پایان نامه بررسی اولویت¬بندی ابعاد موثر در پیاده¬سازی فناوری RFID در مبارزه با قاچاق کالا |
در زنجیرهتامین
مدیریت زنجیرهتامین به صورت همه فعالیتهای مدیریتی مرتبط با جریان مواد از تامینکنندگان یک سازمان به مشتریان آن سازمان توصیف میشود که هدف اصلی آن بیشینهسازی رضایت مشتری در پایینترین هزینه ممکن است (Bose & Pal, 2005)، فناوری شناسایی خودکار همانند RFID بر تمام جنبههای مدیریت زنجیرهتامین اثر میگذارد، به ارتقای مدیری تقاضا، سفارشیسازی و تهیه مجدد کالای کاهش یافته در موجودی کمک کرده در حالی که هزینههای توزیع و موجودی را کاهش میدهد و همچنین مدلهای جعلی و تقلبی از کالاهای با نام نشان تجاری را کاهش میدهد. برچسب زدن بر هر کالا در یک زنجیرهتامین در ارسال محصول صحیح به مقصد صحیح و در زمان صحیح، کاهش هزینه عملیات و حملونقل و به حداقل رساندن زمانهای تحویل در توزیع کمک میکند. با وجود اینکه موانع زیادی وجود دارد طرح RFIDبزرگ است و این فناوری کشش قابل توجهی را در طول ۳ تا ۵ سال آینده به دست خواهد آورد و در طول ۵ تا ۱۰ سال آینده از آن به صورت گسترده استفاده خواهد شد. بکارگیری فناوری RFID منجر به کارایی بیشتر در عملیات و مدیریت زنجیرهتامین خواهد شد. در عوض استدلال میشود که RFID به دلیل ارتباط و پاسخگویی بهتر به مشتریان و کارایی در عملکرد مالی از طریق سرمایهگذاری کاهش یافته، بایستی منجر به بازدهی بیشتر که به معنای ایجاد ارزش در بازاریابی است، شود (Bose & Pal, 2005).
تولیدکنندگان، خردهفروشان، تامینکنندگان لجستیک و موسسات دولتی در حال استفاده بیسابقه از فناوری RFID برای ردیابی، مصون ساختن و ادارهکردن کالاها از زمانی که آنها مواد خام هستند تا انتهای چرخه محصول میباشند. تولیدکنندگان به صورت بخصوصی میتوانند از RFID بهرهمند شوند چرا که این فناوری میتواند فرایندهای داخلی را کاراتر کند و پاسخگویی زنجیرهتامین را ارتقا دهد – به عنوان مثال، بر اساس نتایج مطالعهای که توسط موسسه تحقیقاتی AMR صورت گرفت، مشخص شد که پذیرندگان اولیه RFID در صنعت محصولات مصرفی هزینههای زنجیرهتامین را بین ۳ تا ۵ درصد کاهش دادهاند و درآمدشان بین ۴ تا ۷ درصد به دلیل قابلیت دید مضاعفی که RFID فراهم میکند رشد کرد( گزارشات تحقیقاتی AMR، ۲۰۰۴).
در حالی که آنجلز (۲۰۰۵) بیان می کند که RFID متعهد به بستن شکافهای اطلاعاتی در زنجیرهتامین است کی، کین و مکینتاش پا را فراتر نهاده و معتقدند که فناوری RFID آزادیهای فرایند را ارائه میکند، که آن قابلیتی برای افزودن ارزش در طول کل زنجیرهتامین و روابط کسب وکار با ایجاد قابلیت تحرک اطلاعات، افراد و فعالیتهای کسب و کار است. به صورت خلاصه اطلاعات اجازه شفافیت کامل در طول زنجیرهتامین را میدهد، مسیر حیاتی که که از بازاریابی به مشتری سوق داده میشود. این نکته را باید متذکر شد که در کنار الزامات مالی که RFID ایجاد میکند، سازمان با سرازیر شدن حجم عظیمی از دادهها مواجه میشود که برای موفقیت، این دادهها باید به اطلاعات و در نهایت دانش تبدیل شوند. در واقع فناوری RFID میرود که در داخل مدیریت زنجیرهتامین کوهی از دادهها درباره موقعیت پالتها، جعبهها و کارتنها ایجاد کند. این فناوری میرود که اقیانوسی از اطلاعات درباره اینکه یک کالا در چه زمان و مکانی تولید، انتخاب و حمل میشود، تولید کند. این فناوری میرود که رودخانهای از اعداد را ایجاد کند، که مجبور خواهند بود ذخیره شوند، به صورت بلادرنگ انتقال داده شوند و در مدیریت انبار و موارد دیگر تقسیم شوند.
لازم به ذکر است که مهمترین نکته از دیدگاه استراتژی کسبوکار، کاربرد RFID و قدرت آن برای شکلدهی مجدد استراتژی کسبوکار از آنجایی که در مقابل بهبود ساده استراتژی وظیفهای قرار میگیرد، است. به عبارت دیگر این به معنای آن است که نه تنها کارها را بهتر انجام میدهد بلکه همچنین به صورت متفاوت انجام میدهد.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-10] [ 10:54:00 ب.ظ ]
|