پایان نامه تاثیر شخصیتی برون گرایی مدیران برابعاد هشت گانه ویژگیهای کارآفرینی مدیران |
شخصیت
۱-۱-۲- تعاریف شخصیت
در روانشناسی و رفتار سازمانی شخصیت تعاریف مشخصی دارد، برخی از این تعاریف عبارتند از:
شلدون[۱]: «شخصیت» سازمان پویایی از جنبههای ادراکی و انفعالی و ارادی و بدنی(شکل بدن و اعمال حیاتی بدن) فرد آدمی است.
مادای[۲]: «شخصیت» مجموعه پایدار از ویژگیها و گرایشها است که مشابهت و تفاوتهای رفتار روانشناختی افراد (افکار و احساسات و اعمال) را که دارای تداوم زمانی بوده و ممکن است بواسطه اقشارهای اجتماعی و زیست شناختی موقعیتهای بلاواسطه شناخته شوند یا به آسانی درک نشوند، مشخص میکند.
فرگوسن[۳]: «شخصیت» الگویی از رفتار اجتماعی متقابل است. بنابراین شخصیت یک فرد مجموعه راههایی است که او نوعاً نسبت به دیگران واکنش نشان میدهد یا با آنها تعامل میکند.
آتکینسون و هیلگارد[۴]: «شخصیت» عبارت است از الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که سازگاری فرد با محیط را تعیین میکند.
گیلفورد [۵]: «شخصیت» الگوی منحصر به فرد صفات شخصیتی است. (جلیل خانی،۱۳۷۹)
۲-۱-۲- ویژگیهای شخصیت از دیدگاه کارل گوستاویونگ
کارل گوستاویونگ[۶] شخصیت را مرکب از چندین سیستم یا دستگاه روانی میداند که ضمن مستقل بودن، در یکدیگر تأثیر متقابل دارند. این سیستمها عبارتند از: من یا خود (ضمیر ناخودآگاه )، ناهشیاری فردی (ضمیر ناخود آگاه که قبلاً خودآگاه بودهاند.) ناهشیاری جمعی(نوعی حافظه انسان که غیر قابل دسترسی است.) و صورتهای کهن ازلی الگوها (تجربهها و معلوماتی که در طول تاریخ بشری از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است مثل میل انسان به جاودانگی.)
یونگ برای انسانها، برحسب آنکه بیشتر متوجه عالم درون باشند یا عالم بیرون، دو نسخ شخصیتی قائل است یعنی انسانها را به دو گروه کلی متمایز میکند:
۱٫افراد درونگرا [۷]
۲٫افراد برونگرا[۸]
در تعریف برونگرایی و درونگرایی یونگ میگوید: وقتی توجه به امور و اشیای خارجی چنان شدید باشد که افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمی صرفاً معلول مناسبات امور و عوامل بیرونی باشد و نه حاصل ارزیابی ذهنی، این حالت برونگرایی خوانده میشود. برعکس شخص درونگرا غالباً متوجه عوامل درونی و ذهنی است و زیر نفوذ این عوامل قرار دارد تردیدی نیست که او شرایط و اوضاع و احوال بیرونی را میبیند اما عوامل و عناصر ذهنی در او برتری و مزیت دارند و حاکم بر احوال و رفتار او هستند. (کریمی،یوسف،۱۳۷۶،۸۲)
۳-۱-۲- ویژگیهای شخصیت از دیدگاه کاتل
از آنجا که (کاتل[۹]) شخصیت را چیزی که اجازه پیشبینی رفتار شخص را در اوضاع و احوال معین به ما میدهد، تعریف کرده است، او معتقد است تعریف دقیق شخصیت مستلزم آن است که پژوهشگر قبلاً مفاهیمی را که در مطالعه رفتار، قصد بکارگیری آنها رادارد به روشنی مشخص سازد، به همین منظور خود او مفاهیمی را که سازنده شخصیت هستند را مشخص و تعریف کرده است.
کاتل ویژگیهای شخصیتی را به سه گونه طبقه بندی کرده است:
طبقهبندی اول: صفات یا ویژگیها سه گونهاند صفات منشی که نشان دهنده سرعت و قوت برانگیختگی هستند و صفات تحریکی که شخص را به سوی هدفی به حرکت وا میدارند و صفات توانشی که نمایانگر زیرکی، مهارت و زبردستی هستند.
طبقهبندی دوم: ویژگیهای شخصیتی دو دسته اند: ویژگیهای عام و ویژگیهای خاص. ویژگیهای عام، ویژگیهایی هستند که میان همه افراد آدمی یا لااقل میان همه افراد یک جامعه مشترک هستند. ویژگیهای خاص ویژگیهایی هستند که اختصاص به یک فرد معین دارند و وجه تمیز او از افراد دیگر هستند.
طبقه بندی سوم: ویژگیهای شخصیتی دو دسته اند: صفات روساختی[۱۰] و صفات پایه[۱۱]. ویژگیهای روساختی، دستهای از رویدادهای رفتاری هستند که آشکار و ظاهری هستند و توصیف پذیری آنها بسیار کم است مانند صمیمی، بشاش، دست و دلباز و پرحرف بودن. صفات پایه در حقیقت منبع و سرچشمه صفات روساختی و علتهای واقعی رفتار آدمی هستند. صفات پایه بادوام اند و شناخت آنها برای مطالعه شخصیت ضرورت اساسی دارد. (جلیل خانی،۱۳۷۹)
[۱]. Sheldon
[۲]. Maddi(1972)
[۳]. Ferguson(1970)
[۴]. Atkinson & Hilgard(1993)
[۵]. s.p Guilford(1959)
[۶]. Carl Gustav Jung
[۷]. Introvert
[۸]. Extrovert
[۹]. Cattell
[۱۰]. surface traits
[۱۱]. source traits
برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-10] [ 04:38:00 ب.ظ ]
|