چکیده 

در عصری که اقتصادش بر چرخ دانش می گردد، دانش به عنوان یک فاکتور حیاتی در حفظ مزیت رقابتی پایدار در سازمان ها محسوب می شود. امروزه هنر مدیریت در سازمان ها در حال تبدیل شدن به هنر «مدیریت دانش» است و رهبری یعنی فراهم کردن شرایط مناسب برای تولید دانسته های ارزشمند از طریق تفکر نیروی انسانی و به انجام رسانیدن این کار به طریقی که افراد را به مسئولیت پذیری شخصی ترغیب کند. عامل رهبری نقش کلیدی در پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان ها ایفا می کند، لذا در این پژوهش به بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سبک رهبری و همچنین تبیین سبک رهبری توانمندساز مدیریت دانش پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان صندوق ضمانت صادرات ایران تشکیل می دهند. تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی است. برای بررسی رابطه بین متغییرهای مکنون از تحلیل رگرسیون مبتنی بر نرم افزار spss و تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس بر اساس نرم افزار pls استفاده شد. همسو با فرضیات پژوهش، ضرایب همبستگی نشان می دهد بین سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی با مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در مورد سبک رهبری عدم مداخله گر، معنی داری رابطه میان این متغییر و متغییر مدیریت دانش تأیید نگردید. در نهایت نیز سبک رهبری تبادلی به عنوان سبک رهبری توانمندساز مدیریت دانش در این سازمان شناسایی شد.

 مقدمه

در دنیای پویای امروز، سازمان ها به طور مداوم در جستجوی راهی برای سازگار ساختن خود با شرایط جدیدند که آن ها را در جهت بقا در یک محیط رقابتی آماده سازد. رشد اقتصاد دانش محور تأکید بر ارزش اطلاعاتی دارد که مزیت رقابتی ایجاد می کند، این اطلاعات به شرکت ها کمک می کند تا از سرمایه های دانش خود در گذشته استفاده نموده و در آینده به طور اثربخش تری عمل نمایند. در چنین شرایطی از دنیای امروز عجیب نیست که مفاهیمی چون مدیریت دانش به عنوان یکی از محبوب ترین دیدگاه های مدیریت تغییر استراتژیک در اوایل قرن بیست و یکم پدیدار شوند. برای سازمان های مدرن دانش یک منبع استراتژیک است که باید در جهت بقا و حفظ مزیت رقابتی ایجاد گردد (Hung et al ,2010). دراکر (1993) دانش را در کنار سرمایه و نیروی کار به عنوان تنها منبع معنادار اقتصادی در جوامع دانشی مطرح کرد. بنابراین تمرکز بر دانش و مدیریت دانش نیاز اساسی سازمان ها می باشد. سازمان هایی که در زمینه ی مدیریت دانش موفق اند تمایل دارند، دانش را به عنوان یک دارایی مورد توجه قرار دهند و ارزش ها و هنجارهای سازمانی، که خلق و تسهیم دانش را حمایت می کند توسعه دهند (Keran et al,2013). دانش به عنوان یک منبع کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. در پاسخ به محیط های رقابتی شدید بسیاری از سازمان ها جهت موفقیت کسب و کارشان به استفاده و مدیریت بهتر دانش در سازمان روی آورده اند (Wu,2012). مدیریت دانش، نگهداری و توزیع دانش در یک سازمان را به منظور دستیابی به مزیت رقابتی تسهیل می کند. به عبارتی مدیریت دانش مفهوم گسترده ایست که بیانگر کلیه ی فرآیندهایی که سازمان از طریق آن دانش را گسترش می دهد می باشد که این فرآیندها شامل :کسب، نگهداری و ذخیره، توزیع، تسهیم و کاربرد دانش در یک سازمان است (Keran et al,2013). مدیریت دانش به خودی خود در سازمان پا نمی گیرد .اجرای برنامه های مدیریت دانش نیازمند رهبری و اداره مؤثر دانش در کلیه ی سطوح سازمانی است. در سازمانی که مفهوم رهبری دانش در آن تحقق یافته است، دانش به عنوان یک منبع راهبردی سازمان مطرح می باشد که برای مدیریت این منبع ارزشمند، طرح راهبردی مدونی بر اساس چشم انداز و مدیریت دانش سازمان تدوین شده است (ابطحی و صلواتی ،1385).

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...