منابع مقالات علمی : بررسی تاثیر سرمایه فکری بر صنعت بانکداری و عملکرد بانکهای ملت استان … |
۲-۶- رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ در ﺳﻄﺢ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ
۲-۶-۱- The Banker
۲-۶-۲-۲-ﮐﯿﻔﯿﺖ داراﯾﯽ ﻫﺎ
۲-۶-۲-۴-درآﻣﺪﻫﺎ
۲-۷- توضیحاتی در باره ی سیستم رتبه بندی کملز [۹]
کملز یک مدل ارزیابی عملکرد بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی است که به بررسی و ارزش گذاری پنج حوزه از حوزه های عملکرد مدیریتی و مالی می پردازد. این پنج حوزه عبارت اند از: کفایت سرمایه، کیفیت داراییها، مدیریت، درآمدها و نقدینگی. در ادامه توسعه این مدل، مؤلفه دیگری با حرف s به عنوان حساسیت به ریسک بازار به این سیستم رتبه بندی اضافه شد و این مدل با نام کملز توسعه یافت. لذا آنچه در سیستم رتبه بندی کملز انجام می گیرد، بررسی و ارزیابی ابعاد کلیدی کفایت سرمایه، کیفیت دارایی، مدیریت، درآمدها، نقدینگی و حساسیت به ریسک بازار می باشد که مبتنی بر استانداردهای تعریف شده است و بر اساس میزان انطباق این مؤلفه ها با استانداردها امتیازی از ۱ تا ۵ :
امتیاز ۱: نشا ن دهنده عملکردی قدرتمند است: بهترین امتیاز.
امتیاز۲ : نشا ن دهنده عملکردی رضایت بخش است.
امتیاز۳ : نشا ن دهنده عملکردی است که تا حدودی دارای ضعف است.
امتیاز۴ : نشان دهنده عملکرد لب مرز است و تا حدود زیادی از حد میانگین ضعیف تر است.
امتیاز۵ : نشان دهنده عملکرد در سطح نارضایتی است: بدترین امتیاز.
به نظر میرسد تکنیک نظارت غیرحضوری بانک مرکزی مبتنی بر الگوی رتبه بندی کملز، ابزاری قوی و کارآمد در ارزیابی عملکرد بانک هاست. این سیستم ضمن ارزیابی عملکرد مدیریت ریسک و انطباق شرایط و عملکرد بانک با معیارهای از قبل تعیین شده برای داراییها و تعهدات، به ارزیابی مستمر روشهای عملیاتی، مقررات و ضوابط داخلی و همچنین معیارهای حاصل از نتایج به دست آمده آنها تعلق می گیرد. نتیجه ارزیابی های سیستم رتبه بندی کملز حاصل جمع نتایج حاصل از نظارت غیرحضوری و بازرسی حضوری است. برای نظارت غیرحضوری از صورت های مالی ماهیانه استفاده میشود و برای انجام بازرسیحضوری، بازرسان آن دسته از اطلاعات را که در صورتهای مالی منعکس نشده است، جمع آوری می کنند. این ارزیابی ها به دستیابی به درجات اعتباری بین صفر تا صد، منجر میگردد. بر اساس این درجات اعتباری است که رتبه های بین ۱ تا ۵ به شاخصهای شش گانه مذکور داده می شود.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
۲-۷-۱- سیستم رتبه بندی کملز در حوزه بانکداری اسلامی
با توجه به مباحث قبل، به نظر می رسد نمیتوان از سیستم رتبهبندی کملز به عنوان یک سیستم دارای صلاحیت و مناسب در تفسیر عملکرد صحیح سیستم بانکداری اسلامی یاد کرد، زیرا این سیستم،
خالی از مؤلفه های مجزا برای تعیین میزان سازگاری عملکرد بانک ها با معیارهای شریعت می باشد.
