وینهتون[۱۶]
مجموعه ای از تجارب گسسته
۲-۳- فرایند دانش
زنجیره دانش مشخص نمی کند سازمان چگونه دانش خود را به دست می آورد. زنجیره دانش وانمود می کند که خودآگاهی تا حدودی موجب دانش می شود. در عمل پیروی از زنجیره دانش ساده ای نیست، دانش از طریق فرایندی سنجیده به دست می آید. دست اندرکاران دانش انواع مختلفی از فراند دانش پایه را مطرح می کنند که متشکل از چهار مرحله است: در اختیار گرفتن، ذخیره سازی، پردازش و انتقال.
در اختیار گرفتن دانش: سازمان، دانش کانونی و دانش ضمنی را به صورت داده ها یا اطلاعات سطح برتر در اختیار می گیرد. برای مثال اگر کارکنان گامهایی را که برای حل مسأله خاص طی می کنند ثبت و ضبط نکنند یا اگر اطلاعات در اختیار قرار نگیرد کارها را نمی توان به دانش تبدیل کرد.
ذخیره سازی: دانش خامی که در اختیار قرار می گیرد (داده ها و اطلاعات) باید در مکانی ذخیره شود که بتوان آن را مدیریت نمود، حفاظت کرد و در دسترس دیگران گذاشت. این وسیله ذخیره سازی می تواند نظام تولید، انبار داده ها یا کاربرد گروه افزار باشد.
پردازش: دانش خام در مرحله ی پردازش به صورت دانش با ارزش سازمانی در می آید. پردازش شامل ذخیره سازی، پالایش، سازماندهی، تحلیل، مقایسه، کاوشگری یا انواع فنون می شود. این امر کمی فراتر از عنوان دهی به دانش را در بر می گیرد، به گونه ای که دیگران بتوانند به سادگی در موقع نیاز آن را بازیابی کنند، یا این امر که مستلزم تحلیل پیچیده پیشرفته و اماری باشد تا بتواند روابط و بینشهای پنهان در آن را کشف و آشکار ساخت.
انتقال: برای این که دانش با ارزش شود، باید با دیگران تقسیم شود. انتقال می تواند فعال یا منفعل باشد. دانش را می توان از طریق نظام های اطلاعاتی یا از طریق تعامل شخصی انتقال داد. دانش را می توان در برنامه های آموزشی و کارآموزی ادغام کرد و یا در فرایندها گنجاند. می توان آن را به سادگی در یک مخزن ذخیره کرد، به گون های که هر وقت که مصرف کننده نیاز بدان داشته باشد در دسترس باشد( رادینگ، ۱۳۸۳).
۲-۴- خصوصیات دانش
در ادبیات دانش، خصیصه های زیر از دانش بیان شده است:
دانش به آسانی ذخیره نمی شود. دانش چیزی است که در ذهن انسان می نشیند یا در کامپیوتر بر خلاف مواد اولیه، دانش معمولاً کد نمی شود، حسابرسی نمی شود، موجودی گیری نمی شود و در یک انبار روی هم چیده نمی شود تا کارکنان از آن بر حسب نیاز استفاده کنند. دانش پراکنده است و راحت از دست می رود. دانش را می توان چنین نعریف کرد:
دانش پراکنده است، خود سازمانده است ،به دنبال جامعه می گردد، بر زبان سفر می کند، غلطان است، رها بودن را دوست دارد، تجربه می کند، تا ابد رشد نمی کند، پدیده اجتماعی است، چند وجهی و چند وجهی است.
اطلاعات ارزش کمی دارد و به دانش تبدیل نخواهد شد مگر اینکه در ذهن انسان پردازش شود. اگر چه اطلاعات دانش نیست ولی جنبه ی مهمی از دانش است. دانش اگر استفاده نشود بی اثر است. دانش با ارزش ترین شکل اطلاعات است که آماده کاربرد در تصمیمات و اقدامات است( مارتنسون، ۱۳۷۹). دانش اهرم کسب و کار است. دانش کسب و کار بر دو پایه استوار است:
مدیریت آنچه قبلاً می دانستیم.
نوآوری که کاربردی کردن دانش است( حاج حسینی،۱۳۷۸).
اهرم دانش در شش مورد قابل دسته بندی است:
۱-دانش مشتری
۲-دانش کارکنان
۳-دانش محصولات
۴-دانش فرایندها
۵-دانش روابط
۶-دانش دارایی
دانش مشتری، حیاتی ترین دانش از میان دانش های فوق برای سازمان ها است. مزایای به کارگیری این دانش ها برای سازمان ها عبارتند از:
الف) اجتناب از اشتباهات با هزینه ی بالا
ب) افزایش سرعت حل مسأله
ج) افزایش نرخ نوآوری
د) استفاده از بهترین تجارب
ه) ایجاد کسب و کار
و) ارائه خدمات بهتر به مشتری.
زمانی یک سازمان می تواند از دانش خود به طور مؤثر استفاده کند که:
الف) مدیریت دانش در جهت استراتژیک سازمان باشد.
ب) مدیریت شرکت نسبت به مزایای دانش آگاه باشد.
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">
[شنبه 1399-09-22] [ 04:13:00 ق.ظ ]
|