جایگاه زن در اسلام و در جوامع مختلف

۱-۱-۱-زن

واژه ی زن در زبان پهلویژن، در اوستا و هندی باستان جنی[۱] و در انگلیسی باستانwifman به معنی «انسان مونث» بوده‌است (در برابر werman به معنی انسان مذکر) در آن دوران Man و mann معنی خنثی داشت و فقط نوع انسان را خطاب قرار می‌داد.

نمادی که برای سیاره ناهید (ونوس در نام غربی) در نظر گرفته شده همان نماد جنسیت زن است و آن نیز شکلی نمادین از آینه در دست ونوس خدای روم باستان است. این نماد از یک دایره و یک بعلاوه (صلیب) کوچک در زیر آن ساخته شده‌است. در یونی‌کد هم این نماد پذیرفته شده‌است. همچنین نماد ونوس نماد زنانگی و رفتار زنانه نیز است. در شیمی دوران باستان عنصر مس نیز همین نماد را داشت. در آن زمان دایره بالای نماد نماد روح و بعلاوه زیر آن نماد ماده در فیزیک بود.

واژه «بانو»، در کتیبه‌های ساسانی و ادبیات زردشتی فارسی میانه، در لقب بعضی از ایزد زنان هند و ایرانی و همراه نام همسران شاهان، امیران و بزرگان دربار دیده می‌شود. در ادبیات فارسی، بویژه در منظومه‌هایی مانند شاهنامه، ویس و رامین و خسرو و شیرین، به معنی زن بزرگ و ملکه کاربرد فراوان دارد. قدیمی ترین کاربرد این عنوان در یکی از الواح تخت جمشید به خط عیلامی بصورت ba-nu-ka (احتمالاً با تلفظ بانوکا[۲] در لوحه شماره ۱۷۰۸) است که ظاهراً عنوان ملکه آتوسا[۳] دختر کورش، همسر داریوش و مادر خشایارشا بوده است. در فارسی میانه و پارتی بصورت «بانوگ» دیده می‌شود. چندین بار در “کتیبه شاپور اول در کعبه زردشت”، در عنوان زنان دربار و به عنوان لقب ناهید،ایزدبانوی نگهبان آب، آمده است.[۴]

۱-۱-۲-زن در اسلام

زن یکى از زیباترین مظاهر لطف و رحمت الهى است که با خلقتش آسایش ‍ و آرامش به عالم هستى اهداء گشته است .
و در پى این آرامش و سکونت ، مبنا و راهکار راهوار کمال در صحنه وجود نقش بسته است .
زن با بهترین نقش و اساسى ترین جایگاه پا در عرصه گیتى نهاد تا متانت و طماءنینه که سرمایه و هستى مردان است را مفهوم بخشیده و مرد را ناخودآگاه تا بسوى بالاترین ارزشها و کمالات همراهى نماید و با این افتخار بهشت را به بهترین بودن خویش زینت داده و افتخار آنرا داشته باشد که به کلمات مباهات آمیز نبى الله الاعظم و ائمه معصومین (علیهم السلام ) آمده تا بفرمایند: بهشت زیر پاى مادران است و قدر و منزلت زن و مادر را از بهشت هم بالاتر ببرند.

چه فخر و افتخارى بالاتر از اینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم یک زن بوده و حضرت نبى اکرم (صلى الله علیه وآله ) اشرف خلایق و بالاترین و ارزشمندترین موجود و خلق بارها و بارها خود را فدائى حضرت فاطمه سلام الله علیها بخواند و مگر نه اینست که کلام پیامبر (صلى الله علیه وآله ) کلام خداست .
و مگر نه اینست که در آن خطاب الهى علت خلقت را به او برمى گرداند و مى فرماید: لو لا فاطمه لما خلقتکمایعنى اگر نبود فاطمه نه تو اى پیغمبر و نه على امیرمومنین (علیه السلام ) را خلق نمى کردم .آنقدر در فزونى مقام و جایگاه او بخاطر وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام ) گفته هاى قدسى موجود است که مردان را مبتلا به یک رشک و غبطه مى کند که خوشا به حال زنان با آن مقام رفیع .

۱-۱-۳-زن در جامعه

جایگاه و موقعیت زن در جامعه بشری، ارج نهادن به او به عنوان رکن مهم پیکره انسانی و فرصت دادن به او برای اعمال اراده و نظر خود در مسایل شخصی و اجتماعی و مبارزه با تبعیض های گوناگون در حقوق و تکالیف او مساله ای است که در طول تاریخ بشری همواره مطرح بوده است.

تاریخ ورود زنان به فعالیت های اقتصادی و کار قدمتی به اندازه زندگی بشر بر روی کره زمین دارد که از همان آغاز زن و مرد هر دو برای ادامه بقا  و حیات به کار مشغول شدند.

