منابع مقالات علمی : بررسي ارتباط بين هوش هيجاني و رفتار شهروندي سازماني در سازمان اوقاف … |
مديريت يا تنظيم عواطف
خلق و خوي عمومي
در جدول فوق متغيرهاي که معناي مشابهي داشته دارند با علامتهاي يکسان نشان داده شده است. همانند مؤلفه هاي آگاهي اجتماعي از دانيل گلمن و فهم يا ادراک هیجانی ماير و سالووي و ديويد کارسو که مفهوم مشابهي هستند.
2-3- بخش دوم: رفتار شهروندی سازمانی
در دنیای کنونی اکثر مدیران خواهان کارکنانی هستند که بیش از وظایف شرح شغل خود فعالیت میکنند. آنها به دنبال کارکنانی هستند به فراسوی انتظارات میروند، به میل و خواست خود به رفتارهایی دست میزنند که جزو وظایف رسمی شغلیشان نیست. به طور کلی، آن دسته از رفتارهای شغلی کارکنان که تأثیر زیادی بر اثربخشی عملیات سازمان دارد، توجه محققان و مدیران زیادی را به خود جلب کرده است. در گذشته محققان در مطالعات خود جهت بررسی رابطه میان رفتارهای شغلی و اثربخشی سازمانی، اکثراً به عملکرد درون نقشی کارکنان توجه میکردند. ولی رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتارهای اختیاری کارکنان است که جزو وظایف رسمی آنان نیست و مستقیماً توسط سیستم رسمی پاداش درنظر گرفته نمیشود و میزان اثربخشی کلی سازمان را افزایش میدهد. تقریباً از یک دهه و نیم قبل، محققان بین عملکرد درون نقشی و عملکرد فرانقشی تفاوت قائل شدهاند. عملکرد فرانقشی به رفتارهای شغلی فراتر از نقشهای رسمی کارکنان برمیگردد که این رفتارها اختیاری هستند و معمولاً در سیستم پاداش رسمی سازمان در نظر گرفته نمیشوند.
مفهوم OCB در 20 سال اخیر موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است و اهمیت آن همچنان در حال افزایش است. تحقیقات صورت گرفته عمدتاً بر سه نوعاند. یک سری از تحقیقات بر پیش بینی و آزمون تجربی عوامل ایجاد کننده OCB متمرکز بودهاند. در این زمینه عواملی از قبیل رضایت شغلی، تعهد سازمانی، عدالت سازمانی، اعتماد و غیره به عنوان عوامل ایجاد کننده OCB مطرح شدهاند. از سوی دیگر، یک سری از تحقیقات بر پیامدهای OCB متمرکز بودهاند. در این زمینه عواملی از قبیل عملکرد سازمان، اثربخشی سازمانی، موفقیت سازمانی، رضایت مشتری، وفاداری مشتری، سرمایه اجتماعی و غیره مطرح شدهاند. گروه معدودی از تحقیقات نیز منحصراً بر روی مفهوم OCB متمرکز بوده و برای مثال سعی کردهاند تا تعریف جدیدی از OCB داشته باشند، ابعاد آن را مشخص کنند و یا با کمک روش تحلیل عاملی مقیاسهای استانداردی برای سنجش این مفهوم ایجاد کنند. برخی از زمینههایی را که رفتار شهروندی سازمانی به موفقیت سازمانی کمک میکند، میتوان در قالب موارد زیر خلاصه کرد (طبرسا و همکار، 1389):
افزایش بهرهوری مدیریت و کارکنان؛
آزاد کردن منابع سازمانی برای استفاده مقاصد مولدتر؛
کاهش نیاز به اختصاص منابع کمیاب به وظایفی که جنبه نگهدارندگی دارد؛
تقویت توانایی سازمانها برای جذب و نگهداری کارکنان کارآمد؛
افزایش ثبات عملکرد سازمانها؛
توانمند سازی سازمان برای انطباق مؤثرتر با تغییرات محیطی.
لامبرت[33] (2000) نیز علائم مشخص رفتار شهروندی سازمانی را در سه طبقه قرار میدهد:
طبقه اول: فرمانبرداری که شامل احترام به ساختارها و فرایندها به طور مرتب میشود. این طبقه از نظر لامبرت بعد وظیفهشناسی ارگان را در خود جای میدهد.
طبقه دوم: وفاداری و توسعهی فعالیتها که شامل ارائهی خدمات مطلوب به کارکنان و حفظ ارزشها میشود. به زعم لامبرت وفاداری ابعاد ادب و مهربانی و جوانمردی را دربرمیگیرد.
طبقه سوم: مشارکت و مسئولیتپذیری که شامل خود کنترلی تحت قوانین و مقررات است. ابعاد نوع دوستی و خوشخویی در این طبقه قرار میگیرد.
با توجه به مفهومسازیهای صاحبنظران از رفتار شهروندی سازمانی در جدول 2-4 مدل مفهومی از سیر تکاملی متغیرهای رفتار مذکور ارائه شده است. لذا به دلیل ظرافت مفهومسازی ارگان (1988) از رفتار شهروندی سازمانی و استفادهی پودساکف[34]، مکنزی[35]، مورمن[36] (1991) از این مفهومسازی، محققان پژوهش حاضر نیز از این مدل در تحقیق خود استفاده کردهاند.
جدول 2-4- سیر تکاملی متغیرهای رفتار شهروندی سازمانی
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |
اسمیت و همکاران (1983) |
آندرسون (1983) |
ارگان (1988) پودساکف و همکاران (1991) |
لامبرت
/> |
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 05:12:00 ق.ظ ]
|