بررسي رابطه کارکردهای مدیریت زنجیره تامین، مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی- قسمت 13 |
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است |
- دیدگاه منبعپایه، بنگاه را جدا از محیط صنعتیاش در نظر میگیرد.
- این دیدگاه قادر نیست تا یک مکانیسم سببی پاسخگو به خلق مزیت رقابتی پایدار را شناسایی کند. به عبارت دیگر در چارچوب این دیدگاه، ارتباط بین منابع و صلاحیتها از یک طرف و ارتباط مزیت رقابتی و موفقیتها از طرف دیگر، توضیح داده نمیشود.
- مسیر منبعپایه، اهمیتی به اثر تصمیمات گذشته بر روی رفتار واقعی بنگاه نمیدهد.
- در فرآیندهای تصمیمگیری، مدیران به ابزارهای تخصصیتری نیاز دارند؛ اما مشخص نیست که چگونه تحلیل مزیت رقابتی میتواند برای رفع این نیاز مؤثر باشد (راسخي، 1387).
- دیدگاه منبعمدار به این نکته توجه نمیکند که ممکن است بنگاه در برخی ظرفیتهای مرکزی در مقایسه با رقبا بالاتر باشد؛ در حالی که در برخی دیگر نسبت به آنان در سطح پایینتری قرار گرفته باشد. برای مثال ممکن است بنگاه دارای مزیت تکنولوژیکی باشد و در عین حال تجربه بازاریابی کمی داشته باشد (آلمووهاشای، 2004).
به هر حال تئوری منبعپایه نمیتواند به طور کامل مزیت رقابتی و فعالیتهای بنگاه را توضیح دهد. سرانجام اینکه، عمده تحقیقات درباره دیدگاه منبعپایه در سطح مفهومی بوده است. در نتیجه، مطالعات تجربی بر پایه دیدگاه منبعپایه با مشکلاتی در رابطه با اندازهگیری مواجه میشوند (راسخي، 1387).
2-15-3- تئوری شومپترین:
شومپیتر (1934 و 1950) بیان میکند که رقابت، پایدار و قابل پیشبینی نیست. بر اساس تئوری شومپیتر، برنامهریزی باید برای پیشبینی شوکهای وارده بر صنعت صورت گیرد؛ اما به دلیل تغییرپذیری محیط، هیچگاه این شوکها به طور کامل پیشبینی نمیشوند. به عبارت دیگر، این تئوری معمولاً محیط را بی ثبات در نظر میگیرد. در این چارچوب، هر بنگاه باید استراتژیاش را بر اساس منابع، فرصتها و تهدیدهای محیط پایهریزی کند. تئوری شومپترین بیان میکند که تحوّلاتی در محیط وجود دارد که تصادفی هستند و این دگرگونیها، تغییرات غیرقابل پیشبینی را در تهدیدها و فرصتهای بنگاه ایجاد میکنند. این شوکها همچنین میتوانند ارزش منابع را تغییر دهند. به دلیل این شرایط، تئوری مذکور به آسانی قابل تبدیل به یک تفکر استراتژیک نبوده است چون هیچ تصوری از یک سطح پایدار ثابت که به بنگاه اجازه دهد تا تهدیدها و فرصتها را پیشبینی کند و به آنها پاسخ دهد، وجود ندارد (راسخي، 1387).
اصل اساسی تئوری شومپترین، نوآوری است. شومپیتر عنوان میکند که ابتکارات عنصر پویای اساسی در تمامی ابعاد اقتصادی است. نوآوری شومپترینی را میتوان به صورت تغییر در روشهای عرضه کالا مانند معرفی کالاها یا روشهای جدید تولید، ایجاد بازارهای جدید، تسخیر منابع جدید به شکل مواد خام یا کالاهای نیمه صنعتی یا اعمال یک سازمان جدید مثل خلق انحصار یا شکستن آن تعریف كرد (برو، 2000). بر اساس تئوری شومپیتر، نوآوریها با یک وقفه کوتاه زمانی ایجاد میشوند و موجب مزیت هزینهای یا مزیت کیفیت در صنعت میشوند. نوآوری شومپترین به شکلی مختلف مطرح شده است، اما در مجموع، ویژگیهای نوآوری شومپترین عبارتند از: (راسخي، 1387).
- مبتنی بر تکنولوژی اساساً متفاوت باشد .
- به عنوان تهدید ناشی از جانشینی در کالاها، خدمات و یا فرآیندهای تولید موجود مطرح شود.
موجب ظهور صنعت جدید شود.
- عملکرد سازمانی:
امروزه در فضاي رقابتي، كسب و كارها در تلاشند تا با ايجاد مزيت رقابتي پايدار از طريق ارتقاء عملكرد سازماني رونق يابند و خود را با تغييرات نوظهور انطباق دهند (وو، لیو، 2010).
عملکرد سازمانی یکی از مهمترین سازههای مورد بحث در پژوهشهای مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت در شرکتهای تجاری به حساب میآید. ولی بطور کلی در خصوص این که متغیرها و شاخصهای عملکرد سازمانی کدامند، هنوز توافق نظر کلی در بین صاحبنظران وجود ندارد (ابزری و همکاران، 1388).
