چکیده

پایداری تولید از جمله موضوعات جدی است که توجه بسیاری از محققان را در سال­های اخیر به خود جلب کرده است. بررسی سطح دانش کشاورزان در مورد کشاورزی پایدار عاملی تعیین­کننده در پایداری واحد­های تولیدی است. بر این اساس، به منظور ارزیابی سطح دانش و نگرش کشاورزی پایدار در میان شالی­کاران غرب استان گیلان، تحقیقی به روش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری در تحقیق شامل 18375 شالی­کار در منطقه تالش در غرب استان گیلان بود. حجم نمونه به روش نمونه­گیری چند مرحله­ای 241 شالی­کار انتخاب گردید. برای تعیین روایی از پانل متخصصان، شامل کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان استفاده گردید. به منظور بررسی معیار پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برای مقیاس دانش(79/0) و برای مقیاس سنجش نگرش (76/0) محاسبه گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که سطح دانش و بینش کشاورزی پایدار در بین کشاورزان منطقه تالش در حد خوبی قرار داشت. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای سن، مساحت کل اراضی، میزان سطح زیر کشت برنج، درآمد سالانه شالی­کاری و درآمد سالانه با دانش کشاورزی رابطه مثبت و معنا­­داری در سطح 99% وجود دارد. در حالی که بین متغیرهای تعداد افراد خانواده، سطح تحصیلات، تعداد قطعات اراضی و متوسط عملکرد برنج با دانش کشاورزی پایدار رابطه معنی­داری وجود نداشت. همچنین بین متغیرهای تعداد افراد خانواده و تحصیلات با نگرش کشاورزی پایدار رابطه مثبت و معنا­داری در سطح 95% وجود داشت. همچنین بین متغیرهای سن، سابقه فعالیت در کشاورزی، سابقه کشت برنج، مساحت کل اراضی کشاورزی، میزان سطح زیر کشت برنج، تعداد قطعات اراضی کشاورزی، درآمد شالی­کاری و درآمد سالانه با نگرش به کشاورزی پایدار در غرب استان گیلان رابطه معنی­داری وجود نداشت.

 

کلمات کلیدی: دانش، بینش، کشاورزی پایدار، توسعه پایدار، کشاورزان شالی­کار.

 

مقدمه

پیشرفت‏‌های کشاورزی در قرن بیستم، نمایانگر تلاش چندین نسل از کشاورزان، پژوهشگران و سیاست‏‌گذاران برای دستیابی به امنیت غذایی بوده است. نتیجه‏‌ی این تلاش‏ها موجب افزایش قابل‏توجه عملکرد جهانی گیاهان زراعی و باغی شد. اما از سوی دیگر، همین پیشرفت پیامدهای نامطلوبی را از نظر بوم‏‌شناختی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال داشت که از آن جمله می‏توان به فرسایش، شورشدن، اسیدی شدن و زوال کمّی و کیفی خاک، آلودگی منابع آبی به مواد شیمیایی کشاورزی، جنگل‏‌زدایی، زوال ساختارهای اجتماعی و تضعیف قدرت اقتصادی جوامع سنتی اشاره کرد. اکنون باب جدیدی از نگرانی‏ها و چالش‏‌ها در مورد امنیت غذایی جهان شکل گرفته­است که غلبه بر آنها راهکارهایی موثرتر را می‏طلبد. مشکلی که امروزه نمود یافته، نتیجه‏‏ی نگرش‌‏های کوتاه مدت و خوش‏بینانه‏‌ی بشر در دهه­‏‌های گذشته است (کامکار، 1387).

پایداری واحدهای بهره­برداری کشاورزی از جمله موضوعات جدی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. بررسی میزان دانش کشاورزان در مورد کشاورزی پایدار[1] یک عامل تعیین­کننده در پایداری واحد­های تولید کشاورزی می­باشد. صاحب­نظران بر این اعتقادند که بهره­گیری از روش­های مطرح شده در کشاورزی پایدار در گرو دانش[2]، شناخت و آگاهی کشاورز از این روش­­ها و اثرات آن بر واحد بهره­برداری خود است. کشاورزی پایدار با منابع انسانی دانا به اصول و عملیات پایداری و توانا در کاربست آن نیاز­مند است (داودی و مقصودی، 1389).

در ایران نیز چند سالی است که موضوع کشاورزی پایدار و توسعه آن مورد توجه محافل علمی و اجرایی قرار گرفته است. با مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار[3]، نگرش­های مثبت نسبت به این مقوله وسعت بیشتری یافته و در برنامه­های توسعه مورد توجه قرار گرفته است (علیپور و همکاران، 1387). تصمیم کشاورزان به پذیرش عملیات کشاورزی پایدار متاثر از عوامل مختلفی است که یکی از این عوامل نگرش آنان می­باشد. لذا، در طراحی برنامه­های جدید کشاورزی – زیست محیطی، متخصصان باید در کنار سایر عوامل تاثیر­گذار، به پیچیدگی نگرش کشاورزان توجه نمایند (انستروم و همکاران[4]، 2009). هدف از انجام این پژوهش بررسی دانش و بینش شالی­کاران پیرامون کشاورزی پایدار می­باشد.

1-2-    بیان مساله

در تحقیقات پایداری صورت گرفته بر ابعاد مختلفی تاکید شده، که بیشتر به مسائل بوم­شناختی و شاخص­های پایداری اشاره شده­است و کمتر به مسایلی مانند جنبه­های رفتاری و علل بروز رفتارهایی که در جهت پایداری است، اشاره شده است. در این راستا ارزیابی میزان دانش بهره­برداران از اصول پایداری و شناخت عوامل موثر بر دانش بهره­برداران برای برنامه­ریزان و سیاست­گذاران به­منظور تدوین برنامه­های تکمیلی در راستای توسعه منابع انسانی لازم و ضروری است (داودی و مقصودی، 1389).

ارتقاء دانش فنی کشاورزان در کنار حضور سایر عوامل و امکانات تولید موجب می­گردد که آنها با بهره­گیری مناسب و بجا از تکنولوژی، به یک سطح مطلوب و معقول در روند تولید، دست پیدا کنند. تنها با ایجاد تغییرات مطلوب در کشاورزان به عنوان یگانه واحد­های متفکر تولید­کننده در بخش کشاورزی می­توان انتظار داشت که در نظام تولیدات کشاورزی تغییر مناسب ایجاد گردد و این تغییری است که قادر خواهد بود نظام کشاورزی را به توسعه پایدار رهنمون سازد. مطالعات و پژوهش­های قابل توجهی در دنیا در زمینه کشاورزی پایدار صورت گرفته که هدف اکثر آنها یافتن نکاتی است که به پایداری منجر شده و یا حذف پیشنهاد­هایی بوده که در خلاف پایداری بوده است. اما در این مطالعات کمتر به جنبه­های رفتاری کشاورزان و عوامل موثر بر بروز یا عدم بروز رفتارهایی که به پایداری منجر می­شوند، توجه شده است. اینکه میزان دانش کشاورزان در زمینه کشاورزی پایدار، درچه سطحی است؟ آیا بین دانش کشاورزان در زمینه پایداری و رعایت فعالیت­های پایداری توسط آنان رابطه­ای وجود دارد؟ چه عواملی می­توانند بر میزان دانش کشاورزان تاثیر­گذار باشند؟ این عوامل با دانش کشاورزان چه رابطه­ای دارند؟

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...