مدل چهار عاملی کارهارت

کارهارت[۱] (۱۹۹۷) از مومنتوم ارائه شده توسط جگادیش و تیتمن[۲] (۱۹۹۳) برای ساختن یک الگوی چهار عاملی استفاده کرد. او عامل مومنتوم یک ساله را (که از طریق مرتب سازی سهام شرکت­ها براساس مومنتوم و تفاضل بین پرتفلیو متشکل از ۳۰% بالایی و ۳۰% پایینی به دست می­آید و به صورت [۳]WML نشان داده می­شود) به الگوی سه عاملی فاما و فرنچ اضافه نمود و از الگوی به دست آمده برای توضیح بازده صندوق­های سرمایه­گذاری مشترک طی سال­های ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۳ استفاده کرد. الگوی چهار عاملی کارهارت به صورت زیر است:

که در آن E(WML) صرف مورد انتظار از عامل مومنتوم، و W معیار ریسک مرتبط با عامل مومنتوم، MP صرف بازده بازار و سایر نمادها همانند قبل هستند.

کارهارت (۱۹۹۷) بیان می­دارد که الگوی چهار عاملی وی به میزان قابل توجهی خطای قیمت­گذاری CAPM و الگوی سه عاملی فاما و فرنچ را کاهش می­دهد. وی با استفاده از مطالعه کارهارت و همکاران[۴] (۱۹۹۶) خطای قیمت­گذاری را با تشکیل ۲۷ پرتفلیو بر مبنای ارزش بازار سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و مومنتوم برآورد کرد .از آنجایی که الگوی سه عاملی فاما و فرنچ، هم فاکتور اندازه و هم ارزش دفتری به ارزش بازار را شامل می­شود، میانگین خطای قیمت­گذاری کمتری نسبت به CAPM داشت. همچنین، میزان خطای الگوی سه عاملی فاما و فرنچ برای پورتفوهای متشکل از سهام بازنده یک سال گذشته منفی و برای پورتفوهای متشکل از سهام برنده یک سال گذشته مثبت بود. در مقابل، الگوی چهار عاملی کارهارت به طور قابل ملاحظه­ای میانگین خطای قیمت­گذاری را هم نسبت به CAPM و هم الگوی سه عاملی فاما و فرنچ کاهش داد. به منظور مقایسه، میانگین مطلق خطاها برای CAPM، الگوی سه عاملی فاما و فرنچ و الگوی چهار عاملی کارهارت به ترتیب ۳۵/۰ درصد، ۳۱/۰ درصد و ۱۴/۰ درصد برای هر ماه می­باشد. به علاوه، الگوی چهار عاملی کارهارت تقریباً تمام خطاهای قیمت­گذاری را حذف نمود. یافته­های کارهارت نشان داد که الگوی چهار عاملی وی قدرت توضیحی بیشتری برای پورتفوهای تشکیل داده شده فراهم می­کند (کارهارت،  (۱۹۹۷

۲-۳٫ متغیرهای مستقل در پژوهش

۲-۳-۱٫ اندازه

تاثیر اندازه بر سودآوری می­تواند به دلایل زیر باشد:

شرکت­های بزرگتر از نظر بازار سرمایه از اعتبار بیشتری برخوردار هستند و در مقایسه با شرکت­های کوچکتر دسترسی آسان­تری به وجه خارجی با بهره پایین­تر دارند و از راه­های بیشتری می­توانند اقدام به تامین مالی کنند.

در سازمان­های بزرگ به دلیل عینی بودن دستورالعمل­ها، رویه­ها و روش­های سازمانی، واحدهای تخصصی مانند واحد بودجه و واحد کنترل کیفیت به شکل رسمی و مستقل ایجاد می­گردند. در این سازمان­ها ایجاد نظم و کنترل­های اداری و سازمانی به نحو مناسب­تری صورت می­گیرد و مسئولیت­ها به خوبی تقسیم می­شوند. در کنار این تقسیم کار، ایجاد واحدهای آموزشی نیز باعث افزایش مهارت و تخصص در بخش­ها و نیروی انسانی می­شود.

شرکت­های بزرگ توان و مقاومت بیشتری در مقابل سیاست­های سایر شرکت­های رقیب دارند و
می­توانند قدرت نفوذ بیشتری بر بازار اعمال کنند و رقبا را مغلوب سیاست­های خود نمایند.

[۱] Carhart

[۲] Jegadeesh and titman

[۳] Winners minus losers

[۴] Carhart, Krail, stevens and welch

 متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

لینک متن کامل پایان نامه فوق با فرمت ورد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...