تحقیق دانشگاهی – بررسی رابطه بین میزان تماشای برنامه های سیمای جمهوری اسلامی ایران با … |
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
جریان اطلاعات را در مورد قابل اعتماد بودن افراد بهبود میبخشند.
د-شبکههای مشارکت مدنی، تجسم موفقیت پیشینیان در همکاری هستند که میتوانند به عنوان یک چارچوب فرهنگی شفاف، برای آینده عمل نمایند. (پاتنام، ۱۳۸۰، صص۲۹۸-۲۹۶)
هنجارهای معامله متقابل: در هر گروه اجتماعی، هنجارهایی هستند که کمترین سود آنها تقویت اعتماد، کاهش هزینه معاملات و تسهیل همکاری است. پاتنام این هنجارها را از مولدترین اجزای سرمایه اجتماعی میداند. گروهها و جوامعی که این هنجارها بر آنها حاکم است به شکل موثری بر فرصتطلبی و مشکلات عمل جمعی فائق میآیند. این هنجارها با شبکههای انبوهی از مبادلات اجتماعی مرتبط هستند و هر یک دیگری را تقویت میکنند. (کلدی، ۱۳۸۴، ص۱۹۱) پاتنام هنجارهای همیاری (معامله متقابل) به دو نوع متوازن و تعمیمیافته اشاره مینماید. در نوع متوازن با مبادله هم زمان چیزهای با ارزش برابر، مانند مواقعی که همکاران روزهای تعطیلشان را با هم عوض میکنند، مواجه هستیم. اما در نوع تعمیم یافته رابطه تبادلی مداومی در جریان است که در همه حال یکطرفه و غیر متوازان است اما انتظارات متقابلی ایجاد میکند، مبنی بر اینکه سودی که اکنون اعطاء شده، باید در آینده بازپرداخت گردد. (توسلی، ۱۳۸۴، ص۱۶)
اعتماد اجتماعی : پاتنام، اعتماد اجتماعی را ناشی از دو منبع، یعنی هنجارهای معاملهی متقابل و شبکههای مشارکت مدنی میداند. از نظر او اعتماد، همکاری راتسهیل میکند و هر چه سطح اعتماد در یک جامعه بالاتر باشد، احتمال همکاری هم بیشتر خواهد بود. (کلدی، ۱۳۸۴، صص۱۹۲-۱۹۱) اعتماد از عناصر ضروری برای تقویت همکاری بوده و حاصل پیش بینیپذیری رفتار دیگران است که در یک جامعه کوچک از طریق آشنایی نزدیک با دیگران حاصل میشود؛ اما در جوامع بزرگتر و پیچیدهتر یک اعتماد غیر شخصیتر یا شکل غیر مستقیمی از اعتماد ضرورت مییابد. پاتنام به دو نوع اعتماد شخصی و اعتماد اجتماعی اشاره دارد. اعتماد اجتماعی یا تعمیمیافته، شعاع اعتماد را از فهرست کسانی که شخصاً میشناسیم فراتر میبرد و همکاری گستردهتر در سطح جامعه را موجب میگردد. ( توسلی، ۱۳۸۴، ص۱۶)
پاتنام به اشکال و مصادیق مختلف سرمایه اجتماعی توجه کرده و برای فهم و ارزیابی سرمایه اجتماعی به چهار ممیزه اشاره نموده است، که عبارتند از:
۱-سرمایه اجتماعی رسمی و سرمایه اجتماعی غیر رسمی: برخی اشکال سرمایه اجتماعی خیلی رسمی هستند مثل انجمن اولیاء و مربیان، انواع اتحادیهها و … . برخی اشکال دیگر سرمایه اجتماعی نظیر انواع مهمانیها، بازیهای ورزشی و … خیلی غیر رسمیتر هستند.
۲-سرمایه اجتماعی عمقی و سرمایه اجتماعی سطحی: پاتنام به مفاهیم پیوندهای قوی و ضعیف اشاره دارد که برای اولین بار توسط مارک «گرانوتر»[۷۰] مطرح گردید. پیوندهای قوی به نزدیکی و فراوانی ارتباطات اشاره دارد. در حالی که پیوندهای ضعیف به آشناییهای گذری بر میگردد. گرانوتر با تأکید بر اهمیت پیوندهای ضعیف در مقایسه با پیوندهای قوی برای دستیابی به شغل، نشان داد که احتمال پیدا کردن شغل در پیوندهای ضعیف بیشتر است. پاتنام پیوندهای ضعیف را در شکلگیری همیاری تعمیمیافته مفید میداند، حال آنکه پیوندهای قوی هم به نوبه خود برای اهداف دیگری نظیر حمایتهای اجتماعی میتوانند مفید باشند.
