جستجوی مقالات فارسی – ارزیابی کارآیی زنجیره ی تأمین با استفاده از روش تحلیل پوششی دادههای فازی … |
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
۴٫۲ پیشینه تحقیق
باگوات[۳۵] و شارما[۳۶] (۲۰۰۷) یک رویکرد کارت امتیازدهی متوازن را برای مدیریت زنجیره تأمین توسعه دادند که عملیات کسب و کار را از چهار جنبهی: مالی، مشتری، فرآیند کسب و کار داخلی و یادگیری و رشد به صورت روزانه اندازهگیری و ارزیابی میکند. آنها شاخصهای خاصی را برای هر جنبه در نظر گرفتند و در هنگام اعمال مدل برای ارزیابی پی بردند که بعضی از شاخصهای یک جنبه با شاخصهای جنبه دیگر تضاد پیدا میکنند. آنها مدل خود را برای سه SME مختلف در هند توسعه دادند.
ژو[۳۷] و همکاران (۲۰۰۹) یک مدل تحلیل پوششی دادهها ناهموار را برای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین توسعه دادند. آنها مدل خود را با ادغام مدل تحلیل پوششی داده های کلاسیک و تئوری مجموعههای ناهموار[۳۸] ایجاد کردند و برای نشان دادن عملکرد مدل آن را برای شش شرکت در غرب چین اعمال کردند و در ارزیابی از شاخصهایی مانند هزینه، زمان تدارک و درصد تحویلها بهموقع استفاده کردند.
لیانگ[۳۹] و همکاران (۲۰۰۶) دو مانع بر سر راه ارزیابی زنجیرهیتأمین و اعضای آن به صورت وجود شاخصهای چندگانه که عملکرد اعضا را مشخص میکنند و وجود تضاد بین اعضای زنجیره شناسایی کردند. آنها نشان دادند که مدل تحلیل پوششی داده های کلاسیک به خاطر وجود شاخصهای واسطهای نمیتواند عملکرد را به خوبی بسنجد در نتیجه در تحقیق خود چند مدل را بر پایهی تحلیل پوششی داده ها توسعه دادهاند که در آنها شاخصهای واسطهای در ارزیابی عملکرد ادغام شده است. آنها مدل خود را به صورت دو زنجیرهای و به صورت فروشنده – خریدار توسعه دادند. آنها دو حالت متفاوت را در نظر گرفتند؛ حالت اول به این صورت است که یک زنجیره به صورت رهبر عمل میکند و زنجیرهیدوم از آن پیروی میکند در این حالت ابتدا زنجیرهی مربوط به عضو رهبر ارزیابی شده و سپس زنجیرهی پیرو آن با استفاده از نتایج عضو رهبر ارزیابی میشود. حالت دوم به صورت شراکتی است که در آن سعی میشود عملکرد مشترک دو زنجیره که به صورت میانگین عملکرد آنها در نظر گرفته میشود بیشینه شود. در این حالت هر دو زنجیرهیتأمین به صورت همزمان ارزیابی میشوند.
چِن[۴۰] و همکاران (۲۰۰۶) بر اساس تعاریف ارزیابی عملکرد زنجیرهتأمین و نظریه بازیها یک بازی عملکرد را بین دو عضو زنجیرهیتأمین مشاهده کردند. آنها نشان دادهاند که نقاط تعادل نَش[۴۱] زیادی برای عملکرد یک مجموعه از تأمینکننده و تولیدکننده با توجه به تابع عملکرد آنها وجود دارد. آنها یک مدل داد و ستد را برای تحلیل فرآیند تصمیمگیری تولیدکننده و تأمینکننده ارائه کرده و بهترین استراتژی طرح عملکرد را شناسایی کردند.
لی[۴۲] و اُبرین[۴۳] (۱۹۹۹) یک مدل تصمیم یکپارچه را برای عملکرد زنجیرهیتأمین ارائه کردند. آنها با اشاره به این موضوع که در تحقیقات قبل بیشتر بر روی شاخص هزینه در زنجیرهیتأمین مانور داده شده است سعی کردند با تمرکز بر روی چهار معیار: سود، عملکرد زمان تدارک، تحویل سریع و حذف ضایعات به جای هزینه مدل خود را توسعه دهند. مدل ارائه شده توسط آنها عملکرد زنجیرهیتأمین را در دو سطح زنجیرهای و عملیاتی میسنجد. در سطح زنجیرهای اهداف مربوط به معیارها برای هر مرحله زنجیرهیتأمین در نظر گرفته میشود تا عملکرد زنجیرهیتأمین بتواند اهداف سرویسدهی مشتریان را ارضا کرده و بهترین استراتژی مدیریت زنجیره تامین انتخاب شود. در سطح عملیاتی فعالیتهای لجستیکی و تولیدی تحت اهداف مشخص شده بهینه میشوند.
