مبانی و اصول تعالیم سلوکی اهلبیت و تأثیر آن بر تصوف- قسمت … |
سؤالهای اصلی و فرعی
مبحث اصلی در این تحقیق اصول و مبانی تعالیم سلوکی اهلبیت و میزان تأثیر آن بر تصوف است لذا سؤالهای اصلی عبارتند از: ۱- مبانی و اصول تعالیم سلوکی اهلبیت کدامند؟۲- تأثیر این مبانی و اصول بر جریان تصوف چیست؟
مباحث فرعیتر در این تحقیق بررسی ویژگیهای عرفان اهلبیت، سیر تاریخی و منابع آن، پیوند تاریخی و معرفتی صوفیه و اهلبیت و روزنههای ورود احادیث اهلبیت به تصوف میباشد. این مباحث را با این پرسشها پی میگیریم: ویژگیهای عرفان اهلبیت کدامند؟ سیر تاریخی و منابع عرفان اهلبیت چه بود؟ پیوند معرفتی صوفیه با اهلبیت چگونه بود؟ و روزنههای ورود احادیث اهلبیت به تصوف کدامند؟
- فرضیههای تحقیق
اصول و مبانی سیروسلوک معنوی، که در قرآن و سنت نبوی، و با تعالیم وحیانی و آسمانی به بشر عطا شد، در احادیث، ادعیه، مناجاتها و نیز سیره عملی ائمه معصومین ـ که از همان سرچشمه ناب الهی و مصون از خطاست ـ نهفته است. از سوی دیگر جریان معنوی و باطنی که در عالم اسلام، که توسط عدهای از علاقهمندان زهد و پارسائی در عالم اسلام و براساس هدایتهای باطنی و فطری شکل گرفت و منجر به یک رشته اعمال و گرایشات معنوی و دستیابی به درکهائی معنوی شد، تا حدودی تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم تعلیمات معنوی اهلبیت قرار گرفت. بر این اساس اولین فرضیه این تحقیق وجود اصول و مبانی سلوک در احادیث، ادعیه و سیره عملی معصومین و فرضیه دوم تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم صوفیه از تعالیم معنوی اهلبیت است.
- اهمیت و ضرورت
اهمیت و ضرورت این نوشتار را در دو مسأله اصول تعالیم سلوکی اهلبیت و تأثیر آن بر تصوف پی میگیریم. اهمیت گفتگو درباره مبانی، اصول و چارچوب کلی تعالیم سلوکی اهلبیت، برخاسته از اهمیت و جایگاه علم سلوک الی الله در بین سایر معارف اهلبیت است. آشنائی با اصول و شیوه صحیح سیر و سلوک عرفانی و ایجاد زمینه تربیت و تزکیه بر اساس تعالیم اهلبیت، ارائه معیار و میزانی برای ارزیابی معنویتهای عرضه شده در جهت ارضای میل معنویت خواه انسان، و تنگ کردن عرصه برای مدعیان دروغین و عرضه کنندگان حرفهای معنویت بدلی، و نیز شناخت، نقد و دفع انحرافات و آسیبهای دامنگیر تصوف و عرفان اسلامی، ضرورتی است که تنها با پرداختن به مسائلی چون ضرورت، چیستی، موضوع، مبادی، مبانی، مسائل، روش و غایت سلوک در تعالیم اهلبیت دستیافتنی است.
همچنین بررسی میزان و نوع تأثیر گذاری مستقیم یا غیر مستقیم تعالیم اهلبیت بر جریان معنویت در عالم اسلام که به صورت تصوف در اواسط قرن دوم تبلور یافت ضرورتی در جهت آگاهی از عناصر و آموزههای سلوکی ناب و مورد تأیید اهلبیت و بازشناسی آسیبها و عناصر آفت زده و مضر در عرفان و تصوف بر اساس تعالیم معنوی اهلبیت است.
