امروزه افراد بیش از نیمی از اوقات بیداری خود را در محیطهای کاری میگذرانند و در نتیجه تحت تاثیر عوامل مختلفی که در محیط کارشان وجود دارد قرار می گیرند.در کلیه محیط های کاری پنج خطر عمده ســلامتی افـــراد را بـــــه مخاطره می اندازد؛ این خطرات عبارتند از عوامل زیان آور فیزیکی ، شیمیایی ، ارگونومیکی ، بیولوژیکی و روانی. در حقیقت این عوامل سلامتی افراد در محیط کار رابه خطر انداخته و می تواند باعث بیماری و ناتوانی در آنها شود. مهم این است که خطرات روانی محیط کار و از جمله استرس شغلی در همه جا وجود داشته و مربوط به شغل خاصی نیست ، ولی خطرات دیگر ممکن است بر حسب کار فرد در یک محیط کاری وجود نداشته باشد . مثلا یک فرد جوشکار با خطرات بیولوژیکی خاصی در تماس نیست ویا یک پرستار را خطرات فیزیکی چندانی تهدید نمی کند. در سال ۱۹۹۲ سازمان ملل متحد ، استرس شغلی را بیماری قرن بیستم دانست و چندی بعد سازمان بهداشت جهانی آن را مشکلی همه گیر در جهان اعلام نمود. انجمن بین المللی کار هزینه های وارده به کشورها به علت استرس شغلی را ۱ تا ۳٫۵ درصد تولید ناخالص داخلی تخمین زده است (آلدوین[۲۱] ، ۲۰۰۵).
در تحقیقات مختلف مشخص شده است که حدود ۳۰ درصد نیروی کار در کشورهای توسعه یافته از استرسهای کاری رنج میبرند و این میزان در کشورهای در حال توسعه بیشتر نیز می باشد. در آمریکا هزینه های ناشی از استرس ، سالانه در حدود ۳۰۰ میلیون دلار است و در تحقیقی که انجام شده ۲۶ درصد از شاغلین آمریکایی تحت استرس بوده و دچار فرسودگی شغلی شده بودند. در کشورهای اروپایی نیز در حدود ۲۸ درصد شاغلین از مشکلات و بیماریهای ناشی از استرس رنج میبرند. در انگلستان در سال ۲۰۰۰ حدود ۵۰۰۰۰۰ کارگر دچار استرس شغلی بودند که افزایش ۳۰ درصدی نسبت به سال ۱۹۹۰ نشان میدهد. توجه به این نکته ضروری است که امروزه در کشورهای پیشرفته استرس شغلی نیز جزء موارد غرامت پذیر بیماریهای شغلی میباشد. در سال ۱۹۹۵ تقریباً در نیمی از ایالتهای آمریکا دادگاهها رای به پرداحت غرامت به خاطر ناتوانی ناشی از استرس داده اند. همچنین در سال ۱۹۹۹ تعداد شکایات ناشی از استرس ۱۵ درصد تمام موارد شکایت غرامت پذیر کارگری در آمریکا را به خود اختصاص داده است . باتوجه به بالا رفتن آگاهی شاغلین و تصحیح قوانین حقوقی درصد شکایات و هزینه های مربوط به این موضوع در حال افزایش است (کاوانو[۲۲]، ۲۰۰۸) .
علی رغم تحقیقات فراوان در مورد استرس شغلی هنوز تعریف واحدی در این خصوص ارائه نشده است. و تعاریف متعددی برای استرس شغلی وجود دارد . از آنجا که پرداختن به تمامی تعاریف مقدور نمی باشد صرفاً به مشهورترین تعاریف که مورد قبول تعداد زیادی از دانشمندان و سازمانهای جهانی میباشد ، پرداخته می شود.
استرس شغلی می تواند به عنوان پاسخهای فیزیکی و احساسی مضر تعریف شود و زمانی رخ می دهد که الزامات شغلی با توانایی ها، منابع یا نیازهای کارمندان مطابقت نداشته باشد که در این تعریف استرس شغلی آن چیزی است که می تواندبه ضعف سلامت وحتی آسیب دیدن افراد منجرشود(حسنی ، ۲۰۰۵) .
در تعریف دیگر استرس شغلی پاسخ های فیزیکی و عاطفی زیان آور یک شخص در زمانی که شرایط شغلی با توانایی ها،امکانات در دسترس و یا نیازهای نیروی کار مطابقت نداشته باشد (ساعتچی ،۱۳۸۱).
اعتمادی (۲۰۰۹) استرس شغلی را به دو شکل تعریف نمود:
۱- جمع شدن عاملهای استرس‌زا و وضعیتهای مرتبط با شغلی دانست که اکثر افراد نسبت به استرس‌زا بودن آن اتفاق نظر دارند.
۲- استرس شغلی را می‌توان کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگیهای فردی شاغل به گونه‌ای که خواست های محیط کار بیش از آن است که فرد بتواند از عهده آنها برآید ، تعریف کرد که در بعضی موارد به کارگیری فرد در کاری که با توانایی‌ها و اطلاعات او همخوانی ندارد و یا تغییر در فعالیت کاری او می‌تواند باعث ایجاد استرس در فرد شود .

