قاچاق انسان و اشخاص

             قاچاق انسان[۱] یکی از جرایم تاسف بار جهان متمدن امروزی است که از آن با نام برده داری مدرن نیز یاد می شود. برده داری دوران گذشته بیشتر در کار اجباری و بهره کشی از جسم خلاصه میشد. اما امروزه ابعاد و شیوه های آن تغییرگسترده ای یافته که کار اجباری تنها یکی از ابعاد آن است. این برده داری نوین، امروزه با نام قاچاق انسان متولد شده و سازوکارهای آن نسبت به برده داری دوران پیش از مدرن به شکل اساسی دگرگون شده است. به گونه ای که قاچاق انسان امروزه تبدیل به یکی از مهم ترین مسائل در سطح بین المللی شده است و کشورهای زیادی اعم از کشورهای فقیر و کشورهای غنی را در همه قاره ها درگیر خود ساخته است. بسیاری از تحلیل گران معتقدند آنچه که امروزه با نام قاچاق انسان مطرح است، رابطه ای با برده داری ای دارد که سرانجام در اواخر سده نوزدهم و ابتدای سده بیستم پس از قرن ها ملغی گردید، ولیکن ابعاد و رویه های مشابه آن به گونه ای همچنان باقی مانده است. حجم عظیم قاچاق انسان که به صورت یک موج از ابتدای دهه ۱۹۹۰ شدت گرفته همچنان در حال افزایش است. بر طبق آمارها پدیده قاچاق انسان در دو سه دهه اخیر گسترش روزافزونی داشته، که این گسترش روزافزون معلول عوامل و زمینه های متعددی است. با توسعه و پیشرفت روزافزون این پدیده در جوامع، آسیب های آن تنها کنش گران فردی را هدف خود قرار نداده بلکه شعاع این آسیب ها سطح اجتماعی و ساختاری را نیز متأثر ساخته است و در بسیاری از جوامع به یک مسئله مهم اجتماعی تبدیل شده است. متأثّر از همین نگاه فرد نگر، قربانیان قاچاق انسان، عاملین و مجرمین اصلی تلقی می شوند، زیرا آنان محصول و فرآورده نهایی قاچاق انسانند. اما باید گفت که با سیستماتیک و سازمانی شدن این پدیده، فرد درحلقه عوامل مجرم کمترین سهم را دارد. زیرا شرایط ساختاری و عوامل فراملی و فرا کنشگر تأثیر بسیار نیرومندی بر تقویت وگسترش قاچاق انسان دارند و اینکه موجب پیدایش آسیب های فردی و اجتماعی متعددی می شوند که با فردی نگریستن مسئله قابل توجیه نیست. بر این اساس می بایست با در نظر گرفتن زمینه ها و انگیزه های ساختاری مسئله و تأثیر آن در پیدایش مسئله و آسیب های اجتماعی قاچاق انسان[۲]، راهکارها و اقدامات علیه آن را با تأکید بیشتری بر جنبه های ساختاری و سازمانی به کار برد.

        مع الوصف، شناخت پدیده قاچاق انسان و اشخاص[۳] در ابتدا مستلزم تعریف درستی از این پدیده است. قاچاق انسان پدیده گسترده ای است که معمولاً ابعاد آن از آنچه که از آن با نام قاچاق اشخاص یاد می شود، نیز گسترده تر است. تعریفی که در ماده سوم پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص مصوب سال ۲۰۰۰ الحاقی به کنوانسیون ملل متحد علیه جنایات سازمان یافته فراملی ارائه شده است در زمره کامل ترین تعاریف در این باره است. در این پروتکل آمده است: قاچاق اشخاص، به معنی استخدام کردن، اعزام، انتقال، پناه دادن یا پذیرفتن اشخاص است که به وسیله تهدید یا توسل به زور یا اشکال دیگر اجبار، ربودن، تقلّب یا فریب، اغفال، سوء استفاده از وضعیت آسیب پذیری یا با دادن یا گرفتن مبالغی یا منافعی برای تحصیل رضایت شغلی که روی دیگران کنترل دارد، که این اقدامات به منظور بهره برداری صورت می گیرد. بهره برداری شامل بهره برداری از فحشای دیگران یا اشکال دیگر بهره برداری جنسی، کار یا خدمات اجباری، به بردگی گرفتن یا اعمال مشابه بردگی، استثمار یا استخراج اعضاست. اما تعریفی که برای قاچاق انسان آمده است این است که قاچاق انسان عبارت است از خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیر مجاز فرد یا افراد از مرزهای کشور با اجبار یا اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و با سوء استفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد به قصد فحشا، یا برداشت اعضا و جوارح، بردگی و ازدواج. با این اوصاف، باید تصریح کرد که قاچاق انسان مفهومی به مراتب گسترده تر و عام تر از قاچاق اشخاص را شامل می شود. به هر روی، با عنایت به موضوع پژوهش حاضر، بررسی ابعاد مختلف قاچاق اشخاص و مسایل پیرامون آن مورد توجه نگارنده در مباحث مطروحه خواهد بود.

