سایت مقالات فارسی – بررسی رابطه کیفیت سیاست افشاء پیش بینی سود مدیریت و هزینه حقوق صاحبان سهام- … |
![]() |
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |
ن دهنده کاهش کیفیت سود در طول دوره مورد بررسی است.
جنیفرفرانسیس و همکارانش[۳۵] (۲۰۰۲) ارتباط بین کیفیت سود را با هزینه خاص بدهی و هزینه خاص حقوق صاحبان سهام عادی مورد بررسی قرار دارند. دراین تحقیق ارتباط بین هشت شاخص کیفیت سود با هزینه خالص بدهی و هزینه خاص حقوق صاحبان سهام عادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق حاکی از این است که شرکت هایی که کیفیت سود آن ها پایین است در مقایسه با شرکت هایی که کیفیت سود آنها بالا است، هزینه بدهی و هزینه سرمایه سهام عادی بالاتری دارند. جنیفرفرانسیس و همکارانش در تحقیق دیگری تأثیر هفت ویژگی کیفی سود شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، قابلیت پیش بینی سود، یکنواختی سود، مربوط بودن سود به ارزش سهام، به موقع بودن سود، محافظه کارانه بودن سود را بر هزینه سرمایه سهام عادی مورد بررسی قرار داده اند. یافته های تحقیق مؤید این است که شرکت هایی که ویژگی های کیفی سود آنها از مطلوبیت پایین تری برخوردار است، در مقایسه با شرکت هایی که ویژگی های کیفی سود آنها مطلوبیت بالاتری دارد، هزینه سرمایه سهام عادی بالاتری را تجربه کرده اند.
استولووی[۳۶] و دیگران(۲۰۰۰) ارتباط بین هموار سازی سود را با قیمت سهام بررسی کردند. این محققان بیان می کنند. که استفاده از روشهای مجاز برای همواره سازی سود با توجه به اصل ثبات رویه ممکن است شرکت را ملزم به گزارش دهی موارد خاص در آینده نمایند. در واقع شرکتهایی که سود شان را هموار می کند، چون در هر دوره مجبور می شوند از روشهای گزینشی مختلف حسابداری استفاده کنند، ملزم می شوند که این موضوع را افشاء نمایند. این افشایات نشان دهنده عدم ثبات رویه شده به کاهش سود در آینده منجر می شود و قیمت سهام را کاهش می دهد.
لو و زاروین[۳۷] (۱۹۹۹) دریافتند که با افزایش سطح هزینه های تحقیق و توسعه (که ناشی از بکارگیری روشهای محافظه کارانه در حسابداری است) میزان مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش سهام کاهش می یابد.
باسو(۱۹۹۷) در تحقیقی تاثیر محافظه کاری را بر روی صورتهای مالی بررسی کرد.او محافظه کاری در حسابداری را به عنوان شناسایی به موقع تر اخبار بد در مقایسه با اخبار خوب تفسیر می کند.به موقع تر بودن شناسایی اخبار بد دلالت بر این دارد که سود نسبت به بازده های منفی در مقایسه با بازده های مثبت، در هر زمانی حساس تر است. او نشان داد که حساسیت سود نسبت به بازده های منفی دو الی شش برابر بزرگتر از حساسیت سود نسبت به بازده های مثبت است.علاوه بر این، باسو نشان داد که به موقع تر سود اساسا بر اثر شناسایی به موقع تر اخبار بد از طریق اقلام تعهدی (و نه جریان های نقدی) است . از سوی دیگر، اقلام تعهدی و جریان های نقدی در زمان بندی شناسایی اخبار خوب در صورتهای مالی، تفاوتی با یکدیگر ندارد.
میشل و همکاران[۳۸] به بررسی رابطه بین تغییرات سود تقسیم شده و کیفیت سود پرداختند. بدین منظور، آنها عکس العمل بازار نسبت به کیفیت اطلاعات منتشر شده گذشته را به وسیله بررسی قیمت سهام و تجدید نظر پیش بینی تحلیل گران حول و حوش تغییرات سود تقسیم شده را مورد بررسی و آزمون قرار دادند در نهایت، با آزمون تجربی، فرضیات تحقیق تأیید شدند یعنی بازار نسبت به اعلام تغییر در سود نقدی شرکتهای دارای کیفیت سود بالا کمتر عکس العمل نشان میدهد. همچنین حجم پیش بینیهای تجدیدنظر شده تحلیل گران مالی برای شرکتهای دارای کیفیت سود بالا بسیار ناچیز میباشد.
پا[۳۹] در مطالعه خود تاثیر اعمال نظر مدیر از طریق اقلام تعهدی بر محافظه کاری در حسابداری را مورد بررسی قرار داد. نتایج تجربی حاکی از آن است که محافظه کاری در حسابداری اساسا قابل انتساب به اقلام تعهدی غیر منتظره است و نه اقلام تعهدی منتظره؛ به هر حال، این استباط بهتر است با احتیاط تفسیر گردد، زیرا برداشتهای درباره تاثیر نسبی اقلام تعهدی منتظره و غیر منتظره بر محافظه کاری در حسابداری بستگی به مدل های اقلام تعهدی دارد.
