ردیف گروه تعداد درصد
۱ مجرد ۶۲ ۱۵%
۲ متأهل ۳۳۸ ۸۵%

با توجه به اطلاعات جدول ۴-۶ مشاهده می شود که بیشترین فراوانی از نظر وضعیت تأهل را متأهلان تشکیل می دهند و کمترین فراوانی مربوط به مجردان می باشند که نمودار دایره ای آورده شده در زیر به وضوح گویای این مطلب می باشد.
نمودار ۴-۶ وضعیت تأهل پاسخ دهندگان
۴-۳ بررسی سؤالات با استفاده از تحلیل عاملی
یکی از روش های آماری برای تجزیه اطلاعات موجود در مجموعه داده ها روش تجزیه عامل ها یا تحلیل عاملی[۱۹۱] است. این روش توسط کارل پیرسون[۱۹۲] (۱۹۰۱) و چارلز اسپیرمن[۱۹۳] ( ۱۹۰۴ ) برای اولین بار هنگام اندازه گیری هوش مطرح شد و برای تعیین تأثیرگذارترین متغیرها در زمانی که تعداد متغیرهای مورد بررسی زیاد و روابط بین آنها ناشناخته باشد، استفاده می شود. در این روش متغیرها در عامل هایی قرار می گیرند، به طوری که از عامل اول به عامل های بعدی درصد واریانس کاهش می یابد، از این رو متغیرهایی که در عامل های اولی قرار می گیرند، تأثیرگذارترین هستند.
تحلیل عاملی نامی عمومی است برای برخی روشهای آماری چند متغیره که هدف اصلی آن خلاصه کردن داده ها می باشد. این روش به بررسی همبستگی درونی تعداد زیادی از متغیرها می پردازد و در نهایت آن ها را در قالب عامل های کلی محدودی دسته بندی و تبیین می کند. تحلیل عاملی روشی هم وابسته بوده که در آن کلیه متغیرها به طور همزمان مدنظر قرار می‌گیرند. هدف اصلی تحلیل عاملی تلخیص تعداد زیادی از متغیرها در تعداد محدودی از عامل‌ها می باشد، بطوریکه کمترین میزان از دست رفتن اطلاعات را داشته باشیم.
در انجام تحلیل عاملی، ابتدا باید از این مسئله اطمینان حاصل شود که می توان داده های موجود را برای تحلیل مورد استفاده قرار داد. به عبارت دیگر،آیا تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب هستند یا خیر؟ بدین منظور از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده می شود.
الف- شاخصKMO :
شاخصی از کفایت نمونه گیری است که کوچک بودن همبستگی جزئی بین متغییرها را بررسی می کند و از این طریق مشخص می سازد آیا واریانس متغییرهای تحقیق،تحت تاثیر واریانس مشترک برخی عامل های پنهانی و اساسی است یا خیر.این شاخص در دامنه صفر تا یک قرار دارد.اگر مقدار شاخص نزدیک به یک باشد داده های مورد نظر(اندازه نمونه)برای تحلیل عاملی مناسب هستند.
ب- آزمون بارتلت :
این آزمون بررسی می کند چه هنگام ماتریس همیستگی، شناخته شده برای شناسایی ساختار نامناسب می باشد.اگر سطح معناداری آزمون بارتلت کوچکتر از ۵%باشد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار(مدل عاملی)مناسب است.
در این تحقیق جهت بررسی پیش فرض کرویت (بررسی ماتریس ضرایب همبستگی بین متغیرها درجامعه) از آزمون کرویت بارتلت (۱۹۵۰) استفاده شد. همچنین برای بررسی کفایت نمونه و مناسب بودن داده های جمع آوری شده برای تحلیل عاملی، از آزمون کایزر (۱۹۶۱) یا KMO استفاده شد، که نتایج آن در جدول زیر آمده است.
جدول ۴-۷ یافته های شاخص KMO و آزمون بارتلت

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">