پایان نامه بررسی یافتن رابطه بین نوع تعطیلی و بازده بازار سهام |
برخی انتقادات وارد بر نظریه نوین مالی
بسیاری از پژوهشگران اعتقاد دارند که همه سرمایهگذاران از اطلاعات دریافت شده برداشت یکسان نداشته و نسبت به روندها واکنش یکسانی نشان نمیدهند. در نتیجه تصمیمات آنها همیشه مطابق با تئوریهای اقتصادی نمیباشد. ادبیات مالیه رفتاری اظهار میدارد که سرمایهگذاران تحت تأثیر سوگیریهای روانشناسانه بوده و نسبت به اطلاعات دریافتی واکنش بیشتر یا کمتر از حد ازخود نشان می دهند که منجر به ارزشیابی نادرست سهام می گردد. مالیه رفتاری، رویکرد استاندارد مبتنی بر فرضیه بازارهای کارا را بی اعتبار می سازد.
به اعتقاد تالر (۱۹۹۳)، مدیریت مالی نوین به افراد و بازارهای مالی به شکلی خشک و انعطافناپذیر و با منطق صرف ریاضی مینگرد، با غافل شدن از اینکه عامل و محرک اصلی بازارهای مالی، انسان است که دارای خصوصیات و گرایشها و احساسات روانی میباشد، و نیز محدودیتهای زیادی را بر سر راه خود در تصمیمگیری منطقی و عقلایی مطلق دارد، به تئوریپردازی در بازار سرمایه میپردازد و بالطبع نمیتواند با این ذهن بسته رفتار بازار سرمایه را به خوبی توضیح داده و تفسیر کند. از این رو بهتدریج قوت و استحکام بازار کارا که در دهههای هفتاد تا نود افزایشی بود، با ایجاد شواهد ناسازگار با آن و کشف بینظمیها و بیقاعدگیهای تجربی رو به سستی گذاشت. از طرفی مدل CAPM هم با مطالعات زیادی مورد چالش قرار گرفت، ارزشمندی ریسک سیستماتیک به عنوان تنها عامل مشخص کننده بازدهی تا حدی رنگ باخت و مکتب فکری جدید «دانش مالی رفتاری» سایه خود را بر اندیشه محققین و اندیشمندان مالی و بازارهای سرمایه گسترد. (راعی و فلاحپور، ۱۳۸۳)
۲-۵-۲ تاریخچه مالی رفتاری
در طی دوره کلاسیک، اقتصاددانان و روانشناسان ارتباط تنگاتنگ داشتهاند. بعنوان مثال آدام اسمیت (۱۷۵۶) مقالهای در خصوص اصول روانشناسی رفتار افراد نگاشت (تئوری احساسات اخلاقی). در زمان وی اعتقاد رایج بر این بود که رفتار افراد را میتوان بر حسب مؤلفههای کاملاً عقلایی کمّی مدلسازی کرد. یکی از متفکران معروف به نام جرمی بنتام[۱] (۱۷۸۹) نشان داد، هر عملی که از انسان سر میزند برای حداکثر کردن مطلوبیت است. وی به نقش ویژگیهای روانشناختی در رفتار اقتصادی پی برد. اما آنچه در قرن بعد اتفاق افتاد این اندیشهها را کمرنگ کرد. در دهه ۱۸۷۰ چارچوب انقلابی اقتصاد نئوکلاسیک مطرح شد. در طول دوران توسعه اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاددانان کمکم خود را از موضوعات روانشناسی دور کردند. در طول این دوران اقتصاددانان تلاش میکردند تا حوزه علمی خود را به علوم طبیعی نزدیک کنند. با پیروی از یک مدل ساده که با تمرکز تئوری نئوکلاسیک، یعنی حداکثرسازی سود مطابقت داشت. اقتصاددانان این دوره «انسان اقتصادی عقلایی» را بعنوان بازیگر اصلی صحنه اقتصاد خلق کردند با این فرض که تصمیمات افراد بطور کامل اقتصادی و عقلایی است. (تلنگی، ۱۳۸۳)
۲-۵-۲-۱ دانش مالی رفتاری
مالیه رفتاری، حوزهای نوپا و درحال رشد است. درواقع شروع رسمی بحثهای آن به دهه ١٩٨٠ برمیگردد . بسیاری از پژوهشهایی که مورد بحث قرار گرفت، در هشت سال اخیر صورت گرفته است. «مالی رفتاری، ترکیبی از علوم اقتصاد و مالی با روانشناسی میباشد که در تلاش است بیقاعدگیهای موجود در بازارهای مالی و قضاوتهای افراد در خطاهای سیستماتیک را توضیح دهد.» (بدری و شواخی زواره، ۱۳۹۰)
رفتار غیرعقلایی در ادبیات مالی رفتاری در نقطه مقابل عقلایی بودن در مالی کلاسیک قرار نمیگیرد، بلکه منظور از رفتار غیرعقلایی، رفتاری است که با ویژگیهای عقلایی تعریف شده مالی کلاسیک بهطور کامل انطباق ندارد یا از آن فاصله میگیرد. (بدری و شواخی زواره، ۱۳۸۹). فرض عقلایی بودن سرمایهگذاران یکی از پایههای اصلی دانش مالی کلاسیک است و تقریباً تمامی نظریههای مالی کلاسیک مثل نظریه پرتفوی، بازار کارای سرمایه، مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و تئوری نمایندگی و نظریههای فرعی منشعب از آنها، متأثر از این فرض است. از نظر دانش مالی رفتاری، این فرض به دلیل واقعی نبودن، قادر به توضیح رفتار سرمایهگذاران نمیباشد.
۱٫Bentham
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-10] [ 09:27:00 ب.ظ ]
|