کوکس [۴۰](۱۹۷۲) نشان داد که محافظه کاری احتمال وقوع فوری سقوط قیمت ها را در تاریخ سقوط شرطی کاهش می دهد.
فلسام بیان می کنند که علت به کارگیری محافظه کاری نامشروط سختی ارزیابی دارایی هاست در حالی که دلیل اصلی تقاضا برای محافظه کاری مشروط خنثی کردن تمایل جانبدارانه مدیریت به ارائه گزارش های اغراق آمیز است.
لنگ و دیگران (۱۹۹۶) سودی را با کیفیت تلقی می کنند که تأثیر اخبار بد در آن منعکس شده باشد. و ارتباط قوی با قیمت سهام داشته باشد.
پنمن و ژانگ،تاثیر محافظه کاری بر کیفیت سود و بازده سهام را مورد بررسی قرار دادند. مطابق با تحقیق آن ها ،زمانی که یک شرکت حسابداری محافظه کارانه را الگوی عمل خود قرار می دهد،تغییر در مقادیر سرمایه گذاری ها می تواند،بر کیفیت سود اثر گذار باشد. رشد در سرمایه گذاریها ،سود گزارش شده را کاهش و ذخایر را کاهش می دهد. کاهش سرمایه گذاری ها،باعث آزاد شدن ذخایر و افزایش سود می شود. در صورتی تغییر موقتی باشد،سود نیز به طور موقتی کم یا زیاد می شود و این امر مشخصه خوبی برای پیش بینی سود در آینده به دست نمی دهد. یافته های آن بیانگر آن است،که حسابداری محافظه کارانه کیفیت پایین سود را موجب می شود.
۲-۱۳-۲ پژوهشهای داخلی
رحیمیان و ابراهیمی(۱۳۹۲) تحقیقی را با عنوان رابطه بین کیفیت افشا و محافظه کاری در بورس اوراق بهادار تهران انجام دادند. هدف این پژوهش ب
ررسی رابطه بین کیفیت افشا و محافظه کاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای سنجش متغیر کیفیت افشا، از امتیاز کلی داده شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار به شرکت ها در زمینه افشا و اطلاع رسانی استفاده شد و رابطه این امتیاز با مدیریت سود و محافظه کاری مشروط و نامشروط بررسی شد. در این پژوهش از داده های مربوط به ۱۰۲ شرکت و روش رگرسیون خطی – پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۸۴-۱۳۸۹ استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین کیفیت افشا و سطح اقلام تعهدی اختیاری رابطه منفی و معنادار، و بین کیفیت افشا و محافظه کاری مشروط رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که با افزایش کیفیت افشای اطلاعات، میزان محافظ هکاری نامشروط کاهش می یابد.
مهرآذین و عباس نژاد(۱۳۹۲) پژوهشی را با عنوان اثر محافظه کاری و افشا بر هزینه سرمایه سهام عادی به انجام رساندند. در این تحقیق نقش محافظ هکاری و افشا در کاهش هزینه سرمایه شرکت ها مورد بررسی قرار گرفته است. به طور نظری محافظ هکاری و افشا می توانند با کاهش هزینه های نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی، بر هزینه سرمایه تأثیرگذار باشند. این تحقیق در پی آزمون اثر جداگانه و مشتر محافظه کاری و افشا، بر هزینه سرمایه شرکت ها است. داده های مربوط به ۷۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای دوره زمانی ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ ، مورد تجزیه و تحلیل رگرسیونی قرا رگرفت. یافته های به دست آمده نشان از وجود رابطه ی معکوس و معنادار بین محافظه کاری و هزینه سرمایه دارد. از سوی دیگر، این یافته ها نشان داد رابطه ی بین افشا و هزینه سرمایه نیز به صورت معناداری معکوس می باشد. افزون براین، نتایج بررسی رابطه بین محافظه کاری و هزینه سرمایه، مشخص نمود که رابطه این دو در شرایط عدم کفایت افشا، افزایش می یابد.
مجتهد زاده و فرشی(۱۳۹۱)به بررسی رابطه محافظه کاری حسابداری و تصمیمات سرمایه گذاری مدیران در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار پرداخت.نتایج نشان می دهد بین معیار عدم تقارن در شناسایی به هنگام برای اندازگیری محافظه کاری با سود آوری آتی رابطه منفی وجود دارد که این رابطه از نظر آماری معنادار است.
کردستانی و ایرانشاهی(۱۳۹۱) تاثیر محافظه کاری بر میزان مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش سهام را مورد بررسی قرار دادند.آنها برای انجام این تحقیق از اطلاعات ۱۱۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره ۷ ساله ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ استفاده کردند. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق، نشان می دهند که میزان مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش سهام در شرکت های با درجه محافظه کاری بالا و پایین، تفاوت معناداری با هم ندارد. به عبارت دیگر درجه محافظه کاری شرکت ها، تاثیری بر محتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری آن ها ندارد. آزمون های اضافی، این نتایج را تا حدودی تعدیل کرد، و شواهدی فراهم نمود که نشان می دهد شرکت های با درجه محافظه کاری متوسط و بالا، اطلاعات حسابداری نسبتا مربوط تری به ارزش سهام ارائه می کنند.
