– سازه های بقاع متبرکه[۱]

از سده اول تا سوم هجری هیچ نوع بنای آرامگاهی در ایران باقی نمانده است ولی شاید بتوان تدفین هارون الرشید در خراسان را یکی از نمونه های آغازین بناهای آرامگاهی قلمداد نمود که خود زیربنایی برای تکوین مهم ترین بنای آرامگاهی و زیارتگاه مذهبی شیعیان -حرم مطهر امام رضا (ع) در ایران بود ( غروی.۱۳۷۶ :۹۹). با شروع حکومت علویان (۳۱۶-۲۵۰،ه ق) در طبرستان، ساخت آرامگاه بر مزار سادات و امامزاده ها نه تنها در منطقه زیر نفوذ سیاسی و نظامی آن ها، بلکه در مناطقی چون نجف و کربلا نیز آغاز گشت و در دوره حکومت آل بویه (۴۴۷-۳۳۳٫هق) گسترش یافت (ورجاوند.۱۳۷۱: ۳۰۱).

 

۲-۵-۳- کارکردهای هنری بقاع متبرکه[۲]

در یک امامزاده یا بقعه  فرد مومن هیچ گاه فقط یک بیننده صرف نیست ، بلکه می توان گفت هرگاه او با طهارت و حضور قلب به این مکان مقدس وارد می شود و سپس به قرائت نوشته های قرآنی ، ادعیه و احادیث منقوش و مکتوب بر در دیوار های امامزاده می پردازد ، به نحوی بامعنا و انعکاسات معنوی خطوط ارتباط برقرار می کند.چنین است فضای معنوی ایجاد شده به وسیله تزیینات در امامزاده ها که انسان ها را به اشراق و شهود سوق می دهد.انسان با ورود در این اماکن مقدس خود را در میان دنیایی معنویی می یابد که یاد آور بهشتی است که قرآن از آن سخن به میان آورده است. هنر پدیده ای است که از دیرباز فکر و اندیشه ی انسان را به خود مشغول داشته است. هنر در جنبه های مختلف زندگی شکل گرفته است؛ اما مانند هر پدیده ی دیگری که در ارتباط با زندگی انسانی قرار می گیرد، برای ثبات و دوام خود به تکامل احتیاج دارد. اسلام با آیین ها، اصول و قوانین خود یکی از قوی ترین محرک های دینی در ایران و آسیای مرکزی محسوب می شود. پس از فتح ایران به دست اعراب مسلمان، هنر ایرانی در خدمت دین اسلام قرار گرفت و البته به این معنی که هنر ایرانی تحت تأثیر قوانین اسلامی معنی و مفهوم جدیدی پیدا کرد، مفهومی که با کنار گذاشتن اختلاف و تضادهای هنر ایرانی با دستورهای اسلامی و پیوند دادن پدیده های مشترک به وجود آمد . این مفهوم در بناهای مذهبی اسلامی به خوبی قابل مشاهده است (یوسفی، ۱۳۸۶).

 

۲-۵-۴- ویژگیهای بناهای مرتبط به بقاع متبرکه[۳]

بنای امامزادگان تجلی گاه هنرهای مختلف است. منعکس کننده‌ عمق نگرش‌ها، باورها و ذوق و سلیقه‌های انسان های مختلف در ادوار مختلف است که بهترین جان مایه‌ ذوق خود را به این بناها اهدا کرده‌اند چنانچه گلدسته‌ها نمادّی از دست بلند دعا به سوی آسمان، گنبد که فضای آسمان را تصویر می کند و … همه‌ اینها زمینه‌ساز قراردادن زائر در فضای خاص عبادی و انس با معبود است. رسیدن از فرش تا عرش از ناسوت به لاهوت از جزء به کل از ماده به معنا تناسب هندسی شگرف بناهای امامزادگان دقیقاً براساس احساس نیازی است که در دل مردم هر عصر جریان و خلجان داشته است. تجلی یاد خدا در دل‌ها، دور شدن از مادیات و بدست آوردن حس روحانیت فرو خفته در دلها .در معماری اسلامی موارد بسیاری در توازن و تعالی هنری این ابنیه کوشیده‌اند که ذیلاَ به شکل بسیار مختصر به چند مورد اشاره می شود:

   نور : اگر ساختمان را مجموعه‌ فیزیکی بدانیم، نور به عنوان عامل متافیزیکی، این محیط را تلطیف و روحانی
می کند. سردی و زمختی را می گیرد و گرمی و لطافت می بخشد. از آن جا که « الله نور السموات و الارض » است نور جلوه ای از حضور الله است.

