سرمایه دانش

 

 

ساختار خارجی
مارکهای تجاری، مشتریان و روابط عرضه کنندگان

 

 

 

 

شایستگی افراد
تحصیلات و تجربه

 

 

ساختار داخلی
مدیریت سازمان، ساختار قانونی، سیستمهای دستی،گرایشات، واحد تحقیق و توسعه و نرم افزار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۳-۲-۲ طبقه‌بندی ادوینسون و ما‌لون
ادوینسون و ما‌لون سرمایه را به دو دسته انسانی‌ و ساختاری تقسیم کرده و سرمایه مشتری و سرمایه سازمانی(مشتمل بر فرایندی و نو آوری) در داخل سرمایه ساختاری قرار می‌دهد که شکل آن‌ به صورت زیر است:
شکل ۲-۲ ارزش بازار در مدل جهت یابی‌ اسکاندیا(Kannan et al, 2004)
۲-۳-۲-۳ طبقه‌بندی بنتیس:
بنتیس سرمایه مشتری را جایگزین سرمایه ارتباطی‌ کرد و‌ به بررسی سرمایه فکری پرداخت. به عقیده وی در بین اجزای سرمایه فکری، سرمایه انسانی‌ مهم است به خاطر اینکه منبع نوآوری یا بازسازی(نو‌سازی)استراتژیک است. طبقه بندی بنتیس به این صورت نشان داده می‌‌شود:
شکل ۲_۳ مفهوم سازی سرمایه فکری از سوی بنتیس (Bontis,1998)
فرض اصلی‌ مدل این است که سرمایه انسانی‌ روی سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری(رابطه‌ای) اثر دارد. اما این دو از یکدیگر مستقل اند. تقویت این دو عامل باعث بهبود عملکرد می‌‌گردد.
 
۲-۳-۳ دلیل اندازه‌گیری سرمایه فکری توسط شرکت‌ها:
شرکت‌ها به دلایل متعددی تمایل به اندازه گیری سرمایه فکری دارند.در یک مطالعه پنج دلیل اصلی‌ به گونه زیر بیان شده است (رحمانی و همکاران،۱۳۹۱):
۱.اندازه‌گیری سرمایه فکری می‌‌تواند به تدوین استراتژی تجاری برای یک سازمان کمک کند.
۲.سازمان با شناسایی و توسعه سرمایه فکری‌اش می‌‌تواند یک مزیت رقابتی را به دست آورد.
۳.ایجاد شاخش‌های کلیدی عملکرد که بر ارزیابی اجرای استراتژی کمک خواهد کرد.
۴.استفاده از ارزیابی‌های غیر مالی‌ سرمایه فکری می‌‌تواند به طرح‌های باز پرداخت و پاداش شرکت ارتباط داده شود.
۵.ارتباط با سهامداران خارجی‌ که دارایی‌های فکری شرکت‌ها را در اختیار دارند (هولمن،۲۰۰۵)
دلیل اول تا چهارم برای اهداف درون سازمانی و دلیل پنجم برای اهداف خارج از سازمان می‌‌باشد.
دنیل اندرسون دلایل شرکت‌ها برای اندازه گیری سرمایه فکری را این گونه مطرح می‌‌کند: بهبود مدیریت داخلی‌، بهبود گزارشات خارجی‌، رضایت عوامل اجرائی و قانونی.
۲-۳-۴  روش‌های اندازه‌گیری سرمایه فکری:
همان طور که اشاره شد حسابداری سنتی‌ ارزش‌هایی‌ مثل تجربه، مهارت، خوشنامی شرکا یا مالکان را نادیده می‌‌گیرد. لذا میان ارزش بازار و ارزش دفتری واحد‌های تجاری در عمل شکاف بزرگی‌ وجود دارد. در ادامه از بین بیش از ۳۰ مدلی‌ که برای شناخت و اندازه گیری سرمایه فکری شناسایی شده است به معرفی‌ برخی‌ از آن‌ها می‌‌پردازیم (تمامیان و همکاران،۱۳۹۰):
۲-۳-۴-۱ مدل کارت امتیاز متوازن
این مدل مشهورتر از سایر مدل هست. هر چند گرایش اصلی‌ آن بررسی سرمایه فکری نبوده است. این مدل بین سال‌های ۱۹۹۶_۱۹۹۲ توسط کاپلان و نوترون توسعه یافت. آن‌ها کارت امتیاز متوازن (BSC) را به عنوان ابزاری برای ارتباط عملکرد مالی‌ با ابعاد عملکرد غیر مالی‌ مثل یادگیری و رشد و فرایند تجاری داخلی‌ و دیدگاه‌های مشتری استفاده می‌‌کنند (چارنسوک و چانسا،۲۰۰۸[۳۰]١).
شکل ۲_۴  نمایی از کارت امتیاز متوازن کاپلان و نوترون

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است



 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...