(۲-۱)  

در روابط فوق، TVP ارزش کل محصول تولیدی و MVPارزش تولید نهایی نهاده iام، Xi مقدار مصرف نهاده iام، MVPw و W به ترتیب ارزش تولید نهایی و مقدار مصرف آب در تولید محصول، V ارزش کل آب مصرفی، Pنیز ارزش هر واحد نهاده آب را نشان می دهد. همچنین، N تعداد نهاده های به کار گرفته شده غیر از آب در تولید محصول است.
در روش قیمت گذاری حاشیه ای فرض بر وجود بازار رقابت کامل برای کلیه نهاده ها به جز نهاده آب می باشد و در آن قیمت کلیه نهاده های تولیدی به جز آب برابر ارزش تولید نهایی آن در نظر گرفته می شود. از طرف دیگر شرط همگنی و بازده ثابت نسبت به مقیاس بر ساختار تولید محصول حاکم است. بنابراین نظریه اولر در خصوص توابع همگن در این جا نیز حاکم می باشد به طوری که هر نهاده تولیدی سهم خود را از ارزش کل تولید به گونه ای دریافت می دارد که کل تولید بین نهاده های مختلف توزیع می گردد. گرچه قیود فوق شروطی هستند که احتمال نقض آن ها در دنیای واقع وجود دارد، لیکن از این روش می توان برآوردی از ارزش آب را در تولید یک محصول و یا مجموعه ای از محصولات به دست آورد.
ب- روش بودجه بندی
یکی دیگر از روش های غیر پارامتری تعیین ارزش آب روش بودجه بندی می باشد. در این روش ارزش خالص محصول به ازای هر واحد آب مصرف شده محاسبه می گردد و به عنوان ارزش آب محسوب می شود. در این روش تخمین ارزش آب بدین گونه است که برای هر ناحیه در دو حالت با پروژه و بدون پروژه بودجه بندی تولید صورت می گیرد. به عبارت دیگر درآمد ها و هزینه های تولیدی در هر یک از دو حالت محاسبه می شود. در بخش درآمد ها ارزش عملکرد مورد انتظار محصول تولیدی بدون پروژه (کشت دیم) و با پروژه (کشت آبی) محاسبه می شود و تفاوت بین درآمد ها در دو حالت برآورد می گردد. در بخش هزینه ها کلیه هزینه ها به جز هزینه ی آب محاسبه می شود. در هر مورد درآمد خالص از کسر هزینه های مربوطه از درآمدها (ارزش کل محصول) به دست آورده می شود. پس درآمد خالص حاصل از مصرف آب از تفاوت درآمدهای خالص در دو حالت با و بدون پروژه به دست می آید. در نهایت درآمد خالص محاسبه شده از این طریق بر میزان آب مصرف شده برای تولید محصولات تقسیم شده و نتیجه به عنوان ارزش آب از دیدگاه مصرف کننده آب یعنی تولید کننده محصولات مربوطه منظور می گردد.
با به کارگیری روش فوق و محاسبه ارزش اقتصادی آب برای هر یک از محصولا کشت شده و با در نظر گرفتن الگوی کشت هر منطقه، می توان متوسط وزنی ارزش اقتصادی آب (آب بها) را برای هر یک از نواحی تحت پوشش طرح برآورد نمود. در این روش سهم هر یک از محصولات از مجموع سطح زیر کشت منطقه به عنوان وزن محسوب می شود.
ج- روش برنامه ریزی خطی
برنامه ریزی خطی از دیگر روش های غیر پارامتری است که با استفاده از آن می توان ارزش اقتصادی (قیمت سایه ای) آب کشاورزی را به دست آورد. در این روش یک تابع هدف تبیین می شود که نسبت به محدودیت حجم آب قابل دسترس در کنار محدودیت های دیگر حداکثر می گردد. به عبارت دیگر یک مدل برنامه ریزی خطی تبیین می گردد که در آن سود ناخالص (بازده برنامه ای) حاصل از فعالیت های مختلف زراعی و باغی به عنوان هدف برنامه نسبت به قیودی از جمله محدودیت حجم آب حداکثر شود. در این روش با تغییر قیمت آب، تغییر در مقدار آب مصرف شده برآورد می گردد و در نتیجه یک رابطه قیمت- مقدار برای آب کشاورزی منطبق با الگوهای مختلف کشت بهینه حاصل می شود. از آن جا که در این روش تغییرات جزئی در قیمت آب منجر به تغییر در مقدار تقاضا (مصرف) آب نمی گردد و بیان دیگر در دامنه ای از تغییرات قیمت مقدار تقاضا برای آب ثابت می ماند لذا رابطه قیمت- مقدار یا تابع تقاضای آب شکل پله ای به خود می گیرد. نحوه دستیابی یه قیمت نهاده آب و برآورد تقاضا برای این نهاده به صورت ذیل خلاصه می گردد.
ابتدا تابع هدف به صورت ذیل تبیین می شود:

 

 

 

(۲-۲)  

سپس قیودی که در چارچوب آن تابع فوق قابل تامین است به شکل زیر مشخص می شود:

 

 

 

(۲-۳)  

در الگوی فوق، تعداد نهاده های مصرف شده در تولید را نشان می دهد. در الگوی اجزا روابط به شرح ذیل می باشد:
برای تعیین قیمت سایه ای آب کشاورزی الگوی تبیین شده فوق با قیمت های فعلی (رایج) آب و محدودیت حداکثر آب قابل دسترس حل می گردد. فرض کنید در قیمت رایج همه آب قابل دسترس مصرف شود. آن گاه قیمت آب به تدریج افزایش داده می شود تا به نقطه ای برسد که از آن مرحله به بعد بخشی از آب مصرف نشود. به عبارت دیگر مقدار عرضه یا منبع بیشتر از مقدار تقاضا گردد. قیمتی که در این نقطه به دست می آید به عنوان قیمت سایه ای (قیمت ذاتی) آب تلقی می گردد. این قیمت، ارزش آب را برای سطح معینی از مصرف آب نشان می دهد. لذا یک نقطه بر روی منحنی تقاضای آب می باشد.
۲-۷-۱-۲- روش های پارامتری (اقتصاد سنجی)

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">