از دورترین دوره های تاریخ تا عمر حاضر، هر گاه زنان فرصتی به دست آورده اند نسبت به وضع موجود و سنت های جاری حاکم بر جامعه خود اعتراض کرده و خواستار رفع تبعیض موجود بین خود و مردان شده اند. تفاوتها و تبعیض های ناروا بین زن و مرد در همه دورانها و نزد همه ملل و اقوام، کم و بیش وجود داشته و همواره نیز از سوی زنان و یا گروههایی از مردان مدافع حقوق آنها اعتراضات و اقداماتی برای الغای تبعیض ها و احجافها به عمل آمده و به نتایجی هم منجر شده است. در حال حاضر نیز با وجود اقدامات فراوانی که در این زمینه صورت گرفته است و قوانین بسیاری از کشورها مخصوصاً کشورهای غربی به تساوی حقوق زن و مرد در همه زمینه ها تصریح دارند، باز هم اعتراض زنان در خصوص وجود و تبعیض و عدم احقاق حقوق آنان شنیده می شود.

از زمانیکه بشر پا به عرصه وجود گذاشت و برای ادامه زندگانی خود، به حکم ضرورت به مبارزه با طبیعت برخاست، زن و مرد در کنار یکدیگر گام برداشته اند. با این حال با تشکیل اجتماعات انسانی، تقسیم عادلانه بین نقش ها و در اداره جامعه ازمیان رفت و در نتیجه قدرت نابرابر شکل گرفت . اگر قدرت با هریک از جنسها همراه باشد میتواند در شکل دهی به ساختارهای متفاوت جامعه بسیار مهم باشد. فی المثل ساخت یک جامعه زن سالار متفاوت از ساخت جامعه پدرسالار است . در دوره اول زن و مرد وظایف و مشاغل مختلف داشته اند با این حال همکار و مکمل هم بوده اند و هیچ چیز از پیش، مبین برتری یکی بر دیگری نبوده است و بر اثر تعاون ، مناسبات متعادل و متوازنی که بین آنها پدید آمده ، استحکام یافته بود.

در این اجتماعات ، شیوه زندگی بر پایه شکار و گردآوری خوراک قرار گرفته است. مرد به شکار می رفت، زن به جمع آوری خوراک مشغول بوده است و گاهی نیز به شکار میرفت. هر یک از این دو، توانایی خاصی داشت که برای انجام  دادن کاری ، ضروری بوده . ارزش هردو برابر هم می بود. محل اقامت در این مرحله ، دو مکانی است و فرزندان همواره دوتباری اند.

در دوره زن سالاری، زن قدرت بسیار می یابد ، چرا که کار زن، کشاورزی است و مشغله مرد دامداری است. اساساً اساس برتری زن بر مرد و یا بالعکس را همین عامل مهم ، تعیین می کند. اگر عامل اقتصادی و تکنیکی در دست هر یک از جنس ها باشد، آن یک قدرت را به یدک می کشد و سپس ارزش ها و هنجارها نیز به سراغ قبول ذهنیتها از این برتری خواهد آمد. همانطوری که در دوره زن سالاری زن به اقتضای کار و فعالیتش ، یعنی کشاورزی ، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود، در دوره پدرسالاری با در اختیار گرفتن فعالیتهای اقتصادی توسط مردان ، اهمیت یافتن نرینگی رشد پیدا کرد و در پی آن عقاید و فرهنگها نیز در پی توجیه مردسالاری برآمده اند.

دختران و زنان با برعهده داشتن مسوولیت خطیر پرورش نسل آینده در نظام طبیعی و تداوم بخشیدن به این نقش در خانواده و جامعه به گونه ای موثر در روند توسعه اجتماعی نقش داشته اند. جایگاه زنان و دختران در جوامع به عنوان قشر فرهنگ ساز، از جمله موضوعات در خور اعتنایی است که می توان از منظر انسانی به آن توجه کرد و ابعاد آن را با بهره گیری از تلا ش های علمی و پژوهشی مورد کاوش قرار داد. هر نهادی در جامعه که پاسخگوی برخی از نیازها است، ترکیبی از زنان و مردانی است که در آن سهم مشترک دارند. اما نقش زنان به دلیل نزدیکی به فرزندان، در ایجاد و حفظ باورهای روزمره بسیار بیشتر از مردان است. باورهای روزمره در صورت تداوم تبدیل به باورهای اساسی می شوند. باورهای اساسی از آن جهت که به حرکت ها و جهت گیری های جوامع در مواقع حساس می انجامند، بسیار مهم و قابل توجه اند. در عصر کنونی که همه چیز با شدت تمام در حال دگرگون شدن است، تغییر و تحول سریع جامعه همه چیز را به سرعت تغییر می دهد و اطلا عات مدام تازه می شوند. بایگانی ادراکی افراد نیز باید با سرعت بیشتری اصلا ح گردد. لذا زنان و دختران نیز برای ایفای بهینه وظایفشان باید با پرورش استعدادهای خود به تمامی عرصه ها و سطوح مسوولیت هایی که تاکنون در انحصار مردان بوده است گام بگذارند و برای این کار، برخورداری آنان از حقوق و به ویژه امکانات برابر با مردان ضروری است. در عصر کنونی، توانمندسازی زنان، توانمندسازی کل عالم بشری است. اما این که چه عوامل و موانع موجب شده از این نیروی بالقوه عظیم در جهت حل مسائل و رشد جامعه کمتر استفاده شود آنهم در شرایطی که کشور ما نیاز دارد هرچه پرشتاب تر با اتکا به نیروی انسانی متخصص و کاردان به سوی توسعه حرکت کند نیازمند بررسی ومطالعه وضعیت زنان در قرون و اعصار گذشته است.

