سایت مقالات فارسی – بررسي تأثير قد، وزن، شاخص تودهي بدني، طرحوارهي ظاهر، خويشتن پنداره و وارسي … |
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |
124]
نظريهی مقايسهی اجتماعي بيان ميكند كه مشاهدهی الگوهاي زيبايي ارائه شده در رسانهها منجر به مقايسهاي ميشود كه اين مقايسه عامل ايجاد نارضايتي در افراد به ويژه زنان است(ریچینز،1991). مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه مقايسهی خود با دیگران، همسن و سالان و الگوهاي ارائه شده در رسانهها و محيط پيرامون فرد زمينه ساز نگراني و نارضايتي از وضعيت بدني است(ریچینز،1991؛ اسکاتز، پاکستون و ورتایم[125]،2002).
هم در نظريهی فرهنگي ـ اجتماعي و هم در نظريهی مقايسهی اجتماعي ارتباط تنگاتنگي بين ادراك و توجه به بدن و احساس نارضايتي از بدن وجود دارد. ادراك و توجه ميتوانند تجارب فرد از جهان را تغيير داده و نقش اساسي در ايجاد و تداوم افكار و رفتارهاي زيانكار از طریق تحريف واقعيت ايفا كنند. به اين ترتيب ادراك نادرست فرد از اندازه بدنش و يا توجه معطوف به خويشتن منفي همچنين، جانبداری توجه و توجه به نمونههاي اغراق آميز مطرح شده در رسانهها و مقايسه با آنها ميتواند ايجاد كننده نگراني و نارضايتي از بدن باشد.
3- باور به کنترل شخصی و نارضایتی از بدن
ادراک فرد از اینکه تحت کنترل خویشتن است (منبع کنترل درونی[126]) یا نیروهایی خارج از خودش او را کنترل می کنند (منبع کنترل بیرونی[127]) با تن انگاره رابطه دارد. پژوهش نشان داده است که افراد دارای منبع کنترل درونی، بازداری بیشتری بر رفتارهایشان دارد و به طور مثال اگر تصمیم به کاهش وزن بگیرد، خود را در این کار توانمندتر و موفق تر می بینند که به نوبه خود منجر به اعتماد به نفس بیشتر آنان می شود. در حالی که افراد دارای منبع کنترل بیرونی باور دارند که خودشان نمی توانند نقشی در فرایند دستیابی به تن انگاره ی آرمانی داشته باشند که به احساس بی ارزشی، درماندگی، نارضایتی از بدن و ضعف اعتماد به نفس آنان می انجامد.
4- نظریه ی ناهمخوانی خود[128]
این نظریه ابتدا به منظور تبیین فرایندهای اجتماعی- شناختی ارائه شد که در دوران نوجوانی رخ می دهند و سبب تمایز بین خود آرمانی[129] و خود واقعی[130] می شوند. این نظریه بیان می کند که خود با تمایز بین خود واقعی، خود آرمانی و خودی که دیگران انتظار دارند، شکل می گیرد و خود آرمانی و خودی که دیگران انتظار دارند به عنوان هنجارهای ارزیابی خود یا چارچوبهای مرجع خود عمل می کنند. به این ترتیب، تفاوت بین این هنجارهای ارزیابی خود و خود واقعی سبب کاهش انگیزه، حالتهای هیجانی منفی و رفتارهایی همچون نارضایتی از بدن و آشفتگی خوردن می شود. گرچه” ناهمخوانی خود” فرایندی شناختی است، اما می تواند بوسیله عواملی محیطی هم متأثر شود. به طور مثال، در بررسی ها مشخص شده است که ” ناهمخوانی تن انگاره”[131]، تحت تأثیر مواجهه با تبلیغات مربوط به کلیشه های جنسی در رسانه ها قرار می گیرد.
بر اساس این نظریه بدن آرمانی لاغراندام می تواند منجر به ناهمخوانی بین وضعیت موجود فرد به لحاظ بدنی و تن انگاره های آرمانی او شود، در حالی که تصاویر چاق می توانند تأثیری برعکس داشته باشند(ناواس، پاکستون، آلسکر[132]،2007).
5- نظریه ی طرحواره ی خود[133]
نظریه ی “طرحواره ی خود” به سازه های شخصی افراد از الگو و شکلی از بدنشان توجه دارد که هرفرد را از دیگری متمایز می کنند. الگوی شکل بدن از بازشناسی خود فرد از بدنش، از واکنشهای دیگران به بدنش و از تأثیرات اجتماع و رسانه ها ریشه می گیرد.
میرز و بیوکا( به نقل از پاکستون وهمکاران، 2005) گزارش می کنند که تن انگاره ثبات ندارد و نسبت به برگه های اجتماعی حساس است. بر اساس تئوری طرحواره ی خود چهار نوع بدن را می توان از هم متمایز کرد:
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 05:52:00 ق.ظ ]
|