پایان نامه بررسی اولویت بندی تامین کنندگان شرکت نیروی محرکه با روش MADM فازی |
تفاوت میان نظریه احتمالات و منطق فازی
یکی از مباحث مهم در منطق فازی ، تمیز دادن آن از نظریه احتمالات در علم ریاضیات است. غالباً نظریه فازی با نظریه احتمالات اشتباه می شود . در حالی که این دو مفهوم کاملاً با یکدیگر متفاوتند . این موضوع به قدری مهم است که حتی برخی از دانشمندان بزرگ علم ریاضیات در دنیا، به ویژه کشور های غربی، در مورد آن با یکدیگر بحث دارند و جالب آن که هنوز ریاضیدانانی وجود دارند که با منطق فازی مخالفند و آن را یک سوء تعبیر از نظریه احتمالات تفسیر می کنند . از نگاه ریاضیدانان ، منطق فازی چیزی نیست جز یک برداشت نادرست از نظریه احتمالات که به گونه ای غیر قابل قبول ، مقادیر و اندازه گیری های نا دقیق را وارد علوم ریاضیات ، مهندسی و کنترل کرده است. بعضی نیز مانند برونو دفینیتی[۱] معتقدند فقط یک نوع توصیف از مفهوم عدم قطعیت در علم ریاضیات کافی است و چون علم آمار و احتمالات وجود دارد ، نیازی به مراجعه به منطق فازی نیست . توضیح تفاوت میان این دو نظریه البته کار چندان دشواری نیست. منطق فازی با حقایق نا دقیق سر و کار دارد و به حدود و درجات یک واقعیت اشاره دارد؛ حال آن که نظریه احتمالات بر شالوده مجموعه حالات تصادفی یک پدیده استوار است و درباره شانس وقوع یک حالت خاص صحبت می کند . حالتی که وقتی اتفاقی بیفتد ، دقیق فرض می شود . ذکر یک مثال می تواند موضوع را روشن کند. فرض کنید در حال رانندگی در یک خیابان هستید . اتفاقاً متوجه می شوید که کودکی در اتومبیل دیگری به موازات شما در حال حرکت است ، نشسته و سر و یک دست خود را از پنجره ماشین بیرون آورده و در حال بازی گوشی است . این وضعیت واقعی است و نمی توان گفت احتمال این که بدن این کودک بیرون اتومبیل باشد ، چقدر است .
چون بدن او واقعاً بیرون ماشین است ، با این توضیح که بدن او کاملاً بیرون نیست ، بلکه فقط بخشی از بدن او خارج اتومبیل قرار گرفته است. تئوری احتمالات در اینجا کاربردی ندارد . چون ما نمی توانیم از احتمال خارج بودن بدن کودک از ماشین صحبت کنیم ؛ زیرا آشکارا فرض غلطی است. اما می توانیم از احتمال وقوع حادثه صحبت کنیم. مثلاً هر چه بدن کودک بیشتر بیرون باشد ، احتمال این که در اثر برخورد با بدنه یک اتومبیل در حال حرکت دچار آسیب شود ، بیشتر می شود .
این حادثه هنوز اتفاق نیفتاده است ، ولی می توانیم از احتمال وقوع آن صحبت کنیم . اما بیرون بودن تن کودک از ماشین همین حالا به واقعیت تبدیل شده است و فقط می توانیم از میزان درجات آن صحبت کنیم.
تفاوت ظریف و در عین حال پررنگی میان نظریه احتمالات نظریه فازی وجود دارد که اگر دقت نکنیم ، دچار اشتباه می شویم ؛ زیرا این دو نظریه معمولاً در کنار یکدیگر و در مورد اشیای مختلف همزمان مصداق هایی پیدا می کنند . هنگامی که به یک پدیده می نگریم ، نوع نگاه ما به آن پدیده می تواند تعیین کند که باید درباره احتمالات صحبت کنیم یا منطق فازی ، در مثال بالا موضوع دغدغه ما کودکی است که در حال بازی گوشی است. اما یک وقت نگران این هستیم که تا چه اندازه خطر او را تهدید می کند . خطری که هنوز به وقوع نپیوسته است . یک وقت هم ممکن است نگران باشیم که بدن او چقدر بیرون پنجره است . واقعیتی که هم اکنون به وقوع پیوسته است . ( آذر ،۱۳۸۷)
۲-۱۸ معرفی اجمالی روش تاپسیس
روش تاپسیس اولین بار به صورت علمی در جنگ جهانی دوم با چندین هدف متعارض مطرح شد.ولی مدل آن برای اولین بار توسط هوانگ و یون در سال ۱۹۸۱ پیشنهاد شد.
مدل تاپسیس از جمله مدل های تصمیم گیری چند معیاره هست و از گروه مدل های جبرانی محسوب میشود .در این روش علاوه بر در نظر گرفتن فا صله یک گزینه Ai از نقطه ایده ال ، فاصله از آن نقطه ایده ال هم در نظر گرفته می شود .بدین معنی که گزینه انتخابی باید دارای کمترین فاصله از راه حل ایده ال بوده ، در عین حال دارای دورترین فاصله از راه حل ایده ال منفی باشد. ( اصغر پور ۱۳۸۹) .
TOPSIS بر این مفهوم استوار است که گزینه انتخابی باید کمترین فاصله را با راه حل ایده آل مثبت و کمترین فاصله را با راه حل ایده آل منفی داشته باشد (Hwang&Yoong,1981).
۲۲ Bruno definetti
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-01-11] [ 02:00:00 ق.ظ ]
|