- هدف و فایده تحقیق
معرفی مجموعه اصول و مبانی سلوک الی الله در تعالیم اهلبیت، رسالت و هدف اصلی این نوشتار است، بهگونهای که یک عرفانپژوه، با اصول و مبانی علم سلوک در فرهنگ اهلبیت آشنا گردد و با مجموعه آداب و اعمال سلوکی این مذهب آشنا گردد. بررسی میزان تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم، آگاهانه یا ناآگاهانه معارف سلوکی اهلبیت بر تصوف و جریان معنویت و همچنین نوع و چگونگی این تأثیر هدف بعدی این نوشتار است. ان شاء الله در این نوشتار قدمی هر چند اندک به این نتایج و رهیافتها آرمانی بر خواهیم داشت و به ارائه تصویری کامل از اصول و مبانی سیروسلوک در تعالیم اهلبیت و تأثیرات تاریخی و محتوائی اهلبیت بر آموزههای تصوف اندکی نزدیک خواهیم شد. ارزیابی میزان هماهنگی آموزههای سلوکی تصوف با تعالیم اهلبیت و نیز آسیبشناسی و آسیبزدائی از تعالیم صوفیانه بر اساس معارف اهلبیت کارهای بر جا ماندهای است که قدمی کوتاهتر به سوی آن برداشته شد و البته رسالت این نوشتار هم نبود.
- پیشینه تحقیق
موضوع این نوشتار، اصول و مبانی تعالیم سلوکی اهلبیت است. چنانکه خواهیم گفت، این تعالیم بهطور مفصل، واضح و البته پراکنده در کتب بهجا مانده از معصومین و با اندکی تدوین و تبویب، در جوامع روائی اولیه به میراث گذاشته شده است. تقریباً تمام آنچه درباره سیروسلوک میدانیم، در این آثار آمده است. نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، رساله الحقوق، مصباح الشریعه، همچنین ابوابی از کتب روائی مانند اصول کافی(کلینی م۳۲۹)، التوحید (صدوق م۳۸۱)، مصباح المتهجد(شیخ طوسی م۴۶۰)، عوالی اللئالی (ابنابیجمهور م۹۰۱)، الوافی(فیض کاشانی م۱۰۹۱)، محجه البیضاء، بحار الانوار(علامه مجلسی م۱۱۱۱) و مجموعههای نفیس ادعیه و مناجات مانند اقبال الاعمال(سیدبن طاوس م۶۶۴)، فلاح السائل، المصباح (کفعمی م۹۰۵)، مفتاح الفلاح(شیخ بهائی م۱۰۳۱)، الذریعه الضراعه(فیض کاشانی) و زاد المعاد(علامه مجلسی) بخشی از این گنجینه پرارج هستند.
پس از آن شروح عرفانی احادیث، زیارات و ادعیه و جوامع عرفانی علماء شیعه به شرح و بسط و دستهبندی مباحث فوق پرداختند. آفرینندگان آثار ماندگاری چون عده الداعی، التحصین فی صفات العارفین، جامع الاسرار، المجلی، مشارق انوار الیقین، زاد السالک، کلمات مکنونه، تشویق السالکین، فصل الخطاب، رساله سیروسلوک بح
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
رالعلوم، بحر المعارف، لطائف العرفان، میزان الصواب، تذکره المتقین، لب اللباب، رساله فی الاخلاق سید بحرانی، رساله لقاء الله ملکی تبریزی، رساله الولایه، مصباح الهدایه و آثار عرفانی دیگر بهطور مفصل و نظاممند، تعالیم معنوی اهلبیت را سامان دادند و راهی به فهم این تعالیم گشودند.
با ورود جدی سلوک عرفانی به حوزه شیعی بویژه در مکتب عرفانی نجف تحلیلهای عرفان که محصول تلاقی تعالیم اهلبیت و تجربیات سلوکی عارفان بود، به شکل ناب شیعی نمایان شد. سالکان شیعی عرفان، نظیر ملاحسینقلی همدانی و پیروان او در قرون بعدی، به تهذیب و تکمیل آموزههای سالکانه در مکتب نورانی اهلبیت پرداختند. این تلاشها در آثار و دستنوشتههای بزرگانی مثل آقا محمد بیدآبادی (م۱۱۹۸)، سیدبحرالعلوم (م ۱۲۱۲) ملاحسینقلی همدانی (م ۱۳۱۱)، سید احمد کربلائی (م۱۳۳۲)، شیخ محمد بهاری همدانی (م۱۳۳۳)، میرزاجواد ملکی تبریزی (م ۱۳۴۳)، سید علی قاضی (م۱۳۶۶)، و شاگردان این مکتب تا علامه طباطبایی، امام خمینی و محمدتقی بهجت به چشم میخورد. محصول این معارف و میراث مکتب نجف، توسط برخی بزرگان عرصه معرفت و تقوی مانند سید محمدحسین طهرانی، شیخ علی سعادتپرور(پهلوانی) ماندگار شد.