           به هر روی، در مفهوم شناسی قاچاق اشخاص باید مقدمتا تاکید کرد که کلمه قاچاق یک اسم ترکی است و عبارت است از: تردستی، کاری که پنهانی و با تردستی انجام شود، خرید و فروش چیزهایی که در انحصار دولت است و یا معامله ی آنها ممنوع است، وارد یا صادر کردن چیزی که ورود و صدور آنها ممنوع است. در این راستا، قاچاق اشخاص را می توان عبارت دانست از استخدام، انتقال، تحویل گرفتن، مخفی کردن، پناه دادن[۴]، خارج یا وارد ساختن مجاز یا غیر مجاز فرد یا افراد به وسیله ی تهدید یا به کارگیری زور یا دیگر اشکال تحمیل از قبیل اکراه، اجبار، خدعه یا نیرنگ، آدم ربایی[۵]، تقلب[۶]، فریب، و یا با سوء استفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده به منظور بهره کشی[۷]، فحشا[۸]، بردگی[۹]، برداشت اعضا و جوارح، ازدواج، فرزندخواندگی دروغین و غیر قانونی و … . در واقع، می توان تعریف فوق را مفهومی نسبتا جامع و کامل از قاچاق اشخاص برشمرد.

          به هر روی، مشخص گردید که قاچاق اشخاص ناظر بر هر گونه نقل و انتقال غیر قانونی انسان ها در اقصی نقاط جهان می باشد. به گونه ای که در این نقل و انتقال قاچاقچیان از طریق اجبار و نیرنگ موجب به دام انداختن اشخاص شده و از این طریق به تحصیل منافع مادی و معنوی فراوانی در سطح ملی و بین المللی می پردازند. لذا، تردیدی نیست که برای جلوگیری از این پدیده نامبارک و غیر انسانی، نهادهای بین المللی به ویژه نهادهای پولی و مالی بین المللی رسالت سنگینی به دوش دارند؛ امری که در ادامه و در فصول آتی پژوهش حاضر به تبیین آن خواهیم پرداخت.

گفتار دوم:  سازمان های پولی و مالی بین المللی  

            بیشتر سازمان های پولی و مالی بین المللی به منظور تعامل بیشتر کشورهای جهان در راستای بهبود نظام مالی جهانی با هدف بهبود اقتصاد کشور های در حال توسعه و یا کشورهایی که با بحران مواجه هستند، افزایش همکاری های اقتصادی تجاری و مبادلاتی  تاسیس شده اند. چرا که اقتصاد در میان فعالیت های اجتماعی بشر جایگاه مهمی دارد چون که با معیشت و حیات وی مرتبط است، اقتصاد بد یعنی معیشت بد و اقتصاد خوب یعنی معیشت خوب. در این راستا، در میان سازمان های بین المللی نیز سازمان های اقتصادی جایگاه مهمی دارند. این همه بخاطر اهمیت مقوله اقتصاد است. امروزه اگر مقامات و مدیران یک کشور بتوانند وضعیت اقتصادی کشورشان را بهبود ببخشند، مدیران موفقی محسوب می شوند و اگر نتوانند، مدیران ناموفقی خواهند بود. این مساله مهم یعنی اقتصاد، در اعصار گذشته، هر چه به عقب بازمی گردیم، شکل انفرادی تری داشته است، هم در مقیاس فردی، و هم در مقیاس اجتماعی. انسان ها و جوامع در زمان های گذشته با اقتصاد ساده تری مواجه بوده اند و خود مصرفی نمود بیشتری داشته است. اما به مرور زمان و با گسترش جوامع و پیدایش اجتماعات جدید، رفته رفته اقتصاد از ماهیت ساده خود فاصله گرفته و پیچیده تر شده است و تولید برای خود جایش را به تولید برای تجارت داده است. روزگاری، محصولات کشاورزی را برای خود، تولید می کردند و مصرف می نمودند، سپس شکل ساده ای از تولیدات و ابزارآلات صنعتی پدید آمد که نمونه های اولیه آن نیز شامل تولید برای خود می شد. با پیشرفت های صنعتی بوجود آمده، بویژه پس از انقلاب صنعتی قرن هجدهم میلادی و اختراع ماشین بخار، ابزار صنعتی پیچیده تر شده و امکان تولیدات کشاورزی در تیراژهای بالاتر بوجود آمد. همین امر، ماهیت اقتصاد را از شکل ساده به شکل پیچیده و ترکیبی، متحول نمود و تولید برای تجارت، یعنی تولید برای غیر، و به منظور کسب درآمد، جای تولید برای خود را گرفت.

      به هر روی، وقتی اقتصاد از خانواده بیرون آمد و شکل ملی و اجتماعی بخود گرفت و زمانی که از سطح ملی نیز فراتر رفت و در مقیاس بین المللی و جهانی مطرح شد، ضرورت تشکیل سازمان های اقتصادی ملی و بین المللی نیز احساس گردید و سازوکارهای آن تدوین شد. سازمان هایی چون مالیات، بورس، سرمایه گذاری و بانک ها، نمونه هایی از این نوع هستند. دسته ای از این سازمان ها ، امروزه به سازمان های پولی و مالی مشهور شده اند. در واقع، سازمان های پولی و مالی، سازمان هایی هستند که محور فعالیت آنها امور پولی و مالی است. در واقع آنها از این طریق اقدام به تعدیل امور اقتصاد یدر گستره جامعه هدفشان می نمایند. دادن یا ندادن پول، تحت عنوان وام و ارائه مشورت در خصوص سرمایه گذاری های مناسب در بخش های مختلف اقتصاد و مشارکت در آنها و تضمین های مربوطه از جمله مهم ترین محور های این تعدیل می باشد.

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...