پایان نامه برنامه ریزی استراتژیک در کارخانجات ریسندگی و بافندگی مطالعه موردی در کارخانجات مطهری |
برنامه ریزی نخستین گام در مدیریت علمی می باشد که باعث شناخت خوب اهداف شرکت توسط مدیران و کارکنان شده و موجب انسجام و هماهنگی بیشتر در راه رسیدن به اهداف می گردد. برنامه ریزی باعث خارج شدن شرکت از روزمرگی شده و با ایجاد انگیزه بالا موجب تلاش بیشتر در راه رسیدن به آینده ای مطلوب می گردد.
بیشتر برنامه ریزی ها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» میباشند. در این مدل ها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و… عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند.
یکی از انواع برنامه ریزی، برنامه ریزی استراتژیک است.برنامه ریزی استراتژیک گونهای از برنامه ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک میتواند برنامه ریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد.
برنامه ریزی استراتژیک به سازمان این امکان را می دهد که به شیوه ای خلاق و نوآور عمل کرده و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل ننماید. این شیوه مدیریت باعث می شود که سازمان دارای ابتکار عمل بوده و همچنین منافعی نصیب سازمان گردد.
فرایند برنامه ریزی استراتژیک، یک فرایند مدیریتی است شامل هماهنگی قابلیت های سازمان با فرصت های موجود. این فرصت ها در طول زمان تعیین شده و برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری منابع سازمان مورد بررسی قرار میگیرند.
در برنامه ریزی استراتژیک با بررسی محیط خارجی و داخلی سازمان، فرصت ها و تهدید های خارجی و قوت ها و ضعف های داخلی را شناسایی می کنند و با در نظر داشتن ماموریت سازمان، اهداف بلند مدت را برای سازمان تنظیم می کنند و برای دستیابی به این اهداف، از بین گزینه های استراتژیک اقدام به انتخاب استراتژی هایی می کنند که با تکیه بر قوت ها و با بهره گیری از فرصت ها، ضعف ها را از بین برده و از تهدید ها پرهیز کند تا در صورت اجرای صحیح باعث موفقیت سازمان در میدان رقابت شود.
براساس اصول کلی گفته شده در بالا جهت بررسی مشکلات صنعت نساجی اقدام به تهیه این پژوهش گردید و برای هدفمند بودن، کار بصورت مطالعه موردی صورت گرفت. نتایج پژوهش بطور مفصل در فصول 4 و 5 ارائه گردیده است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- عنوان تحقیق
برنامه ریزی استراتژیک در کارخانجات ریسندگی و بافندگی ( مطالعه موردی در کارخانجات مطهری)
Strategic planning in spinning and weaving factories (a Case Study in factories Motahari)
1-2- مقدمه
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین المللی رسیدهاند؟ آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل، برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت پاسخ بسیاری از این گونه سئوالات را باید در مفاهیمی به نام«استراتژی» و «برنامه ریزی استراتژیک» جستجو کرد.[1]
برنامهریزی وظیفهای نیست که یکبار انجام گرفته و برای مدتی مسکوت بماند، بلکه فعالیتی است فرآیندی، یعنی از ویژگیهایی چون تداوم، استمرار، پویایی و جامعیت برخوردار است. از این رو مدیران به منظور احیای سازمان، پیوسته در حال برنامهریزی و طراحی هستند و این وظیفهای است که تعطیل شدنی و منقطع نیست. برنامهریزی فعالیتی است آگاهانه، دقیق، مبتنی بر تجزیه و تحلیل واقعی از زمان و شرایط درونی و بیرونی سازمان.[2]
استراتژی موضوع تازه ای در جهان نیست و سالهاست که شرکت های بزرگ و کوچک برای بقا و رقابت در بازار از ابزارهای استراتژیک استفاده می کنند. در ایران نیز در طی چند سال اخیر این موضوع به صورت گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است.
امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و افزایش تولید و همچنین رقابتی شدن بازار و افزایش عرضه نسبت به تقاضا، بازاریابی، فروش، گسترش و نگهداری بازار، استراتژی از عمده دغدغه های شرکت ها می باشد.
1-3- مسأله تحقیق
امروزه با توجه به تغییرات و تحولات سریع محیط خارجی سازمان ها و غیر قابل پیش بینی بودن آنها و با توجه به اینکه منابع در اختیار ما محدود می باشد، موسسات، سازمان ها و شرکت ها برای پاسخ گویی اثربخش به نیازهای گوناگون مشتریان، نیازمند تفکری راهبردی هستند. بدین منظور مدیران تجارب، ایده ها و توانمندی های مدیریتی موفق و موثر را در قالب یک تفکر راهبردی و در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک ارائه می کنند.
برنامه ریزی استراتژیک به سازمان این امکان را می دهد که به شیوه ای خلاق و نوآور عمل کرده و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل ننماید. این شیوه مدیریت باعث می شود که سازمان دارای ابتکار عمل بوده و همچنین منافعی نصیب سازمان گردد.[1]
هر سازمانی باید بکوشد در صنعت مربوطه پیشگام بوده و خلاق و مبتکرانه عمل کند و بجای اینکه در برابر رویدادها از خود واکنش نشان دهد باید بکوشد بر محیط اطراف خود اثر بگذارد. در صحنه تصمیم گیری، فرایند برنامه ریزی استراتژیک نماد این ابتکار عمل بوده و موید روشی معقول، خردمندانه و نظام مند می باشد.
فرایند برنامه ریزی استراتژیک، یک فرایند مدیریتی است شامل هماهنگی قابلیت های سازمان با فرصت های موجود. این فرصت ها در طول زمان تعیین شده و برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری منابع سازمان مورد بررسی قرار میگیرند. حوزهای که در آن تصمیمات استراتژیک اتخاذ میگردند شامل:[3]
(1) محیط عملیاتی سازمان،
(2) مأموریت سازمان و
(3) اهداف جامع سازمان میباشد.
برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است که این عناصر را با یکدیگر در نظر گرفته و گزینش گزینههای استراتژیک سازگار با این سه عنصر را آسان میسازد و سپس این گزینهها را بکار گرفته و ارزیابی میکند.[3]
باید توجه داشت که فرایند برنامه ریزی استراتژیک زمانی با ارزش است که به تصمیمگیرندگان اصلی کمک کند که به صورت استراتژیک فکر کرده و عمل کنند. برنامه ریزی استراتژیک به خودی خود هدف نیست بلکه تنها مجموعهای از مفاهیم است که برای کمک به مدیران در تصمیمگیری استفاده میشود.
میتوان گفت که اگر تفکر استراتژیک و عمل کردن در فرایند برنامه ریزی استراتژیک به صورت عادت درآید، آنگاه فرایند میتواند کنار گذاشته شود.[3]
کارخانجات ریسندگی و بافندگی و در کل صنعت نساجی جزء پرمعضل ترین صنایع حال حاضرکشور می باشند و برای رهایی از این مشکلات برنامه ریزی استراتژیک می تواند بسیار راهگشا باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-09] [ 10:12:00 ب.ظ ]
|