همواره در اکثر سازمانهای جهان مدیران و رهبران سازمانی در پی ارتقا و بهبود عملکرد سازمانهای خویش میباشند. عملکرد سازمان ترکیب گستردهای هم از دریافتیهای غیرملموس، همچون افزایش دانش سازمانی و هم دریافتیهای عینی و ملموس، همچون نتایج اقتصادی و مالی است (علامه، مقدمی، 1388). از جمله شاخصهای عینی عملکرد سازمانی میتوان به شاخصهای سودآوری نظیر بازده دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده سرمایهگذاری و سود هر سهم بازده سهام اشاره کرد (ابزری و همکاران، 1388).
مدلهای گوناگونی تلاش کردهاند عملکرد سازمانی را معرفی و ارزیابی کنند. بررسی این الگوها نشان از آن دارد که اولاً تغییرات عملکرد سازمانی باید اندازهگیری و سنجش شود. ثانیاً تغییرات عملکرد سازمان باید در تمامی سطوح سازمان مورد توجه باشد و اهداف فردی، گروهی در سازمان باید در راستای اهداف سازمانی قرار گیرد. ثالثاً در اندازهگیری سطح عملکرد سازمان باید از ابزارهایی که ابعاد گوناگون عملکرد سازمان را مورد توجه قرار میدهند استفاده کرد. برای سنجش عملکرد سازمانی در عین توجه به نتایج مشهود اقتصادی چون نرخ بازگشت سرمایه و افزایش حاشیه سود و از این دست ابزارها باید سطح خلاقیت و نوآوری و نیز افزایش سطح دانش سازمانی را نیز سنجش کرد (علامه، مقدمی، 1388).
اگرچه اهمیت عملکرد سازمانی بطور گستردهای شناخته شده است، اما بحث قابل توجهی در مورد موضوعات فنی و مفهومی اندازهگیری عملکرد وجود دارد. اندازهگیری عملکرد به شکل منفرد و بطوری که از تمامی جهات واضح و روشن باشد، ممکن نیست (ابزری و همکاران، 1388).
بيشتر مطالعات گذشته در زمينه عملكرد سازماني بر مبناي عملكرد مالي بودهاند، اگرچه شاخصهاي مالي چندان با اهداف راهبردي و بلندمدت يك كسب و كار همبستگي ندارند و نميتوانند در شرايط حاد رقابتي مزيت براي سازمانها ايجاد كنند (وو، لیو، 2010). همچنين اندازهگيري عملكرد سازماني بدون در نظر گرفتن اهداف سازماني غيرممكن است (سنجقی، 1390). در سال 1994 اِی.آي.سي.پي.اِی[36] پيشنهاد كرد كه شاخص هاي عملكردى، شامل اطلاعات غير مالي نيز باشند، اين اطلاعات ميتوانند منعكس كننده سرمايه فكري و پاسخگويي اجتماعي باشد (وو، لیو، 2010). به منظور شناخت كامل جنبههاي گوناگون اندازهگيري عملكرد سازماني ميبايست به تحليل شيوههاي مختلف عملكرد پرداخت. شاخصهاي سنتي عملكرد شاخصهاى مالي بودهاند – نسبتهايي مانند بازگشت سرمايهگذارى[37] و گردش مالي. هارپر[38] (1984) هفت بعد براي عملكرد بيان كرده است: 1- بهره وري، 2- هزينه واحد، 3- قيمت، 4- نسبت عوامل، 5- نسبت هزينه، 6- سبد محصول، 7- تخصيص ورودیها (سنجقی، 1390). نورتون و كاپلان[39]نيز با ارائه كارتهاي امتيازي متوازن براي تبيين راهبرد از پنج شاخص زير استفاده كردند: 1- منظر مالي، 2-منظر مشتري،3- منظر فرآيندهاي داخلي،4- نوآوري و 5- كاركنان (وو، لیو، 2010). اما يوكل عملكرد را با سه بُعد تبيين كرده است كه اين ابعاد عبارتند از: بازدهى، انطباقپذيرى و منابع انسانى (سنجقی، 1390).
نیکلاس[40] و سردان[41] (2011) بر این باورند که عملکرد سازمان یک مفهوم چندگانه میباشد و موقعیت شرکت را در مقابل رقبا نشان میدهد. یک رویکرد جامع به عملکرد سازمان فقط رویکرد مالی را در نظر نمیگیرد. بلکه سایر رویکردهایی را که منجر به خلق ارزش میشود در نظر میگیرد. خروجیها یا عملکرد غیر مالی به مواردی چون هزینههای تولید، زمان انتظار، تمایز در تولید و توسعه خدمات جدید و بهبود توانایی در جذب، آموزش، توسعه و حفظ کارکنان و بهبود تلاشها در خصوص همکاری بین کارکنان اشاره دارد و عملکرد سازمانی میتواند در قالب مجموعه زیر دستهبندی شود:
- عملکرد مالی: که عملکرد بازار در احاطه دارد و سودآوری، رشد و رضایت مشتری از جمله شاخصهای آن میباشد.
- عملکرد فرایند: که به کیفیت و کارایی اشاره دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 06:27:00 ق.ظ ]
|