بنابراین اگر با مدل کملز موجود، بانکی که در حوزه بانکداری اسلامی فعالیت می نماید مورد ارزیابی قرار گیرد، این مدل به صورت سکولار عمل کرده و شاخصهای شریعت اسلام را برای این رتبه بندی مورد ملاحظه قرار نمی دهد و سلامت بانک اسلامی بدون توجه به میزان سازگاری آن با شریعت، تعیین خواهد شد. از طرف دیگر، چارچوب حال حاضر کملز اگر هم قرار باشد بر طبق شریعت اصلاح شود، احتمالاً در بر گیرنده تمام جنبههای بانکداری اسلامی نخواهد بود. مواردی که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم، برخی از این ناسازگاریها را تشریح می کند. واسطه گری های مالی اسلامی اساساً با فعالیت های مرسوم عامه مؤسسات مالی متفاوت است، به طوری که مدلهای نظری و پارامترهای آنها کاملاً متفاوت میباشند در ادامه به چهار جنبه از این تفاوت ها اشاره میشود. اولین تفاوت خود را در انحراف قابل توجه از ساختار دارایی ها نشان می دهد. در ستون داراییهای در ترازنامه بانکهای اسلامی اولویت محسوسی برای دارایی های مالی با پشتوانه حقیقی (بر اساس اصل مشارکت در سود و زیان( وجود دارد. دومین تفاوت، انتخاب و اجرای سیاست های حسابداری است که بر امر تخصیص درآمد بین سهامداران و مشتریان دلالت دارد. در واقع تأمین مالی اسلامی می بایست با موانعی که در تخصیص عواید میان داراییهایی که به وسیله مطالبات سپرده گذاری حساب های سرمایه گذاری عمومی، حساب های سرمایه گذاری خاص و حقوق صاحبان سهام حاصل میگردند، سازگار باشد. سومین تفاوت بین فعالیت ها و اصول که به گونه ای به موضوعات قبلی مربوط است، جایگاه حساب های سرمایه گذاری می باشد و چهارمین تفاوت ناشی از حقوق نظارتی است که به صاحبان حساب های سرمایه گذاری واگذار شده است. سیستم رتبه بندی کملز می بایست با توجه ویژه به اصول و فعالیتهای بانکداری اسلامی مورد بازنگری قرار گیرد. اگرچه ویژگی های کملز مخالف یا متناقض با شریعت نمی باشد، ولی برای سودمند و مناسب نمودن آن در جهت تحلیل عملکرد بانک های اسلامی، مقررات تفکیکی جدیدی وضع شود. به گونه ای که سیستم جدید قادر به ارزیابی وضعیت بانک های اسلامی در زمینه پیاده سازی شریعت هم باشد.(ملا کریمی ،۸۵)
۲-۸- درﺟﻪ ﺑﻨﺪی ﺗﻮان ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ ( [۱۰](BSFRSﺗﻮﺳﻂ مودیز[۱۱]
۲-۸-۱- ﻋﻮاﻣﻞ ﮐﻠﯿﺪی درﺟﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺮاﺳﺎس
ﻣﺤﯿﻂ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ
۲-۹- روشهای رتبه بندی
دسته بندی یا طبقه بندی، فصل مهمی در آمار است. گروهی همگن مثلاً از اشخاص،بنگاهها، شعب بانک و یا … ، را می توان به روشهای گوناگون طبقه بندی کرد. این طبقه بندی گاهی بسیار ساده و بر اساس یک معیار و یا به روشهای پیشرفته تر بر اساس معیارهای گوناگون انجام می شود. برای هر رتبه بندی به سه عامل نیاز است؛ یکی روش رتبه بندی، دیگری تعیین ملاکها یا شاخصها برای رتبه بندی و عامل سوم؛ در صورتی که چند شاخص داشته باشیم،ارزش شاخصها است. در درجه بندی شعب بانک نیز به این سه عامل برای رتبه بندی احتیاج داریم( پور کاظمی ،۱۳۸۲، ۸).
۲-۱۰- رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ در ﺳﻄﺢ ﮐﺸﻮر
۲-۱۱- مفهوم و تعاریف سرمایه فکری
قبل از اینکه بخواهیم سرمایه فکری را شناسائی، مدیریت و اندازهگیری کنیم نیاز است که مفهوم آن را درک کنیم مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی همچون داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، برمبنای دانش یا غیر مالی جایگزین می کنند بعضی از حرفه ها (حسابداری مالی و حرفههای قانونی) نیز تعاریف کاملا“ متفاوتی مانند داراییهای ثابت غیر مالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند ارائه کرده اند با توجه به آنچه گفته شد تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میشود :
۱- استوارت[۱۲] اعتقاد دارد سرمایه فکری مجموعه ای از دانش، اطلاعات، دارائیهای فکری تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت بکار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمان و توانائیهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود (قلیچ لی و مشبکی ،۱۳۸۵،۳۴).
۲- بنتیس سرمایه فکری را بعنوان مجموعه ای از دارائیهای نامشهود (منابع، توانائیها، رقابت) تعریف میکند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش بدست می آید )بنتیس[۱۳] ، ۱۹۹۸ ،۴۵)
۳- ادوینسون و مالون[۱۴] ، سرمایه فکری را اطلاعات و دانش بکار برده شده برای کار کردن ، جهت ایجاد ارزش تعریف می کنند (واسیل [۱۵]، ۲۰۰۸ ،۱۲).
۴- بنتیس و هالند در مقاله خود در سال ۲۰۰۲ ، سرمایه فکری را این طور تعریف می کنند: سرمایه فکری ذخیره ای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان می دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است (رز و بارونز [۱۶] ، ۲۰۰۵ ،۱۶).
۵- سرمایه فکری دارائی است که توانائی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند . این دارائی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارائی نامشهود است که از طریق بکار گیری دارائیهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان بدست آمده است . همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و این ارزش بدست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملا“ داخلی است قابلیت خرید و فروش ندارد (رز و بارونز [۱۷]، ۲۰۰۵، ۱۸).
