عملکرد موثر

 

شکل ۲-۲) مدل هوش هیجانی بار- آن (حاجیلو، ۱۳۸۷)
۲-۱-۸-۳) مدل توانایی هوش هیجانی
اگرچه بعضی اوقات در کاربردهای عملی لازم است که هوش هیجانی به عنوان یک سازه واحد محسوب گردد، ولی پیشنهاد می‌شود که هوش هیجانی به چهار شاخه تقسیم شود (طهرانی، ۱۳۸۶):
شاخه اول – احساس و بیان هیجان:
اولین شاخه یعنی احساس و بیان هیجان شامل بازشناسی و اداره نمودن اطلاعات کلامی و غیر کلامی از سیستم هیجان است. هوش هیجانی بدون قابلیت‌هایی که در این شاخه وجود دارند غیر ممکن است. اگرهربار که احساسات ناخوشایند به وجود می‌آیند، مردم به آن‌ها توجه نکنند، در مورد احساسات، معلومات بسیار کمی بدست می‌آورند. احساس هیجانی و عاطفی شامل ثبت، توجه و معنی‌سازی پیام‌های عاطفی است.
شاخه دوم- تسهیل تفکر به وسیله عاطفه و هیجان:
این شاخه در مورد سهولت در فعالیت‌های شناختی است. عواطف، ترکیبی از سازمان‌های مختلف روانی، فیزیولوژی، تجربه شناختی و انگیزشی هستند. .عواطف از دو طریق وارد سیستم شناختی می‌شوند:
به عنوان احساسات شناخته شده، مانند کسی که فکر می‌کند (حالا من کمی غمگین هستم)؛
به عنوان شناخت‌های تغییر یافته، مانند وقتی یک شخص غمگین فکر می‌کند (من خوب نیستم).
تسهیل تفکر به وسیله عواطف بر این امر متمرکز است که چگونه هیجان‌ها بر روی سیستم شناختی اثر می‌گذارد و به این ترتیب چگونه می‌توانند برای حل مسائل به گونه‌ای موثر، استدلال، تصمیم‌گیری و کارهای خلاق به کار روند؛
شاخه سوم- فهم یا ادراک عاطفی و هیجانی:
کسی که بتواند عواطف و هیجان‌ها را درک کند، معنی آن را بفهمد و بداند که آن‌ها چگونه با یکدیگر ترکیب می‌شوند و در طی زمان پیشرفته می‌گردند از نعمت ظرفیت درک جنبه‌های مهم طبیعت انسان و روابط بین اشخاص برخوردار است. هوش هیجانی با دانش زیربنایی سیستم هیجانی و عاطفی ارتباط دارد. توانایی اصلی در این سطح مربوط به توانایی نام‌گذاری عاطفه و هیجان با کلمات و بازشناسی روابط، میان نمونه‌های حالات عاطفی است. افرادی که از هوش هیجانی خوبی برخوردارند، دارای توانایی تشخیص اصلاحاتی است که برای توصیف عواطف در مجموعه‌ای از کلمات آشنا و گروهی از عبارت عاطفی را که در طبقه‌ای از کلمات نامشخص ترتیب یافته‌اند.
شاخه چهارم- اداره یا تنظیم عواطف:
چهارمین مولفه هوش هیجانی یعنی تنظیم عاطفه و هیجان نیز تحت تاثیر هوش هیجانی است. با وجود این، افراد باید توانایی‌های مربوط به این حیطه را، به منظور استفاده از دانش آن در عمل پرورش دهند. افرادی که توانایی تنظیم هیجان‌ها و عواطف را ندارند، به احتمال بیش‌تری عاطفه منفی را تجربه می‌کنند و در حالات روحی ضعیف باقی می‌مانند.
 
 
مولفه‌های هوش هیجانی
مولفه‌های اصلی هوش هیجانی و عوامل تشکیل دهنده‌ی آن‌ها عبارتند از:
مولفه‌های درون فردی: توانایی‌های شخص را در آگاهی از هیجان‌ها و کنترل آن‌ها مشخص می‌کند که زیر مجموعه‌های آن عبارتند از:
خودآگاهی هیجانی: میزان آگاهی فرد از احساسات خویش و درک و فهم این احساسات؛
جرأت‌مندی: ابراز احساسات، باورها، افکار، دفاع منطقی و مطلوب از حق و حقوق خویشتن؛
حرمت نفس: توانایی خودآگاهی و درک پذیرش خویش و احترام به خود؛
خودشکوفایی: توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام کارهایی که شخص می‌تواند و می‌خواهد و از انجام آن‌ها لذت می‌برد؛
استقلال عمل: توانایی خودرهبری، خویشتن‌داری فکری و عملی و رهایی از وابستگی‌های هیجانی.
مولفه‌های سازگاری: انعطاف‌پذیری، حل مسأله و واقع‌گرایی شخص را مورد بررسی قرار می‌دهد:
آزمون واقعیت: توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه‌ی عاطفی و عینیت‌های موجود؛
انعطاف‌پذیری: توانایی هم‌سازی با هیجان‌ها، افکار و رفتارهای فرد در شرایط، موقعیت‌ها و متغیرهای مختلف ؛
حل مساله: توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، خلق و کاربست راه‌حل‌های موثر.
مولفه‌های خلق و خوی عمومی: نشاط و خوش‌بینی فرد را مورد بررسی قرار می‌دهد:
خوش‌بینی: توانایی توجه به جنبه‌های روشن‌تر زندگی و حفظ نگرش مثبت، حتی هنگام وجود احساسات منفی و ناخوشایند؛

 

 
 
 
yle="box-sizing: inherit; width: 1104px;" width="531">