید گفت که در این تحقیق برآنیم که بدانیم آیا با داشتن ضریب هوش معنوی میزان وثوق و اعتماد کارکنان نسبت به رهبران را دانست؟

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...