 

دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

 

۲-۱-۵ عوامل ایجاد استرس شغلی

 

 

۲-۱-۵-۱ شیفت های کار

 

 

یکی از عوامل عصبی بودن و اضطراب در محیط کار، افزایش شیفت های کاری است . قبل از جنگ جهانی دوم فقط ۱۵ درصد از کارگران شب کار بودند، اما اخیراً تمایل به دستیابی به تولید بالا باعث شده که اکثر کارخانجات ۲۴ ساعته و در سه شیفت کار کنند. شیفت های کاری باعث بر هم خوردن ساعت بیولوژیک کارکنان شده که پیامد آن بروز خستگی ، کج خلقی ، بی خوابی ، بی اشتهایی ، عدم تمرکز و ضعف حافظه است. کارکنانی که به شکلی کم خوابی دارند و تولید هورمون سروتونین بدنشان به میزان ۲۰ درصد کاهش پیدا می کند دچار افسردگی می شوند. طبق تحقیقات انجام شده کارگران شب کار دو برابر بیشتر نسبت به روز کارها تمایل به کشیدن سیگار دارند. لذا احتمال حمله قلبی بعد از پنج سال در آن ها دو برابر می شود.فشار به پرسنل جهت کار بیشتر و اضافه کار برای کسب بهره وری بالاتر باعث شده که کارکنان کمتر به مسایل خانوادگی بپردازند و احساس می کنند که بین کار و روابط خانوادگی می بایست یکی را انتخاب کنند که این مسئله باعث عدم رضایت آن ها می شود(زیمرمن ،استندلی و کاپتین ،[۲۳]۲۰۰۶).

 

 

۲-۱-۵-۲ اذیت و آزارهای شغل

 

 

عدم رسیدگی به شکایات و پرداخت غرامت به کارکنان ، کارهای تکراری ، رقابت غیر معمول بین پرسنل و نادیده گرفتن خواسته ها باعث کاهش روحیه پرسنل ، افزایش حملات روانی و خشونت های شغلی می شود (گامزی و ماستن[۲۴] ،۲۰۱۰) .

 

 

۲-۱-۵-۳ حقوق کم

 

 

عدم پرداخت حقوق و امکانات مناسب و اختلافات بین نتایج کار و ارزیابی عملکرد انجام گرفته، خصوصاً هنگامی که این اختلافات ناشی از تعصبات نژادی و مسایل جنسیتی باشد باعث ناامیدی در پرسنل می شود (گامزی و ماستن ،۲۰۱۰).

 

 

۲-۱- ۶ اثرات استرس شغلی

 

 

بروز اضطراب می تواند منشأ بسیاری از مشکلات کاری داخلی و خارجی باشد که در زیر به چند مورد از آنها پرداخته خواهد شد.

 

 

۲-۱-۶-۱ رفتارهای تهاجمی انفعالی

 

 

کارکنان گاهی برای تخلیه عصبانیت خود در محیط کارشان به رفتارهای غیر خشونت آمیز دست می زنند . امروزه این رفتارهای کارکنان پرهزینه تر و زیرکانه تر شده است که از این جمله می توان به خرابکاری ها، دزدی و ویرس های کامپیوتری اشاره کرد که همه ساله میلیاردها دلار به اقتصاد جهانی ضرر می رساند (گرین و کاراکی[۲۵]، ۲۰۰۹).

 

 

۲-۱-۶-۲ جریانات منفی

 

 

عصبانیت در محیط کار باعث شکاف بین کارکنان و ایجاد محیطی خصمانه می شود. نارضایتی کارکنان باعث کاهش رضایت شغلی دیگر کارکنان خواهد شد که این مسئله موجب گسترش ناخرسندی در سازمان می شود .اولین گام در ایجاد یک محیط سالم ، ارایه سبکی از مدیریت است که بر پایه اصول انسانی استوار باشد . درک نیاز پرسنل و آشنایی و به کارگیری نحوه کنترل استرس ، باعث رضایت بیشتر و افزایش سلامت پرسنل می شود. هم چنین شرکت هایی که فرهنگ حمایت مثبت همراه با احترام و قدردانی از کارکنان در آنجا جریان دارد کارمندانشان کمتر آسیب دیده و خشونت درآنجا کاهش می یابد.استراتژی مدیریت مشارکتی و کار تیمی به دلیل مشارکت دادن افراد در تصمیم گیری ها با خویش و سازمان خود باعث افزایش سعی و تلاش و در نتیجه افزایش بهره وری می شود . قدرت و اختیار نیز اثر مثبت بر کارکنان می گذارد (اعتمادی ، ۲۰۰۹).