    رنگ: گستردگی و تاثیر رنگ در این ابنیه در ایجاد فضای روحانی و معنوی و انعکاس آن به درون آدمیان انکارناشدنی است. تجلی رنگ ها که از کثرت می آیند به سوی وحدتی پر می کشند که ارتباط ماورایی و جوهری با حقیقت و ذات انسانی دارد.  آبی و سبز تداعی کننده‌ آسمان و اوج و تعالی و برکت، سفید الهیّت، سبز صلح و آرامش. مشکی یادآور خانه کعبه، و زرد چنانچه در سوره بقره آمده است عامل سرور و شادی است (طباطبایی:۱۳۹۲).

   فرم، شکل و فضای بنا : شکل بنا همان گونه که گفته شد، باید در مسیر پاسخگویی به نیازهای عمومی باشد چه مادی چه معنوی گنبد امامزاده، تمثیلی از سیر دورن به دلیل واژگونی و احاطه بر پایین است، کاشی‌های الوان و اسلیمی این کاربرد را بسیار ملموس تر می سازد.

 آب نما: آب همیشه نمادی است از حیات «و من الماء کل شیء حی» ارتباط بسیار قوی با نور عامل پاکی و صمیمیت سیّال. از جهت دیگر در قرآن هم بهشت همیشه با آب و جوی و نهرها توصیف شده است و نیز حوض کوثر (اردلان و بختیاری، ۱۳۸۰).

   خوش نویسی ها: شناسنامه‌ امامزادگان و عنصر بلافصل هویتی آنان است. کتیبه های خوشنویسی شده اغلب به عنوان قاب پیرامونی عناصر اصلی بنا مانند محراب، دیوارها و یا سر در ورودی قرار می گیرند. شکل دوار نوشتاری آنها بیانگر شمول و در برگیرندگی و تعالی و اوج است. (طباطبایی:۱۳۹۲)

   سلیمی: از لفظ اسلامی گرفته شده است این طرح از ابتکارات هنرمندان اشکانی و ساسانی است اسلیمی عبارت است از گردش ها پیچ و خم های مدور تکراری اغلب قرینه که یادآور پیچش ساقه گیاه می تواند باشد و در نقوش تزئینی ایران نقش پایه ای دارد.

   مقرنس : بسیار شبیه به لانه‌ زنبور، برداشتی عمیق و استادانه از همان قندیل‌های گذشته است که بیشتر در زیر سقف و در بالای دیوار و سردر و گوشه‌ها هم خودنمایی می کند. یکی از عناصر تزئینی معماری است که در زیباسازی بناهای ایرانی به ویژه مساجد و آرامگاه‌ها نقش مهمی دارد. مقرنس‌ها به شکل طبقاتی که روی هم ساخته شده برای آرایش دادن بناها و یا برای آنکه به تدریج از یک شکل هندسی به شکل هندسی دیگری تبدیل شود، به کار می‌روند(اردلان و بختیاری، ۱۳۸۰).

   محراب : محوری ترین بخش در معماری مسجد محراب است.این واژه در لغت به معنای محل جنگ و جهاد آمده و از دیدگاه راغب اصفهانی در المفردات محراب مسجد را از آن رو محراب گویند که محل جنگ با شیطان و هوای نفس است. )بلخاری قهی،۱۳۸۴ :۵۰۰).

   گنبد: «بازتاب عرش الهی است که طبق سنن و احادیث اسلامی بر دوش هشت فرشته جای گرفته است.» (اردلان و بختیاری، ۱۳۸۰، ۱۱) و مکعب بودن کل بنا مظهر جهان مادی. هندسه به کار گرفته شده در بعد کمّی خود صورت و ساختار بیرونی را تنظیم می کند و شکل می دهد و در بعد کیفی ناظر بر نسبت صورت های معماری است و بیانگر نظم در کل عالم هستی.

همه‌ این هنرها در واقع یک برآیند منسجم و هماهنگ هستند که در عین این که از یکدیگر تأثیر پذیرفته‌اند، هرکدام رسالت خاص خود را نیز فراموش نکرده‌اند. تکرار و تنوعّشان هر دو چشم و دل را پرواز می دهد به سوی رهایش و گشایش. دست های توانا و اندیشه‌های خلاق و سلیقه‌های باورمند در طول تاریخ در کالبد این ابنیه آنچنان درخشیده‌اند که تاریخ نمی تواند منکر این فضایل باشد. این ابنیه متأثر از فرهنگ و سنت و رسوم و معماری محلی و قومی ملل مختلف است که در آن ها دقیقاً اصول معماری نوین و امروزی در نظر گرفته شده است.(طباطبایی:۱۳۹۲)

[۱] Construction site of holy shrines

 

[۲] Artistic functions holy shrines

[۳] Features monuments to holy shrines

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...