بررسی بازنویسی ها و بازآفرینی های کلیله و دمنه برای کودکان و نوجوانان، … |
إِذا عَلَتْها الصَّبا أَبْدَتْ لَها حُبُکاً | مِثلَ الجَواشِنِ مَصقولاً حَواشیها | |
لایَبلُغُ السَّمَکُ المحصورُ غایَتَها | لِبُعدِ ما بینَ قاصیها و دانیها |
اگر بدان تحویل توانید کرد، در امن و راحت و خصب و فراغت افتید.» (منشی، ۱۳۸۶: ۸)
۳-۴-۲-۳- روش خلق اثر
این داستان در کلیله و دمنه در میانهی حکایت فرعی «زاغی که بر بالای درختی خانه داشت» باب شیر و گاو نقل شده است.
بازنویس عنوان را از «ماهیخوار و خرچنگ» به «ماهیخوار حیلهگر، ماهیهای خوش باور» تغییر داده است که این تغییر عنوان ارتباط آشکاری با درونمایه و پیام داستان دارد. فریب نخوردن از دشمن حیلهگر پیام این داستان است، همانطور که ماهیها نباید به ماهیخوار اعتماد میکردند، اما این مطلب که گاهی اوقات مکر افراد، به هلاک فرد میانجامد، پیام حکایت مأخذ است، همانطور که مکر ماهیخوار باعث میشود تا خرچنگ جان او را بگیرد. عنوان جدید از آنجا که حالت موزون دارد، جذابتر و دلنشینتر است.
کار عمدهی شیخی در بازنویسی این اثر، در قسمت شخصیتپردازی و برجستهتر کردن شخصیتهای حکایت مأخذ و به ویژه ماهیان و همچنین رقم زدن گفتوگوی بیشتر نمایان میشود.
بازنویس در مواردی با افزودن مطالبی به داستان، حالت تعلیق را در خوانند افزایش داده و پیرنگ را مستحکمتر نموده است. به خصوص در قسمتی که خرچنگ به مرغ ماهیخوار شک میکند.
تصاویر رنگی و زیبای کتاب نیز سهم زیادی در جلب توجه و تشویق کودک به مطالعهی داستان دارد و پا به پای متن، او را در دریافت مفهوم، یاری میرساند. به ویژه اینکه تمامی شخصیتها در تصاویر حضور دارند.
۳-۴-۲-۴- عناصر داستان
– پیرنگ
روابط علی و معلولی ساده و به دور از پیچیدگی که حکایت از پیرنگ باز داستان دارد، حوادث را به یکدیگر پیوند زده است:
ضعف و پیری مرغ ماهیخوار که توان شکار را از او گرفته است، عاملی است تا او دست به دامن تدبیر و حیله شود. او با دروغ، به خرچنگ میگوید که به زودی دو صیاد برای شکار ماهیان، به آبگیر میآیند؛ زیرا با این حیله میخواهد به بهانهی انتقال ماهیان به آبگیری دیگر، آنها را شکار کند. ماهیان نیز از آن رو که راهی برای نجات خود نمییابند، ناگزیر به دشمن اعتماد میکنند. خرچنگ به مرغ ماهیخوار شک میکند؛ زیرا روز به روز سرحال و چاقتر میشود. او با دیدن استخوان ماهیها، به حقهی ماهیخوار پی میبرد و به همین دلیل گردن او را میفشارد تا خفه شود.
اکنون عناصر طرح به کار رفته در داستان بررسی میشود:
داستان با توصیف مرغ ماهیخوار و آمدن او به آبگیر آغاز میشود. هنگامی که ماهیخوار پیر، توانایی شکار ماهیان را از دست میدهد، گرهافکنی شکل میگیرد. مرغ ماهیخوار با تدبیر و حیلهاش به دنبال آن است تا ماهیان را به دست بیاورد (کشمکش درونی). خواننده اکنون در حالت تعلیق قرار میگیرد که آیا تمامی ماهیان جان خود را از دست میدهند؟ آیا مرغ ماهیخوار رسوا و حیلهاش آشکار میشود؟ تا این که سرانجام چاقی مرغ ماهیخوار، خرچنگ را به شک میاندارد و در پی گفتوگوی آنها، کنجکاوی خواننده برای ادامه دادن داستان افزایش مییابد. بحران زمانی است که خرچنگ از دور استخوان ماهیها را میبیند و درونش آشفته میشود. وقتی خرچنگ با چنگالهایش گردن مرغ ماهیخوار را فشار میدهد، داستان به نقطهی اوج خود میرسد. مردن مرغ ماهیخوار و فرود او از آسمان گرهگشایی را رقم میزند. با آمدن خرچنگ نزد ماهیان و تسلیت به آنها و آرزوی عمر طولانی برای آنها پایان داستان شکل میگیرد.
بازنویس با افزودن مطالبی به داستان، برآن بوده است تا پیرنگ را استوار و مستحکم کند؛ برای نمونه بعد از اینکه ماهیها، با مرغ ماهیخوار مشورت کرده و از او چاره میخواهند، او سریع به آنها جواب نمیدهد، بلکه برای اینکه کارش طبیعی جلوه کند و به او شک نکنند، میرود و بعد از مدتی که باز میگردد، به آنها میگوید که در این مورد، بسیار فکر کردم. در حالی که در حکایت مأخذ، مرغ ماهیخوار، بلافاصله این پیشنهاد را میدهد. از طرفی دیگر، بازنویس با افزودن قسمتی به داستان که در آن خرچنگ به علت چاقی مرغ ماهیخوار به او شک میکند، حالت تعلیق و رابطهی علی و معلولی داستان را افزایش داده و پیر
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 03:21:00 ق.ظ ]
|