 

 

۲-۱-۷ راههای کاهش استرس شغلی

 

 

آموزش راههای کنترل استرس ممکن است به سرعت نشانه‌های استرس را کاهش دهد . نشانه هایی مانند مشکلات اضطراب و اختلال درخواب؛ همچنین مزیت به صرفه بودن و سهولت اجرا را دارند. گرچه، برنامه‌های مدیریت استرس دو ضرر مهم هم دارند: اثرات مفید این آموزشها کوتاه‌مدت هستند، به علاوه این آموزشها اغلب اهمیت دلایل ریشه‌ای استرس را انکار می‌کنند زیرا بر کارمند متمرکز هستند نه بر محیط.یکی از راههای کاهش استرس شغلی دعوت از مشاوران و کارشناسان جهت مشاوره در زمینه راههای توصیه شده در بهبود شرایط کاری می‌باشد. این نگرش مستقیم‌ترین راه برای کاهش استرس در کار است که شامل شناسایی جنبه‌های موفق کار و طراحی استراتژی برای کاهش یا حذف عوامل استرس‌زا می‌باشد. مزیت نگرش این است که به طور مستقیم با دلایل ریشه‌ای استرس در کار، سر و کار دارد. گرچه، مدیران گاهی با این نگرش موافق نیستند زیرا باعث تغییرات در کارهای معمول یا برنامه‌های تولیدی، یا تغییراتی در ساختار سازمانی می‌شود.به عنوان یک قاعده کلی، فعالیتهایی که برای کاهش استرس شغلی در محل کار انجام می‌گیرند باید اولویت را به تغییرات سازمانی برای بهبود شرایط کاری قرار دهند. ترکیبی از تغییرات سازمانی و مدیریت استرس مفیدترین روش برای پیشگیری از استرس در محیط کار می‌باشد (کرمی ، ۱۳۸۶) .

 

 

۲-۱-۸ پیشگیری از استرس شغلی

 

 

ارائه یک راه حل کلی و جامع برای پیشگیری از استرس ممکن نیست. اما می‌توان دستورالعملهایی برای پیشگیری از آن بیان کرد. در تمام موقعیتها، فرایندی برای برنامه‌های پیشگیری استرس شامل سه مرحله متمایز می‌شود: تعیین و شناسایی مشکل، مداخله، و ارزیابی (منکتولیا[۲۶]، ۱۳۸۸).

 

 

 

    1. شناسایی مشکل : برای شناسایی مشکلات موجود در سازمان در ابتدا باید به اندازه سازمان و منابع در دسترس آن توجه کرد. بدون توجه به روش به کار رفته برای جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها باید شامل درک کارمندان از شرایط کاری آنها باشد و سطوح استرس، سلامت، و رضایت را در برگیرد. فهرست شرایط کاری که ممکن است منجر به استرس شود، علائم هشدار دهنده و اثرات استرس نقاط شروع خوبی را برای تصمیم‌گیری در مورد اطلاعات جمع‌آوری شده، فراهم می‌کند. معیارهای عینی مانند غیبت، بیماری و میزان جابجایی کارکنان، یا مشکلات عملکردی می‌توانند دلایلی برای حضور استرس شغلی باشند. گرچه، این معیارها تنها نشان‌دهنده‌های غیر دقیق استرس شغلی هستند.

 

 

    1. ۲طراحی و اجرای مداخله‌ها :از آنجا که منابع استرس در کار تعیین شده‌اند و جنبه‌های این مساله درک می‌شود، این مرحله برای طرح و اجرای استراتژی مداخله تنظیم می‌شود. در سازمانهای کوچک، مباحث غیر رسمی که به شناسایی مشکلات استرس کمک می‌کند، ممکن است عقاید مثمر ثمری را نیز برای پیشگیری به وجود آورد. در سازمانهای بزرگ یک فرایند رسمی ممکن است نیاز باشد. برخی مداخله‌ها ممکن است به سرعت اجرا شوند (به طور مثال بهبود ارتباطات، آموزش مدیریت استرس)، اما سایرین ممکن است احتیاج به زمان اضافه برای اجرا داشته باشند (به طور مثال طراحی مجدد شغل).

 

 

    1. مداخله‌ها را ارزیابی کنید : ارزیابی یک مرحله ضروری در فرایند مداخله است. ارزیابی برای تعیین این که آیا مداخله اثرات مطلوب را به وجود می‌آورد یا نه، و آیا تغییرات در مسیر مورد نیاز است یا نه ضروری است. فرایند پیشگیری استرس شغلی با ارزیابی خاتمه نمی‌یابد. در عوض، پیشگیری استرس شغلی باید مانند یک فرایند مستمر نگریسته شود که اطلاعات ارزیابی را برای اصلاح یا تغییر مسیر استراتژی مداخله، استفاده ‌کند (بهنودی، ۱۳۸۴) .