انصاری و خواجوی(۱۳۹۰) به بررسی ارتباط هموارسازی سود با قیمت سهام و نسبت های مالی پرداختند.نتایج پژوهش بیانگر این بود که هموار سازی سود باعث افزایش در قیمت بازار سهام شرکتها می شود و نسبتهای جاری، پوشش بهره، و بازده حقوق صاحبان سهام با هموار سازی سود همبستگی منفی دارند.
هاشمی و بهزاد فر(۱۳۹۰) به بررسی ارزیابی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و نسبت های مالی منتخب با قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر مربوط بودن سود هر سهم، نسبتهای سرمایه در گردش به دارایی ، بازده دارایی، سود خالص به فروش و گردش دارایی در سطح اطمینان ۹۵% در تبیین قیمت سهام شرکت های نمونه است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که اجزای اقلام تعهدی در این زمینه از لحاظ آماری معنی دار نیستند.این مطلب گویای آن است که در توضیح رابطه سود هر سهم و قیمت سهام، در نظر گرفتن اقلام تعهدی به عنوان معیاری برای کیفیت سود، اهمیت زیادی را نشان نمی دهد و تغییر پذیری سود کمتر تحت تاثیر موقعیت تجاری و تصمیمات مدیر از ناحیه اقلام تعهدی قرار می گیرد.به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که سود هر سهم مربوط ترین متغیر حسابداری به ارزش شرکت است و بین دارایی های جاری و قیمت سهام رابطه ای معکوس وجود دارد.
خواجوی،ولی پور و عسکری(۱۳۹۰) به بیان بررسی تأثیر محافظه کاری بر پایداری سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار پرداختند.نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه منفی و معنی دار میان محافظه کاری و پایداری سود وجود دارد.هنگامی که شرکتها محافظه کاری کمتری دارند،سودهای پایدار تر نیز خواهند داشت.
سدیدی،ثقفی و احمدی (۱۳۹۰) دریافتند که شاخص کیفیت سود معرفی شده بر مبنای شاخص محافظه کاری می تواند بخشی از تفاوت نرخ بازده دارایی های عملیاتی و نرخ بازده سهام جاری را با سال بعد بیان کند.
مرادی،ولی پور و قلمی (۱۳۹۰) تاثیر محافظه کاری حسابداری بر کاهش ریسک سقوط قیمت سهام را مطالعه کردند.نتایج تحقیق نشان داد که محافظه کاری تاثیرات مثبت و معناداری در کاهش ریسک سقوط قیمت سهام در طول دوره تحقیق داشته است.
وکیلی فرد و صالحی(۱۳۹۰) عوامل اقتصادی و حسابداری موثر بر قیمت سهام طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ را مورد بررسی قرار دادند.و از مدل ال_تمیمی
(۲۰۰۷) برای مشخص کردن متغیر های اثر گذار بعد از آزمون همخطی میان متغیر های مستقل استفاده کرده است. متغیر های مستقل اقتصادی پژوهش شامل تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، حجم نقدینگی، و متغیر های مستقل حسابداری شامل سود هر سهم، نرخ بازده سرمایه گذاری و جریان نقد عملیاتی است.متغیر وابسته قیمت سهم می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیر های تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، حجم نقدینگی، سود هر سهم، نرخ بازده سرمایه گذاری و جریان وجوه نقد عملیاتی با قیمت سهام رابطه معنی داری دارند.
حساس یگانه و شهریاری(۱۳۸۹) به بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و محافظه کاری در بازه زمانی پنج ساله طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۱ پرداختند . نتایج تحقیق آنها بیانگر وجود رابطه منفی معنادار میان تمرکز مالکیت و محافظه کاری است. این نتیجه گیری مطابق با فرضیات منافع شخصی و اتحاد استراتژیک و ناهماهنگ با فرضیه نظارت فعال است.
کرمی و همکاران(۱۳۸۹) به بررسی تاثیر ساز و کار های نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافتهای تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت بین درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و سرمایه گذاران نهادی با محافظه کاری و رابطه منفی بین نسبت اعضای غیر موظف هیئت مدیره و محافظه کاری است.
بادآور نهندی و همکاران( ۱۳۸۹) در مقاله ای تحت عنوان، بررسی رابطه بین برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی، به شرح و توصیف مکانیزم های حاکمیت شرکتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی آن پرداختند.جامعه آماری تحقیق حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذفی، ۶۰ شرکت طی دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق مدل های رگرسیون چند متغیره، بوده است که نتایج بیانگر عدم وجود رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و محافظه کاری درگزارشگری مالی است.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 03:10:00 ق.ظ ]
|