زنان در سراسر جهان نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در اداره امور خانواده و جامعه دارند . آنان برای تسریع روند تغییر و تحقق هدف های توسعه پایدار ، می توانند مسؤولیت بسیارجدی و مهمی را برعهده گیرند .

آموزش زنان و مشارکت آنان در بازارکار نقش به سزایی در توسعه کشور داشته به گونه ای که حدود نیمی از جمعیت شاغلین درکشور را زنان تشکیل می دهند . از سوی دیگر ، در هرجامعه ای پرورش نسل آینده به دست زنان است و حتی اگر آنها جذب بازار کار شوند ، آموزش می تواند آنها را در پرورش بهتر فرزندان یاریگر باشد. در کشور ما طی سال های اخیر زنان هم در بحث اشتغال فعالیت عمده ای داشته اند و در این زمینه باید فعالیت های فرهنگی را در جهت بهبود نقش سنتی مادران انجام دهیم تا موقعیت زنان در جامعه بهبود یابد و زنان با تزریق فکر و ایده به کالبد اقتصادی جامعه ، مسیر رشد و توسعه را هموارتر سازند .

آنهامی توانند در تمام قسمت های اقتصادی بازوی اصلی و قدرتمندی برای پیشبرد اهداف باشند . به عنوان مثال در بسیاری از نواحی کشورهای در حال توسعه ، رشد زنان در اداره امور کشاورزی ، آب ، جنگل داری و منابع انرژی افزایش یافته است . زن به عنوان یک مادر و یا به عنوان شخصی که در زندگی اجتماعی و شغلی با افراد مختلف در ارتباط است و به خاطر ویژگی های روحی و عاطفی به خصوص خود می تواند یک حامی و نگهبان در جامعه و در نتیجه حافظ توسعه پایدار باشد .

زنان باید به خود اهمیت و ارزش خاصی دهند تا بتوانند در تمام زمینه ها مدیران خوبی باشند . در دنیا زنانی وجود دارند که با همت و سعی خود توانسته اند مدیران موفقی شوند . از جمله مسؤول برنامه ریزی اقتصادی شرکت نوکیا که با سیاست های خاص خود شرکت را در سطح جهانی مطرح کرده است و البته از اینگونه افراد در جامعه زیاد داریم و در واقع اعتماد به نفس در هر شخصی رمز موفقیت است. زنان بایستی هنجارهای رفتاری مشخص و تعیین کننده ای را در زمینه های مختلف بپذیرند و آنها را ترویج دهند ولی اجرای این برنامه ها احتیاج به یک محیط سالم در جامعه دارد ولی با این وجود هنوز در جامعه ایرانی نرخ مشارکت زنان کم است .

براساس آمار به دست آمده در سال ۱۳۸۰ نرخ مشارکت زنان بین ۲۴۱۵فقط ۱۳ درصد بوده است و براساس سرشماری سال ۱۳۷۵ در ایران بیش از ۱۳ میلیون زن ایرانی شغل خود را خانه داری توصیف کرده اند البته این تعداد به منزله پایین بودن چشمگیر نرخ مشارکت زنان در بازار کار است و علت این امر هم نقش دوگانه زن در خانواده و اجتماع است . زن با بهره مندی از خصایل ، استعدادها و روح لطیف انسان گرایی در پی ایجاد آرامش برای هردو محیط است.

پس توسعه کشورهای درحال رشد برای زنان نقشی دوسویه به همراه دارد و بی گمان نقش زنان در مشارکت مفهومی فراتر از حضور آنان دارد . براساس پیش بینی های انجام شده تا سال ۱۳۸۸ یک سوم نیروی کار زنان بین سنین ۲۰ تا ۲۴ ساله است و عرضه نیروی کار زنان در گروه سنی ۲۴۲۰ساله از ۲/۱۷ درصد در سال ۱۳۷۵ به ۳۲ درصد در سال ۱۳۸۸ افزایش خواهد یافت و به عکس سهم آنان در گروه سنی ۲۵ ساله و بیشتر از ۳/۶۱ درصد به ۵۶ درصد کاهش خواهد یافت .در واقع نرخ مشارکت زنان روندی فزاینده داشته است و از مهم ترین دلایل این افزایش را می توان در افزایش سطح تحصیلات زنان عنوان کرد .

علاوه بر این عامل ، افزایش سطح تحصیلات موجب بالارفتن سن ازدواج و کاهش نرخ زادو ولد گردیده که موارد فوق مشارکت در فعالیت های اقتصادی را تشدید نموده است و با توجه به این موارد پیش بینی می شود که در سالهای آینده نرخ مشارکت زنان و عرضه کار آنان همچنان از روندی فزاینده برخوردار شود که این امر باعث رشد توسعه اقتصادی کشور می گردد .

خرید و دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...