پایان نامه دوره وصول مطالبات و سود ناخالص عملیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس |
۳ سرمایه در گردش
توسعه فعالیتهای تجاری، توسعه کمی وکیفی «مدیریت مالی» را در پی داشته و به طبع این مدیریت را پیچیده کرده است. تداوم فعالیتهای بنگاه های اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آنها بستگی دارد؛ زیرا فعالیتهای عملیاتی در دوره عادی معمولاً سالانه، به سرمایه در گردش و مدیریت مطلوب آن بستگی دارد، بهگونهای که نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت در درازمدت فراهم شود. بنابراین «سرمایه در گردش» از اقلام مهم داراییهای واحدها و بنگاههای اقتصادی تلقی میشود که در تصمیمهای مالی، نقش برجستهای دارد.
تعریف واژه سرمایه در گردش در متون حسابداری، داراییهای جاری منهای بدهی های جاری است و نشانگر میزان سرمایهگذاری شرکت در وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی تجاری و موجودی مواد و کالا منهای بدهی های جاری است. برخی نویسندگان، سرمایه در گردش را بهوسیله مجموع دارایی ها و بدهی های جاری معنی میکنند و اختلاف آنها را بهعنوان سرمایه در گردش خالص بیان میکنند. بهعبارت دیگر، سرمایه در گردش خالص، معرف آن بخش از دارایی های جاری است که بر بدهی های جاری فزونی دارد و از طریق وام گیری درازمدت و حقوق صاحبان سرمایه، پشتیبانی شده است (شباهنگ، ۱۳۸۷).
۲-۳-۱ مدیریت سرمایه در گردش
«مدیریت سرمایه در گردش» عبارت است از ترکیب بهینه اقلام سرمایه در گردش، یعنی داراییها و بدهیهای جاری؛ بهگونهای که ثروت سهامداران را حداکثر سازد (رهنمای رود پشتی، ۱۳۸۹). مدیران واحدهای انتفاعی در شرایط مختلف با توجه به عوامل درونی و بیرونی و با در نظر گرفتن ریسک و بازده باید راهبردهای مناسبی را برای اداره و مدیریت سرمایه در گردش واحد خود انتخاب کنند؛ بهگونهای که منجر به افزایش بازده، توان نقدینگی، توان پرداخت بدهی و در نهایت تداوم فعالیتهای واحد انتفاعی گردد. «سرمایه در گردش» یکی ازمنابع تامین مالی بهویژه برای شرکتهای کوچکومتوسط و در حال رشد است. مدیران مالی واحدهای کسبوکار، روزانه با تصمیمهای مربوط به «مدیریت سرمایه در گردش» روبهرو میشوند. برای نمونه، نگهداری حجم بالایی از موجودیها باعث کاهش در هزینههای وقفه احتمالی در چرخه تولید یا زیانهای تجاری ناشی از کمبود محصولات، کاهش هزینههای عرضه و حفاظت در مقابل نوسانهای قیمتها میشود و از طرف دیگر، به فروش شرکت از جهات مختلف اعتبار تجاری مناسب میبخشد. با اینکه سرمایهگذاری زیاد شرکتها در موجودیها و کسب اعتبار تجاری باعث کاهش ریسک میشود، اما در مقابل سوداوری را نیز کاهش میدهد(Lazaridis & Tryfonidis, 2006). از نگرانی های مدیریت، میزان سرمایهگذاری در داراییهای جاری و مدیریت سرمایه در گردش است؛ بهگونهای که از یک طرف سهم بازار و اعتبار تجاری کسبشده بین مشتریان و عرضهکنندگان خود را حفظ کند و از طرف دیگر، سوداوری خود را افزایش دهد. لذا مدیریت این داراییها و بدهیهای کوتاهمدت به این دلیل نیازمند توجه خاص است که مدیریت سرمایه در گردش، نقش مهمی در سوداوری و نقدینگی شرکتها و همچنین ریسک و بازده آن بازی میکند.
هدف نهایی هر شرکت، «ایجاد ارزش برای ذینفعان» است و «سودآوری» از مولفههای اصلی این هدف است. همچنین، «حفظ نقدینگی» نیز از هدفهای مهم واحدهای تجاری است؛ اما مسئله این است که افزایش در سود شرکت در حالت کلی منجر به افزایش در نقدینگی نمیشود و این دو هدف راهبردی همیشه همسو و در یک جهت نیستند. اگر افزایش سود منوط به مصرف نقدینگی باشد، در این صورت ممکن است مشکلات جدی به بار آورد. بنابراین باید بین این دو هدف راهبردی تمایز قائل شد و یک هدف نباید فدای هدف دیگر شود. از یک طرف، اگر ما به سود توجه نکنیم، نمیتوانیم برای دوره درازمدت فعالیت کنیم و از طرف دیگر، اگر به نقدینگی توجه نکنیم ممکن است با مشکلات مرتبط با ناتوانی در پرداخت دیون و ورشکستگی روبهرو شویم.