 

 

 

۲-۱-۹ استرس شغلی و عملکرد کاری

 

 

سطوحی از استرس ممکن است به بهتر شدن عملکرد کاری کمک کنند. وقتی استرس وجود نداشته باشد کارکنان دچار تنبلی و کسالت می‌شوند. چنان که استرس افزایش پیدا کند عملکرد به سمت بهبود می‌رود و کارکنان آمادگی ذهنی و روانی بالایی برای رویارویی با چالشها پیدا می‌کنند.اگر مقدار استرس از سطح بهینه فراتر رود، تقاضاها از توانایی کارکنان بیشتر و در نتیجه سطح عملکرد افت می‌یابد. بنابراین رابطه استرس با عملکرد کاری یک رابطه معکوس است ، که همزمان با افزایش استرس شغلی ، میزان کارایی و بهره وری در محیط کار کاهش می یابد (نزهت، ۱۳۸۹).

 

 

۲-۲- فرسودگی شغلی

 

 

۲-۲-۱ تعاریف فرسودگی شغلی

 

 

مفهوم فرسودگی شغلی برای اولین بار توسط فرودنبرگر[۲۷] (۱۹۷۵) معرفی شد. فرودنبرگر فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی و یا ناکامی می داند که به علت از خودگذشتگی فرد و همچنین روش زندگی در محیط کار و یا ارتباطاتی که منجر به وصول نتیجه دلخواه نمیشود، بوجود می آید (فرودنبرگر، ۱۹۷۵ ، به نقل از اقدامی باهنر ، نجارپور استادی و لیوارجانی ، ۱۳۹۲) .
در تعریف دیگر می توان فرسودگی شغلی را، همان نشانگان خستگی جسمانی وهیجانی دانست که در نتیجه توسعه گرایشات منفی شغلی و ازدست دادن احساس وعلاقه نسبت به کار در فرد، ایجاد می شود (رای ، نواک [۲۸]، ۲۰۱۰) .
فاربر [۲۹](۲۰۰۹) در تعریف فرسودگی شغلی می نویسد: فرسودگی شغلی سندرمی است مرکب از خستگی جسمی و عاطفی که در نتیجه مواجهه مستقیم و درازمدت فرد با مردم و در شرایطی که از لحاظ هیجانی طاقت فرساست، در وی ایجاد می شود و همچنین در زمینه تعاریف ارایه شده در رابطه با فرسودگی شغلی، فابر نتیجه می گیرد که کلیه متخصصان در تعریف این پدیده در رابطه با چند نکته، اتفاق نظر دارند. به عبارت دیگر، کلیه آنان می پذیرند که فرسودگی شغلی به نحوی با زندگی دنیای پیشرفته و به ویژه به محیط کاری، مربوط می شود. تقریبا کلیه متخصصان به طریقی فرسودگی شغلی را در رابطه با تنیدگی شغلی می دانند. چرنیس[۳۰] (۲۰۱۱) نشانگان فرسودگی شغلی را چنین تعریف کرد: کاهش انگیزه در کار، پاسخ درگیریهای شدید، عدم رضایت،کناره گیری روانی و خستگی عاطفی.
به نظر ماسلاچ[۳۱] (۲۰۰۸) فرسودگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد براثر عوامل فشارزا و نشانگان خستگی جسمی وهیجانی. این نشانگان منجر به ایجاد خودپنداره منفی درفرد، نگرش منفی نسبت به شغل و فقدان احساس ارتباط با دیگران می گردد. این نشانگان ممکن است فرد را به سوی انواع بیماری های روانی و جسمانی سوق دهد.
در تعریف دیگر فرسودگی یک حالت از توان افتادن روانی ، عاطفی و جسمانی است که به دنبال درگیری طولانی مدت با اموری که بار عاطفی زیادی را طلب می کنند ایجاد می شود. افرادی که از این حالت رنج می برند علائمی مانند از بین رفتن توان جسمانی ، احساس بی یاوری و احساس ناامیدی را از خویش نشان می دهند. ارزیابی آن ها از خودشان منفی بوده و نگرش آن ها نسبت به کارشان ونسبت به افرادی که موقع کار با آن ها سرو کار دارند و حتی نسبت به خود زندگی منفی است (بردبار، ۱۳۸۷) .
از دیدگاه ترزا و لاوک [۳۲] (۲۰۱۱) می توان فرسودگی شغلی را همان نشانگان خستگی جسمانی و هیجانی دانست که در نتیجه ی توسعه ی گرایشات منفی شغلی و از دست دادن احساس و علاقه نسبت به کار در فرد ایجاد می شود .




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...