پایان نامه سنجش عوامل اثر گذار در انتخاب استراتژی مناسب |
ابعاد مزیت رقابتی
امروزه تجزیه و تحلیل عملکرد در بنگاه های رقابتی و موفق در سطحی فراتر از رویکرد های مالی و بهره وری محور در جریان است و مدیران بنگاهها از شاخصهای متنوعی برای سنجش عملکرد استفاده میکنند. بعضی از این شاخصها که در گذشته نیز مورد استفاده قرار میگرفت، مستقیماً با فرایند تولید در ارتباط هستند که از آن جمله میتوان به ظرفیت، کارایی و بهره وری اشاره نمود. اما دسته دیگری از شاخصها برای تحلیل عملکرد وجود دارد که با رویکرد استراتژیک سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته و امروزه به طور وسیعی مورد استفاده است. از این موارد تحلیل عملکرد رقابتی بنگاه براساس ابعاد چهارگانه رقابت در حوزه های کیفیت، قیمت، سرعت تحویل و انعطاف پذیری است (پورتر[۱]، ۱۹۸۵).
کاهش هزینه
زمانی که حاشیه سود هر واحد محصول پایین است، بنگاه باید در چالش با سایر رقبا، امکان فروش حجم بالاتری از محصولات را برای خود ایجاد نماید و با پاسخگویی مناسب در قبال سرمایه گذاری انجام شده، امکان ایجاد فرصت در آینده را برای خود حفظ نماید (هیل[۲]، ۱۹۹۴). در چنین شرایطی کاهش هزینه، تبدیل به یک اولویت رقابتی کلیدی میشود که در صورت تدوین دقیق و اجرای صحیح استراتژیهای مربوط، سازمان به مزیت رقابتی رهبری هزینه در بازار هدف دست مییابد. شرکتهایی که در مسیر کاهش هزینه و حداکثر نمودن کارائی خود گام برمی دارند به دنبال کاهش سطح خطا و استانداردسازی فرایند خود هستند و تلاش میکنند تا با به کارگیری سبد تکنولوژیکی مناسب به مزیت صرفه جویی به مقیاس دست یابند (دستجردی و همکاران، ۱۳۸۹).
کیفیت
تعاریف متنوعی برای این مفهوم در ادبیات یافت میشود و این امر باعث شده تا وظایف کلیدی مدیریتی در ارتباط با رقابت برنده مبتنی بر کیفیت نیز در صنایع و بازارهای مختلف متفاوت باشد. در حوزه تولید و عملیات انطباق مشخصات محصول نهایی با نیاز مشتریان از مسئولیتهای مدیران تولید است که با هدف کسب مزیتهای رقابتی مبتنی بر کیفیت دنبال میشود. رقابت مبتنی بر کیفیت علاوه بر سرمایه گذاریهای مناسب در جهت توسعه تکنولوژی، نیازمند رویکردی است جامع است که کیفیت را تنها روشی برای جلوگیری از مشکلات یا کاهش هزینه های دوباره کاری ننگرد، بلکه آن را فرصتی برای جلب رضایت مشتری قلمداد نماید (پورتر، ۱۹۸۵).
تحویل به موقع
مفهوم تحویل به موقع با رویکرد رقابتی، در برگیرنده عمل سریع و قابل اطمینان به وعده تحویل است.
بسیاری از شرکتها، خصوصاً شرکتهای خدماتی، اولویت رقابتی تحویل مناسب را به عنوان معیار ایجاد و توسعه جایگاه رقابتی مناسب در بازار به کار میگیرند. انتخاب این اولویت به منزله آن است که شرکت تصمیم میگیرد محصولات خود را سریعتر و با اطمینان بالاتری نسبت به سایر رقبا به مشتریان خود تحویل نماید (پورتر، ۱۹۸۵).
انعطاف پذیری
انعطاف پذیری نمایانگر توانایی بنگاه در انجام تنظیمات مورد نیاز برای واکنش مناسب در برابر تغییرات محیطی، بدون ایجاد تاثیرات منفی زیاد بر عملکرد است. پژوهشگران اتفاف نظر دارند که انعطاف پذیری تولید، مفهومی چند بعدی است اما درباره این که ابعاد اصلی آن دقیقاً شامل چه مواردی است، اختلاف نظر وجود دارد. اما به طور کلی یازده بعد انعطاف پذیری عبارتند از انعطاف پذیری در ماشین آلات، فرایند محصول، مسیریابی،حجم تولید، توسعه، عملیات، تولید، انتقال مواد، بازار و برنامه (دستجردی و همکاران، ۱۳۸۹).
بدون شک اکتساب تکنولوژی با در نظر گرفتن تمامی ابعاد موثر برآن میتواند اثر قابل توجهی را روی ابعاد فوق داشته باشد.
