دسترسی به منابع مقالات : بررسی ارتباط بين نابی، چابکی سازمانی و رقابت پذيری سازمانی- قسمت 9 |
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |
- وجود نيروی کاری که در طراحی، ماشين کاری و اندازه کردن مهارت بسيار داشت. اکثريت کارگران از طريق شاگردی، مجموعه کاملی از مهارتهای دستی را کسب کرده بودند و بسياری از انان اميد داشتند که روزی کارگاهی برای خود داشته باشند و به طور مستقل با شرکتهای مونتاژ قرارداد ببندند.
- وجود سازماندهی بسيار غيرمتمرکز؛ اگرچه همگان در يک شهر جمع شده بودند، اکثر قطعات و بيشتر طراحی خودروها از کارگاههای کوچک بيرون می آمد. مالک يا مدير شرکت مونتاژ، سيستم را به وسيله ارتباط مستقيم با مشتريها، کارکنان و عرضه کننده ها هماهنگ می کرد.
- به کارگيری ابزارآلات ماشينی چندکاره برای انجام کارهايی نظير مته کاری، سنگ زنی و ديگر عملياتی که بايست بر روی چوب يا فلز صورت می گرفت.
- حجم بسيار پايين توليد؛ رقمی حدود 1000 اتومبيل يا کمتر در سال که تعداد کمی از آنها (50 يا کمتر) بر اساس طراحی واحدی ساخته می شوند و حتی در بين آن تعداد کم، هيچ دو محصولی عيناً مانند هم درنمی آمد، چراکه تکنيکهای دستی به ناگزير محصولات متفاوتی توليد می کنند.
يك توليدگر دستي از كارگران بسيار ماهر و ابزارهاي ساده اما انعطافپذير استفاده مينمايد تا دقيقا انچه را بسازد كه مشتري ميخواهد ؛ يعني يك واحد در يك زمان .
از ضعفهای تولید دستی این است كه قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید ، قیمت پایین نمیآید . (امروزه در مورد ماهوارهها و سفینههای فضایی كه برجستهترین تولیدات دستی هستند همین مشكل به چشم میخورد) . از مشكلات دیگر تولیدكنندگان دستی این است كه معمولا فاقد آن سرمایه مالی و انسانی كافی هستند كه به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چرا كه پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است .(Pool & Wijngaard & Zee, 2010)
پس از جنگ جهانی اول، هنری فورد و آلفرد اسلون مدير جنرال موتورز توليدات صنعتی جهان را از قرون توليد دستی که شرکتهای اروپايی رواج داده بودند به درآوردند و به عصر توليد انبوه[15] کشاندند. در اين زمان بود که هنری فورد راهی يافت تا بر مشکلات ذاتی توليد دستی غلبه کند. تکنيکهای جديد فورد قادر بود در حالی که بر کنترل کيفی می افزود، قيمتها را به ميزان قابل توجهی کاهش دهد. هنری فورد سيستم ابداعی خود را توليد انبوه نام نهاد(Womack & Colleagues,1990). سپس راهی که فورد آغاز کرده بود اسلون ادامه داد و توليد انبوه را به اوج دوران شکوفايي رسانيد. در نتيجه، ايالات متحده آمريکا خيلی زود بر اقتصاد جهانی تفوق يافت. تفوقی که تا نيم قرن بعد به طول انجاميد. ويژگی های اصلی اين نظام توليد عبات بودند از:
- خط مونتاژ متحرک
- قابليت تعويض کامل قطعات
- راحتی اتصال قطعات مختلف به يکديگر
- کاهش زمان چرخه کاری
- امکان تعويض پذيری کارگران
- خلق افراد جديدی مانند تعميرکاران و مهندسان صنايع
- کاهش زمان راه اندازی ماشين آلات
کليد توليد انبوه، چنانکه بسياری می انگارند، خط متحرک و پيوسته مونتاژ نبود. بلکه قابليت تعويض کامل قطعات و راحتی اتصال قطعات مختلف به يکديگر بود. در واقع همين نوآوری در توليد بود که وجود خط مونتاژ را ممکن کرد. در مجموع مزيتهايی که فورد را از رقيبانش متمايز می کرد عبارت بود از تعويض پذيری قطعات و سادگی و آسانی مونتاژ کردن آنها.
در بهار 1950، يک مهندس جوان ژاپنی به نام آی جی تويودا راهی سفر سه ماهه ای به ديترويت شد تا کارخانه روژ فورد را بررسی کند.
شرکت تويوتا موتور تا سال 1950، طی سيزده سال تلاش، تنها 2685 خودرو توليد کرده بود، در حالی که روژ در يک روز هفت هزار خودرو توليد می کرد. بنابراين خيلی زود اوضاع بايد تغيير می کرد. آی جی، چه از لحاظ توانايی و چه از لحاظ بلندپروازی، مهندس متوسطی نبود. او پس از انکه ذره ذره کارخانه پهناور روژ، يعنی بزرگترين و کاراترين امکان توليد صنعتی در جهان را مورد بررسی قرار داد، طی نامه ای به اداره مرکزی نوشت که فکر می کند «امکاناتی برای بهبود سيستم توليد وجود دارد.» اما نسخه برداری از روژ و اصلاح آن کار سختی به نظر می رسيد. هنگامی که آی جی تويودا و تايی چی اوهنو، نابغه توليد او، به ژاپن بازگشتند به دلايل زير به اين نتيجه رسيدند که توليد انبوه هرگز نمی تواند در ژاپن محقق شود.
- به وجود آمدن بحران اضافه ظرفيت
- عدم بکارگيری توليد انبوه در صنايع کوچک و خاص
- متغير بودن سطح نيازها و انتظارات مشتريان
- غيرقابل کنترل و پيش بينی بودن شرايط محيطی خارجی تأثيرگذار بر سازمان
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 06:16:00 ق.ظ ]
|