۲-۳-۲ مدیریت نقدینگی
«مدیریت نقدینگی»، معیار مهمی در تعیین «سیاستهای سرمایه در گردش» است و توانایی شرکت در ایجاد وجه نقد مورد نیاز را بیان میکند. نسبتهای جاری و آنی و نسبتهای نقدینگی، شاخصهای مفید و سنتی نقدینگی هستند؛ اما ناکافی و تنها مبتنی بر ارقام ترازنامهاند و نمیتوانند جزئیات را بهخوبی فراهم کنند و اطلاعات صحیحی درباره کارایی مدیریت سرمایه در گردش بدهند. روابط ریاضی مورد استفاده برای محاسبه این شاخصها، وجه نقد و داراییهای عملیاتی را در بر میگیرند؛ اما در نظر گرفتن داراییهای عملیاتی نظیر حسابهای دریافتنی و موجودی مواد و کالا با وجه نقد و شبه نقد از نظر مبانی اساسی مدیریت وجه نقد، غیرمنطقی است. با توجه به محدودیتهای نسبتهای سنتی نقدینگی، در تحقیقات بهعمل آمده پیشنهاد شده است که از مقیاس نقدینگی مستمر برای مدیریت سرمایه در گردش استفاده شود. مقیاس نقدینگی مستمر به جریانهای نقدی ورودی و خروجی ایجادشده در شرکت اشاره دارد که ناشی از تحصیل مواد خام،تولید،فروش، پرداختها و فرایند گرداوری مطالبات است. همانگونه که مقیاس نقدینگی مستمر تابعی از چرخه تبدیل وجه نقد میباشد، صحیحتر است که بهجای نسبتهای سنتی، از مقیاس چرخه تبدیل وجه نقد برای ارزیابی اثربخشی مدیریت سرمایه در گردش استفاده شود (Samiloglu & Demirgunes, 2008).
۲-۳-۲-۱ چرخه نقدینگی
مدیریت نقدینگی در واقع منعکسکننده مدیریت داراییها و بدهیهای کوتاهمدت است و نقش حیاتی در موفقیت مدیریت بنگاه اقتصادی بازی میکند. اگر شرکت نتواند نقدینگی خود را بهنحو مطلوب مدیریت کند ممکن است داراییهای جاری شرکت نتواند پاسخگوی بدهیهای جاری آن باشد. در نتیجه شرکت مجبور به پیدا کردن منابع خارجی برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود در زمان سررسید میشود. جوز (Jose,1996) درباره اهمیت «مدیریت نقدینگی» اعتقاد دارد که ” شرکتهای دارای سابقه درازمدت درخشانی که ترازنامههای صحیح و پاکی دارند، اگر مدیریت نقدینگی خوبی نداشته باشند قادر به پرداخت دیون خود نخواهند بود”. روش مناسب برای ارزیابی نقدینگی شرکتها،«چرخه نقدینگی» است که مدت زمان بین پرداخت بهمنظور خرید موجودیهای کالا یا مواد اولیه تا جمعآوری مطالبات ناشی از فروش به مشتریان را محاسبه میکند. چرخه نقدینگی مقیاسی پویا برای «مدیریت وجه نقد در گردش» است که بهطور همزمان با استفاده از ارقام ترازنامه و صورت سودوزیان، مقیاسی مبتنی بر زمان میسازد (Padachi, 2006).
اگرچه تجزیهوتحلیل چرخه نقدینگی به تنهایی میتواند مفید باشد، اما شاخص صنعت بهمنظور ارزیابی عملکرد این چرخه و پیشبینی فرصتها بهمنظور بهبود آن، برای شرکتها بسیار تعیینکننده است. نظر به اینکه مدت زمان این چرخه برای صنایع مختلف متفاوت است، بنابراین مقایسه شرکتهایی که در یک صنعت فعالیت میکنند، روش صحیحی بهشمار میآید.
در کتابهای علوم مالی از چرخه نقدینگی بهعنوان معیاری برای مفهوم «مدیریت سرمایه در گردش» نام برده میشود(Bodie and Merton,2003). راس (Ross, 2008) چرخه نقدینگی و چرخه فرایند عملیات شرکت را در شکل ۲-۱ نشان داده شده است.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-10] [ 04:12:00 ب.ظ ]
|