۲-۱۱-۱- سرمایه فکری
استوارت[۱۸] (۱۹۹۷) نشان داده است که سرمایه فکری عبارت است از اطلاعات، دارایی فکری ، عناصر ذهنی، دانش و تجربه که می توان از آنها برای ایجاد ثروت استفاده کرد. محققان پیرامون این موضوع توافق نظر دارند که سرمایه فکری با سه بعد اصلی تعریف می شود: سرمایه انسانی، ساختاری و ارتباطی (استوارت[۱۹] ، ۱۹۹۷، ۱۱۲). سرمایه انسانی به ارزشی اشاره دارد که توسط کارکنان مشغول به کار در تبدیل دانش و تجربه به تولید کالا و خدمات، و تولید درامد سازمان، افزوده شده است. سرمایه ساختاری، سیستم های ارتباطی، تکنولوژی، پایگاههای داده ای و سایر مکانیزم هایی را نشان میدهد که دانش شخصی را در زیرساختارهای شرکت ذخیره می کنند. نهایتا، سرمایه ارتباطی به ارتباطات موجود با سهامداران سازمانی اصلی اشاره دارد که عبارتند از کارکنان ، عرضه کنندگان، مشتریان و سایر کسانیکه سود مالی سازمان را افزایش می دهند (استوارت ، ۱۹۹۷، ۱۱۶).
هنگامیکه سازمانها پی میبرند اهداف آنها پیرامون عوامل غیرعملی و غیرقابل محسوس تولید ثروت می گردد ،سیستم مدیریت سازمان نیز بایستی تغییر کند. ساختارهای سلسله مراتبی غالبا موانعی را برای کارکنان دانش محور ایجاد میکند. سیستم های مدیریتی در سازمانهای دانش محور بایستی فرصتهایی را برای خلاقیت و نوآوری فراهم کنند. بنابراین، سیستم ها باید با فراهم نمودن استفاده ی کارامد و مؤثر از نظامها و فرصتهای توسعه ی ارتباطات مطلوب، از پایگاه دانش سازمان پشتیبانی کنند (ادوینسون و مالون[۲۰] ، ۱۹۹۷، ۷۶).
گزارش دانش عرب (برنامه پیشرفت و توسعه ملل متحد ۲۰۰۹) بطور ویژه از این امر اطمینان می یابد که زمینه ی مناسبی برای فعال کردن توسعهی دانش وجود دارد از قبیل فراهم نمودن تکنولوژی و برقراری ارتباط برای شبکهها که بسیار مشابه با چیزی است که به عنوان سرمایه فکری در سطح سازمانی تعریف شد. اطمینان یافتن از زمینه ی مناسب عبارتست از گسترش یک سیستم مدیریتی همراه با فرهنگ و جوی مناسب که منجر به گسترش سرمایه فکری می شود. تعدادی از مطالعات نظری (جانسون [۲۱]، ۲۰۰۵، ۹۲) و مطالعات موردی هم در زمینه های بومی و هم در زمینه های بین المللی، اهمیت فرهنگ و جو را برای کنترل داراییهای ذهنی و خلق دانش مشخص کردهاند. از آنجا که مطالعات گسترده با در نظر گرفتن تعاریف فرهنگ و جو مبهم هستند در دو بخش بعدی، با وضوح بیشتری به متغیرها در این سازه ها پرداخته می شود(علوی ، ۲۰۰۵، ۸۱).
۲-۱۱-۲- مدیریت سرمایه فکری
پنج مرحله برای مدیریت موفق سرمایه فکری بیان شده است :
در مرحله اول باید سرمایه فکری تعریف و شناسائی شود یعنی باید معیارهای شناسائی آن مشخص شود تا بر این اساس بتوان ارزش واقعی داراییهای فکری سازمان را تعیین کرد مشخص کردن اینکه چه اقلامی جزء سرمایه فکری هستند از این نظر مهم است که می توان به سازمان در جهت رسیدن به اهدافش کمک کند .
در مرحله دوم، سرمایه فکری از نظر محرکهای ارزش مورد ارزیابی قرار می گیرد. منظور از محرکهای ارزش عواملی هستند که موجب تغییر در ارزش سرمایه فکری می شوند و آن را تحت تأثیر قرار می دهند این محرکها بایدبر اساس یک طرح استراتژیک و برنامه هدفمند مشخص شوند .
در مرحله سوم ، اطلاعات مدیریتی دقیق و معناداری در رابطه با اندازه گیری عملکرد سرمایه فکری جمع آوری می شود .
در مرحله چهارم، اطلاعات مدیریتی جمع آوری شده در مرحله قبلی برای تجزیه و تحلیل عملکرد و بهبود عملیات مدیریتی در زمینه آموزش و تصمیم گیری در سازمان مورد استفاده قرار می گیرد .
در مرحله آخر نیز گزارشهای خارجی در رابطه با عملکرد سازمان در زمینه سرمایه فکری اش در طول یک یا چند دوره مالی فراهم می شوند این گزارشها برای سهامداران داخلی و خارجی و بقیه افرادی که منافعی در شرکت دارند مفید خواهد بود(دستگیر ، ۱۳۸۸، ۲).
۲-۱۱-۳- سرمایه فکری و اجزای آن
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-09-21] [ 11:14:00 ب.ظ ]
|