هوانگ[۴۴] و همکاران (۲۰۰۸) فعالیتهای مربوط به منبعیابی و معیارهای مربوط به آن را در مدل SCOR جستجو کردند. موضوع تحقیق آنها صنعت نمایشگرهای کریستال مایع[۴۵] در تایوان بوده است. آنها برای کسب اطلاعات تجربی از پرسشنامه استفاده کردند و برای تحقیق در مورد فرآیند منبعیابی در سطح دوم مدل SCOR و معیارهای عملکرد آن از مدل رگرسیونی استفاده کردند. آنها نتیجهگیری کردند که مدل آنها میتواند در صنایع مختلف به مدیران تصمیمگیرنده کمک کند.
ایستون[۴۶] و همکاران (۲۰۰۲) ارزیابی عملکرد بخش خرید را در زنجیرهیتأمین بررسی کردند. آنها با اشاره به این موضوع که اندازهگیری عملکرد بخش خرید و مقایسه آن عملکرد با سایر دپارتمانهای خرید کاری بسیار مشکل است این دشواری را ناشی از نبود معیار اندازهگیری قابل قبول و روشهای مناسب برای ادغام این معیارها و ارائه یک عملکرد کلی دانستند. آنها یک مدل DEA را برای ارزیابی عملکرد خرید در صنعت پتروشیمی توسعه دادند.
کوجیما[۴۷] و همکاران (۲۰۰۸) ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین را در محیط تولید به موقع[۴۸] (JIT) در نظر گرفتند. محیط JIT در نظر گرفته شده توسط آنها دارای دو نوع سیستم کانبان با تقاضای تصادفی و زمانهای فرآیندی قطعی است. آنها الگوریتمی را برای ارزیابی دقیق عملکرد توسعه دادند.
گوناسکاران و همکاران (۲۰۰۴) اشاره کردهاند که اندازهگیری عملکرد و معیارهای وابسته به زنجیرهیتأمین در تحقیقات و کارهای عملی مورد توجه کافی قرار نگرفته است. آنها چارچوبی را برای فهم بهتر اهمیت ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین و معیارهای آن توسعه دادند. آنها با تنظیم یک پرسشنامه و ارسال آن به ۱۵۰ شرکت بزرگ در صنایع مختلف و در کشور انگلستان
معیارهای ارزیابی و اهمیت آنها را مشخص کردند. معیارها در چهار دسته فرآیندهای اصلی زنجیرهیتأمین به صورت: برنامهریزی، منبع، تولید (ساخت/مونتاژ) و تحویل دستهبندی شدهاند. آنها پس از دریافت پرسشنامهها و تعیین اهمیت هر شاخص آنها را در سه دستهی کلی مدیریتی استراتژیک، فنی و عملیاتی طبقهبندی کردهاند تا سطح مدیریتی مناسب برای داشتن اختیار و مسئول بودن در قبال هر معیار مشخص شود. سطح استراتژیک عملکرد مدیریت ارشد را نشان میدهد. سطح فنی با تخصیص منابع و اندازهگیری عملکرد در مقایسه با اهداف از پیش تعیین شده سروکار دارد. اندازهگیری عملکرد در این بخش بازخورد خوبی از تصمیمات مدیران سطح میانی را ارائه میدهد. اندازهگیریها در سطح عملیاتی نیازمند دادههای دقیق است و نتایج تصمیمات مدیران سطح پایین را نشان میدهد. نتایج کامل این تحقیق در پیوست (ب) ارائه شده است.
بیمن (۱۹۹۹) به این موضوع اشاره کرد که سیستم ارزیابی عملکرد که فقط یک معیار عملکرد را در نظر میگیرد عموما ناقص است زیرا برهمکنش بین اجزای مهم زنجیرهیتأمین و جنبههای مهم اهداف استراتژیک سازمانی را در نظر نمیگیرد. او عناصر کلیدی اهداف استراتژیک را به صورت منابع، خروجی و انعطافپذیری شناسایی کرده و تاکید کرده است که یک سیستم اندازهگیری عملکرد باید شامل شاخصهایی از این سه دسته باشد. بیمن اشاره کرده است که هر کدام از این سه دسته شاخصها، معیارهای اندازهگیری مهمی دارند و اندازهگیری هر کدام بر روی دیگری تاثیر گذار است. او تاکید کرده است که هر سیستم اندازهگیری عملکرد زنجیرهیتأمین حداقل باید یک معیار از هر دسته (منابع، خروجی و انعطافپذیری) را شامل شود و هر معیاری که انتخاب میشود باید با اهداف استراتژیک سازمانی همراستا باشد.
