برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید.

از کشش قیمتی بزرگتر میباشد.
صمدی (1387) نتایج حاصل از تحقیق، گویای این واقعیت است که واکنش مصرفکنندگان برق در ایران به تغییرات درآمد و قیمت کاملاٌ محدود است و بنابراین نیاز به طراحی مقررات اقتصادی در بازار برق ایران وجود دارد. همچنین پیشبینی کرده که تقاضای سرانه برق با نرخ 4/4درصد رشد سالانه افزایش مییابد. وی کشش قیمتی کوتاه مدت را 078/0 – و کشش در آمدی کوتاهمدت را 13/0 حاصل کردهاست.
سعیدرضا گلدانی و همکاران (1387) در مقالهای تحت عنوان “ارائه یک مدل تحلیلی برای برنامهریزی توسعهی تولید در محیط رقابتی بر مبنای تعادل دینامیکی عرضه و تقاضای انرژی ” در این مقاله با تنطیم و طراحی بهینه برنامه توسعهی تولید بر روی افق زمانی مورد مطالعه، هدف ایجاد تعادل دینامیکی بین عرضه و تقاضای انرژی و همچنین تضمین دستیابی به سود مورد انتظار توسط واحدهای تولیدی است در این راستا عدم قطعیتهای بار و ظرفیت سیستم در قالب دو فرآیند تصادفی، مدلسازی شده است.
سید هادی حسینی و همکاران(1382) “روش نوین برنامهریزی و جایابی نیروگاهها با لحاظ کردن محدودیت خطوط انتقال” در این پژوهش برنامهریزی توسعه نیروگاهها برای مدت زمانی ده الی سی سال انجام میشود. در این مقاله روش نوینی بیان میشود که قادر است محل احداث نیروگاههای جدید رانیز تعیین کند. اساس این روش بر استفاده از برنامهریزی دینامیکی و ضرایب حساسیت استوار است.
2-4-2 مطالعات خارجی:
هوتاکر ودیگران[58](1974) تقاضای برق در بخش خانگی را با استفاده از دادههای مقطعی برای 48 ایالات مختلف آمریکا برای دوره ی 1971-1960 براورد کردند. نتایجی که آنها حاصل کردند حاکی از آن بود که کشش درآمدی کوتاه مدت و بلندمدت 15/0 و 22/2 بوده است و کشش قیمتی کوتاهمدت و بلندمدت را 03/0 – و 44/0 – حاصل کردهاند.
دانتوس و مرکوس[59] (1991)، آزمون کردند عوامل تعیینکننده برمصرف برق در بخش خانگی را در یونان در یک دوره 25 ساله از 1986-1961. آنها نتیجه گرفتند که تقاضای یخش خانگی برای برق در این دوره نسبت به قیمت بیکشش است (41/0-)، و نسبت به درآمد باکشش است (56/1).
بارنی[60] (1995)، همچنین تحلیل کرد رابطه بین مصرف برق و متغیرهای اقتصادی اجتماعی را با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی و ضرایب تصادفی، براساس یافتههای وی، در حالی که رابطه مثبتی بین مصرف برق و توسعه اقتصادی وجود دارد، مصرف نسبت به تغییرات در سایر متغیرهای اقتصادی اجتماعی برق بیکشش است.[61]
فیلیپینی[62] (1998)، تقاضای بخش خانگی برای برق را با استفاده از دادههای جمعی در سطح شهری برای چهل شهر سوییس طی دوره 1990-1987 برآورد کرد. این مطالعه نشان داد که قیمتهای فزاینده بهطور خیلی چشمگیری مصرف برق توسط بخش خانگی را تحت تاثیر قرار نمیدهد، در مطالعه وی کشش قیمتی تقاضا 3/0- حاصل شدهاست.
نارایان و اسمیت[63] (2005) تقاضای برق بخش خانگی برای استرالیا را تحلیل کردند. آنها دو مدل تقاضای بخش خانگی برای برق را برآورد کردند. هر دو مدل شامل درآمد و متغیرهای دمایی میشد، اما در ارائهشان از متغیر قیمت متفاوت بودند. در مدل اول به علاوه درآمد و متغیرهای دمایی، قیمت برق و گاز طبیعی (یک منبع جایگزین انرژی) معرفی شدند به عنوان متغیرهای مجزا. در مدل دوم تصریح قیمت قالب قیمت نسبی به خود میگیرد. آنها پی بردند که در بلندمدت درآمد و قیمت برق اصلیترین عوامل تعیینکننده تقاضای برق در بخش خانگی هستند، در حالیکه درجه دما برخی اوقات معنادار است و قیمت گاز بیمعنا است. به علاوه کششهای کوتاهمدت کوچکتر از کششهای بلندمدت هستند.




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...