امروزه آموزههای عرفانی بر اساس تعالیم ناب معصومین و تحت عنوان عرفان اهلبیت توجه بسیاری از عرفانپژوهان را به خود جلب کرده است و در این زمینه از آثار خوبی چون «سیر و سلوک: طرحی نو در عرفان عملی شیعی» نوشته، علی رضایی تهرانی، تا آثار بسیار بد که از آن نام نخواهم برد، گرد آمده است. در کتاب «سلوک اخلاقی» نوشته امیر غنوی به طرحهای روائی از مراحل سلوک اخلاقی پرداخته شده است، همچنین در کتاب «شاخصههای عرفان ناب شیعی» نوشته محمد فنائی اشکوری، به ویژگیهای کلی عرفان اهلبیت مورد بررسی قرار گرفته است. اخیرا و بویژه در همین دانشگاه، پایاننامههائی به بررسی تطبیقی عناصری از علم سلوک با احادیث اهلبیت پرداختهاند که آینده روشنی را در این مباحث نوید میدهد.
درباره تأثیر اهلبیت بر تصوف به لحاظ تاریخی و محتوائی دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است. تأثیرپذیری کامل صوفیه از اهلبیت (بلکه اعتقاد به تشیع بسیاری از صوفیه) و تقابل کامل جریان تصوف با مکتب اهلبیت سقف و کف این دیدگاهها است. همسوئی کامل صوفیه و اهلبیت در آثار ناقدان سنی تصوف مثل ابنخلدون و تقابل کامل اهلبیت با تصوف در آثار ناقدان شیعی تصوف نظیر شیخ حر عاملی (در رساله الاثنی عشریه)، محمدجعفر بهبهانی(فضائح الصوفیه) مطرح شده است. اما اعتقاد به درجهای از هماهنگی، تأثیرپذیری و همسوئی تصوف با مکتب اهلبیت رویکرد بسیاری از تصوفپژوهان و شیعه پژوهان است. این رویکردها در ارتباط تصوف و تشیع را میتوان در آثار عالمانی چون سید حیدر آملی، علامه طباطبائی و عرفان پژوهانی چون ماسینون، پل نویا، هانری کُربن، عبدالرحمن بدوی، سیدحسین نصر و مصطفی شیبی جستجو کرد. آثاری چون «الصله بین التصوف و التشیع» نوشته مصطفی کامل شیبی، «بین التصوف و التشیع» نوشته هاشم معروف حسنی، مقاله «پیوندهای ماهوی و تاریخی تصوف با تشیع» نوشته سیدحسین نصر و مقاله «تبیین تطورات سیاسی تصوف و نسبت آن با تشیع» نوشته احمد رهدار را میتوان بخشی از تحقیقات نوین و امروزی از این بحث دانست. کتاب «نقد صوفی: بررسی انتقادی تاریخ تصوف با تکیه بر اقوال صوفیان تا قرن هفتم هجری» نوشته محمدکاظم یوسفپور، و همچنین آثاری از برخی منتقدان سنی تصوف مانند «العلاقه بین الصوفیه و الامامیه» نوشته زیاد الحمام و «العلاقه بین التشیع و التصوف» نوشته فلاح اسماعیل، ناخواسته به زوایائی از رابطه تشیع و تصوف اشاره کردهاند.
همچنین کتابهائی چون «معروف الکرخی: تلمیذ الامام الرضا و استاد العرفاء» نوشته قاسم طهرانی و مقالاتی چون «امام موسی کاظم و اخبار اهل تصوف» نوشته حامد الگار، «توضیحاتی درباره روایت ملاقات شقیق بلخی با امام کاظم» نوشته محمدرضا انصاری قمی و «حارث محاسبی زنجیرهای مفقود میان عرفان و تشیع» نوشته طاهره توکلی و «تأملی در پیوند تاریخی بایزید بسطامی با امام جعفر صادق» نوشته محمدجوادشمس، به گوشههائی از ارتباط و پیوند محتوائی اهلبیت و تصوف پرداختهاند.
- روش تحقیق
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 03:33:00 ق.ظ ]
|