۳-سرمایه اجتماعی دروننگر[۷۱] و سرمایه اجتماعی بروننگر[۷۲]: گروههای دروننگر آنهایی هستند که به حفظ و کسب منافع داخلی برای اعضای گروه توجه بیشتری دارند و عوایدشان نصیب اعضای گروه میشود، در حالی که گروههای بروننگر به خیر و رفاه عمومی توجه بیشتری دارند. ( پوتنام، ۱۳۸۰، ص۳۰۰)
۴- سرمایه اجتماعی درونگروهی[۷۳] (انحصاری) و سرمایه اجتماعی برونگروهی[۷۴] (ارتباطی): سرمایه اجتماعی درونگروهی (انحصاری) حول خانواده، دوستان صمیمی و سایر خویشاوندان نزدیک بنا شده است؛ این نگاهی درونگرایانه است و افراد متعلق به یک رده جامعهشناختی مشابه را گردهم میآورد؛ این نگاه به تقویت هویتهای انحصاری و گروههای همگون گرایش دارد. در عوض، سرمایه اجتماعی ارتباط دهنده (جامع)، افراد را با آشنایان دورتری که در حلقههایی غیر از حلقه خودشان هستند، ارتباط میدهد؛ این نوع سرمایه به جای اینکه یک گروه کوچک و محدود را تقویت کند، به ایجاد هویتهایی وسیع و بدهبستان گستردهتر گرایش دارد. (فیلد، ۱۳۸۶، ص۱۰۸)
پاتنام در تحقیق تجربی خود در ایتالیا ادعا میکند که علت تفاوت عملکرد نهادهای سیاسی و اقتصادی در نواحی مختلف ایتالیا ناشی از تفاوت آنها در زمینه تحقق اجتماع مدنی است. به اعتقاد پاتنام، تفاوت در سرمایه اجتماعی علت اصلی ایجاد تفاوت بین مناطق مختلف در زمینه اجتماع مدنی است. به عبارت دیگر، مناطق دارای سرمایه اجتماعی زیاد، دارای اجتماع مدنی زنده و پرشوری بوده و در نتیجه، اقتصاد پررونق و نهادهای سیاسی فعالی دارند ولی مناطق دارای سرمایه اجتماعی اندک، هم در عرصه اجتماع و هم در عرصه سیاست دچار مشکل هستند. این تأیید همان جمله معروف «وربا»[۷۵] است که: هم ظرفیت و هم انگیزه مشارکت افراد در سیاست، ریشه در نهادهایی دارد که اساساً غیر سیاسی هستند، نهادهایی که فرد در طول حیات با آنها در ارتباط است. پاتنام در تحقیق خود به این نتیجه رسید که وجود روابط افقی در مناطق شمالی ایتالیا( یعنی مشارکت گسترده در فعالیتهای گروهی، اعتماد اجتماعی و همکاری) سبب پیدایش دموکراسی بهتر و توسعه اقتصادی بیشتر شده است. در حالی که وجو
د روابط عمودی در مناطق جنوبی ایتالیا ( یعنی تمرکز قدرت در میان زمینداران، مشارکت اجتماعی اندک مردم و تخصیص فردگرایانه فرصتها) منجر به نابرابری اجتماعی شده است. پاتنام ریشههای این وضعیت را در گذشته دور دنبال کرده و به این نتیجه رسیده که: نمی شود گفت که جوامع چون ثروتمند هستند، مدنی میشوند بلکه برعکس، چون مدنی هستند، ثروتمند میشوند. خلاصه اینکه، ادعای پاتنام این است که وجود فرهنگ مدنی قوی یا سرمایه اجتماعی، بستر شکلگیری دموکراسی و رشد اقتصادی میباشد. پاتنام معتقد است که سرمایه اجتماعی اثرات نیرومندی بر بسیاری از ابعاد گوناگون زندگی ما دارد. برخی از این اثرات عبارتند از: میزان پایین جرم و جنایت، بهداشت بهتر، طول عمر بیشتر، موفقیت تحصیلی بیشتر، سطوح برابری درآمدی، رفاه بیشتر برای کودکان و سوء استفاده کمتر از آنها، فساد اداری کمتر و عملکرد بهتر دستگاههای دولتی و عملکرد اقتصادی بهتر از طریق اعتماد بیشتر و کاهش هزینههای معامله با یکدیگر. ( شارع پور، ۱۳۸۵، صص۳۸-۳۵)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 02:40:00 ق.ظ ]
|