تدوین و اجرای موثر استراتژی تکنولوژی، محرک اصلی مزیت رقابتی یک شرکت به شمار میرود.
یکی از مهمترین تصمیمات استراتژیک در تدوین استراتژی تکنولوژی، چگونگی اکتساب تکنولوژی مورد نیاز است (لی و همکاران، ۲۰۰۹). از آنجا که اکتساب تکنولوژی نقش مهمی در بهبود شایستگی[۳] یک شرکت دارد (هوانگ و تانگ، ۲۰۰۸)، در ادامه به بررسی این واژه میپردازیم.
۲-۷- اکتساب تکنولوژی
اکتساب تکنولوژی، فرایندی است شامل مراحل شناسایی، انتخاب، انتقال و بکارگیری راه حلهایی تکنولوژیکی که به منظور بهبود قابلیتهای تولیدی برای افزایش عملکرد کسب و کار نگریسته میشود. فرایند اکتساب تکنولوژی اغلب در همه سازمانهای تولیدی وجود دارد، اگر چه لزوماً ساختار یافته و رسمی نیست (بینز[۴]، ۲۰۰۴).
به دلیل تاثیر فرایند اکتساب تکنولوژی برعملکرد شرکت و سهم آن در رسیدن شرکت به اهدافش، برای شرکتهای درگیر در نوآوریهای تکنولوژی فرایندی مهم، پرخاطره، سخت و استراتژیک محسوب میشود ( دورانی[۵] و همکاران، ۱۹۹۸)
این فرایند، ورود برنامه ریزی شده، انتخابی و متمرکز تکنولوژی پیشرفته ای است که شرکت برآن تمرکز ندارد؛ همچنین کاربردهای جدیدی است از تکنولوژی وارداتی که میتواند منافع اقتصادی مورد انتظار کاربران جدید را فراهم کند ( هوانگ و تانگ، ۲۰۰۸؛ کیم و رو، ۱۹۹۵)
اکتساب تکنولوژی یکی از روشهایی است که صنعت را قادر میسازد تا با آخرین روندهای تکنولوژی پرشتاب در تماس باشد و رایجترین استراتژی جهت رشد شرکت میباشد (هگدورن و شاکنراد[۶]، ۱۹۹۴).
اکتساب تکنولوژی مقوله ای مهم و اساسی در ارتقای سطح تکنولوژی یک شرکت و در نهایت حرکت به سمت توسعه پایدار است. البته این امر مستلزم توجه به مراکز تحقیقاتی و حمایتهای اقتصادی و سیاسی از این گونه فعالیتهاست. دورانی و همکاران اکتساب تکنولوژی را به عنوان یک عامل مهم در مدیریت تکنولوژی در سازمانهای صنعتی طبقه بندی نمودند. بینز اهمیت اکتساب تکنولوژی را با توجه به تاثیر مستقیم آن بر موفقیت سازمانها عنوان نمود. اهمیت اکتساب و بکارگیری تکنولوژی صحیح در دستیابی به مزیت رقابتی در محیطی که هزینه، سرعت و پیچیدگی توسعه های فنی رو به افزایش بوده و چرخه حیاط محصول رو به کاهش است بیش از پیش نمایان است. نارایانان [۷]نشان داد که ارتباط قوی میان توانایی یک شرکت در اکتساب تکنولوژی و موفقیت در رقابت میان شرکت با رقبا وجود دارد. داساگ و همکاران[۸] به این نکته اشاره نمودند که انتخاب فرایند اکتساب تکنولوژی برای یک شرکت به محدودیتهای سازمانی در زمینه هزینه، زمان و ریسک وابسته است. بنابراین اکتساب تکنولوژی پیچیده بوده و میبایستی به عنوان یک فرایند استراتژیک به آن نگریسته شود (دعیم و کوک اوغلو[۹]، ۲۰۰۸).
امروزه اهمیت تکنولوژی در موفقیت شرکتها برکسی پوشیده نیست. شرکتها (اعم از شرکتهای بزرگ و کوچک ) پیوسته در تلاشند که به تکنولوژیهای جدید دست یافته و از این طریق نسبت به رقبای خود در بازار برتری رقابتی پیدا کنند. بنابراین توسعه تکنولوژی همواره مطرح بوده و از اهمیت خاصی برخوردار است.
توسعه تکنولوژی ممکن است از دو طریق صورت پذیرد:
[۱] . Porter
[۲] . Hill
[۳]. Competence
[۴] . Baines
[۵] . Durrani
[۶] . Hagedoorn & Schakenraad
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-01-11] [ 01:15:00 ق.ظ ]
|