هوآن[۴۹] و همکاران (۲۰۰۴) با ارائه مروری بر مدل SCOR به این موضوع اشاره کردند که تحقیقات در سطح زنجیرهیتأمین به سه دسته شامل: سطح عملیاتی، سطح طراحی و سطح استراتژیک دستهبندی میشوند. آنها سپس با ارائه مدلی و با استفاده از تکنیک AHP به بررسی عملکرد اجزای زنجیرهیتأمین پرداختند.
چَن[۵۰] (۲۰۰۳) در تحقیق خود معیارهای ارزیابی زنجیرهیتأمین را به دو دسته اصلی کمی و کیفی تقسیم کرد. شاخصهای کمی شامل هزینه و استفاده از منابع میباشد و شاخصهای کیفی شامل کیفیت، انعطافپذیری، دید، اعتماد و نوآوری است. وی سپس برای هر کدام از این هفت دسته شاخص، معیارهای اندازهگیری را بیان کرده و سپس با استفاده از تکنیک AHP تلاش کرده است که مهمترین شاخصها را برای صنعت الکترونیک شناسایی کند. وی همچنین برای سایر صنایع هم پیشنهاداتی ارائه داد.
چَن و کی[۵۱] (۲۰۰۳) تلاش کردند که یک دید سیستماتیک را بهکار گیرند و یک مدل کارا را برای اندازهگیری عملکرد کل زنجیرهیتأمین پیچیده ایجاد کنند. آنها از تئوری مجموعه فازی برای برخورد با شرایط دنیای واقعی در فرآیندهای ارزیابی استفاده کردهاند.
وانگ[۵۲] و وانگ (۲۰۰۷) از یک مدل تحلیل پوششی دادههای کلاسیک برای ارزیابی عملکرد ۲۲ زنجیرهیتأمین استفاده کردند. در تحقیق آنها از معیارهایی مانند سود، تحویل به موقع و هزینه استفاده شده است.
استمپ[۵۳] و همکاران (۲۰۱۰) با ارائه چارچوبی تلاش کردند مدلهای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین را تحلیل کنند. این تحلیل با مشخص کردن ویژگیهای خاص و قابلیتهای هر مدل در زمینههای مختلف صورت گرفته است. آنها همچنین تلاش کردهاند مدلها را به صورت تحلیلی به هفت لایه کوچکتر تقسیم کنند تا به مدیران کمک کند که مدل مناسب برای احتیاجات خود را به درستی انتخاب کنند.
کوملی[۵۴] و همکاران (۲۰۰۸) رویکردی را برای ارزیابی برنامهریزی تولید در زنجیرههای تأمین ارائه کردهاند. آنها اشاره کردند که ارزیابی برنامهریزی تولید معمولا بر پایهی پارامترهای فیزیکی مانند سطح موجودی و ارضای تقاضا انجام میشود. آنها افزودن ارزیابی مالی را به مدلهای کلاسیک مفید دانستند. آنها یک روش ABC را برای تخمین جریان نقدی برنامهریزی تولید زنجیرهیتأمین اعمال کردند.
۱٫۴٫۲ معیارهای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین
۱٫۱٫۴٫۲ شاخصهای ارزیابی چِن
چِن (۲۰۰۳) در مطالعات خود شاخصهای ارزیابی عملکرد زنجیرهیتأمین را به تفصیل ارائه نمود. در این مطالعات با ارائه چارچوبی جدید شاخصها به دو دسته کلی شاخصهای کمی و شاخصهای کیفی دسته بندی شدهاند. شاخصهای کمی شامل هزینه و استفاده از منابع[۵۵] هستند و شاخصهای کیفی شامل کیفیت، انعطافپذیری، دید[۵۶]، اعتماد[۵۷] و نوآوری[۵۸]. در ادامه شاخصهای اندازهگیری هر کدام از معیارهای ذکر شده معین شده است که این شاخصها در جدول(۲-۱) لیست شدهاند.
تعاریف بعضی از شاخصهای اشاره شده در جدول (۲-۱) به صورت زیر است:
هزینه توزیع
این هزینه شامل هزینه جابجایی و انتقال، هزینه ذخیره احتیاطی، هزینه زحمت کارگران بخش توزیع است.
هزینه تولید
این هزینه شامل هزینه کارکنان بخش تولید، هزینه تعمیرات و نگهداری و هزینه دوباره کاری است. همچنین مواد خریداری شده، هزینه تجهیزات و حاشیه سود تامین کننده در این بخش قرار میگیرند.
جدول ۲ – ۱ : دستهبندی شاخصهای ارزیابی چِن
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;">
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-09-21] [ 10:25:00 ب.ظ ]
|