ارزیابی پاسخگویی مسئولین دستگاه‌های اجرایی بر اساس معیار دستاوردهای فعالیت‌های آنان، دامنه تأثیرگذاری گذاری آن‌ها جهت نیل به دستاوردها و بودجه و امکاناتی که برای تحقق دستاوردها به مصرف رسیده است.

 

    • ارزیابی پاسخگویی مدیران دستگاه‌های اجرایی به مسئولین ذی‌ربط بر اساس محصولاتی که باید تولید کنند و بودجه و سایر امکاناتی که برای تولید این محصولات به کار می‌گیرند.

 

    • تضمین و تحکیم پاسخگویی از طریق مبادله موافقت‌نامه بین مدیران و مسئولان دستگاه‌های اجرایی و بین مسئولان دستگاه‌های اجرایی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور.

 

    • استقرار نظام بودجه‌ریزی ستاده محور.

 

    • دادن اختیارات لازم به مدیران در انتخاب نهادهای لازم برای تولید محصولات موردنظر.

 

  • ارزیابی مستمر عملکرد مدیران و مبنا قرار دادن نتایج عملکرد به‌عنوان یکی از معیارهای تخصیص اعتبارات (قدیم پورو همکاران، ۱۳۸۹).

همچنین پناهی (۱۳۸۶) معتقد است بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد در مقایسه با سایر شیوه‌های بودجه‌ریزی دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
– سیاست‌گذاران، مدیران و در اکثر مواقع شهروندان را از طریق توسعه برنامه‌های راهبردی، شناسایی اولویت‌های هزینه‌ای و ارزیابی عملکرد در تصمیمات بودجه‌ای مشارکت می‌دهد.
– دارای چشم‌اندازی بلندمدت است و با شناسایی ارتباط میان برنامه‌ریزی راهبردی و تخصیص منابع، بیشتر به افق‌های بلندمدت می‌نگرد.
– بر نتایج تأکید می‌کند، بخش‌ها در برابر استانداردهای مشخص عملکردی پاسخگو هستند. در چارچوب این شیوه آگاهی از خدماتی که مالیات‌دهندگان در برابر پرداخت مالیات دریافت می‌کنند بیشتر است.
– انعطاف‌پذیر است. در این شیوه، اعتبار به‌صورت یکجا تخصیص می‌یابد و در تعیین بهترین شیوه نیل به نتایج، به مدیران آزادی عمل بیشتری می‌دهد.
– بر برنامه‌ریزی از طریق برنامه‌ریزی راهبردی و استفاده از ساختار برنامه تأکید دارد.
– سطوح مورد انتظار عملکرد برای هر سطح از مخارج و تعیین اولویت‌های هزینه‌ها در بودجه در بودجه را تعیین می‌کند.
بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد در ظاهر از سهولت کافی برخوردار است، ولی مرتبط ساختن نتایج و منابع در عمل کار ساده‌ای نیست، همان‌گونه که پولیتی (۱۹۹۹) می‌گوید، سیستم‌های مدیریت مالی و مدیریت عملکردی معمولاً به‌صورت جداگانه و به‌عنوان سیستم‌های موازی ایجاد می‌شوند که ممکن است با یکدیگر سازگان یا ناسازگار باشند و یا از سطوح مختلفی از سازگاری یا ناسازگاری برخوردار باشند. یکپارچه‌سازی مدیریت مالی و مدیریت عملکردی ممکن است بسیار دشوار باشد و اغلب رخ نمی‌دهد.
محور اصلی بودجه برمبنای عملکرد بهبود عملکرد سازمان است که این امر نمایانگر تأکید بیش‌ازحد بر گستردگی ناکارآمدی سازمان در تولید محصول و خدمات بخش عمومی است (پناهی،۷۸:۱۳۸۶).
۲-۱۳ مزایای بودجه‌ریزی برمبنای عملکرد:
– افزایش پاسخگویی عمومی: اگرچه بسیاری از دولت‌ها دسترسی به اطلاعات عملکرد خود را امکان‌پذیر می‌سازند، اما در ورای بحث‌های سیاسی اطلاعات عملکرد از بودجه بر مبنای عملکرد می‌تواند به شیوه‌های مختلف، نظیر اسناد بودجه‌ای، برنامه‌های راهبردی و گزارش‌های عملکرد به اطلاع عموم برسد.
– مدیریت برمبنای عملکرد بهتر: اطلاعات عملکرد بیشتر روند استفاده مدیرانی است که مایل‌اند کارایی عملیاتی برنامه‌ها و فرایندهای کاری خود را افزایش دهند، تشویق مدیران در استفاده از بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد مستقیم‌ترین پیوند میان اطلاعات عملکرد، افزایش کارایی و کیفیت خدمات است، این رویکرد با استفاده‌های منفی از اطلاعات عملکرد، ازجمله ا

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">