دسترسی به منابع مقالات : بررسی تاثیر سرمایه فکری بر صنعت بانکداری و عملکرد بانکهای ملت استان کرمانشاه- … |
نمودار۲-۵-معیارهای اندازه گیری سرمایه فکری
منبع:(ستایش و کاظم نژاد ، ۱۳۸۸، ۵۸)
۲-۱۱-۷- اهمیت سرمایه فکری در بافت غیرانتفاعی
سرمایه فکری قادر به سازگاری با چالشهای محیط غیرانتفاعی در اقتصاد دانش محور است؛ زیرا برخی از مبانی نظری سرمایه فکری از کانون درونی تئوری شایستگی اصلی سرچشمه میگیرند. سرمایه فکری به انتقال کانون استراتژیک سازمانهای غیرانتفاعی به منابع فکری، شامل: دانش، مهارتها و تجربه کمک می کند و این برای سازمانهای غیرانتفاعی مهم است؛ زیرا فعالیتها و تغییرهای استراتژیکی که در سازمانها انجام می شوند به طور عمده از راه ابتکارهای درونی کارکنان و داوطلبان هدایت می شوند تا نیروهای خارجی نظیر کارگزاران دولتی. بنابراین احتمالا مقاومت در برابر آن فعالیتها و تغییرات استراتژیک از طرف کارکنان و داوطلبان کمتر خواهد شد.
در سازمانهای انتفاعی ،سود به عنوان یک زبان مشترک برای ارتباطات تفویض و هماهنگی، و به عنوان وسیلهای برای اندازه گیری موفقیت سازمان و معیار عملکرد عمل می کند. بنابراین همانگونه که پیشتر اشاره شد، سازمانهای غیرانتفاعی در صورت اجرای مدیریت استراتژیک انتفاعی که بر ذخیره هزینه و ارزش پول تاکید دارند آسیب پذیرهستند. موریتسن و دیگران تاکید میکنند که سرمایه فکری در ارتباط با پرسشهاییدرباره هویت مانند: شما چه کسی هستی و چه چیزی می خواهی بشوی؟ است و بنابراین سرمایه فکری فقط یک هدف مربوط به منابع فکری نیست بلکه هویتی است که به وسیله قابلیت و دانش اینکه یک سازمان چه چیزی می تواند انجام دهد، درست شده است. در نتیجه رویکرد سرمایه فکری رهبران غیرانتفاعی را ملزم به تجدیدنظر در ماموریت و دلیل وجودی اجتماعی شان می کند. سرمایه فکری برای سازمانهای غیرانتفاعی مهم شده؛ زیرا نه تنها به این سازمانها کمک می کند تا از جابه جایی هدف و توزیع منابع پرهیز کنند بلکه همچنین به آنها یاری می دهد تا دوباره هدفهایشان را روی ابعاد اجتماعی متمرکز کنند، که بعضا بوسیله فعالیت در محیطهای قرارداد تجاری تحت جنبش اصلاح بخش عمومی، مورد تحریف قرار گرفته است.
بیشتر منابع سازمانی در طول عمر خود، بازده کاهشی و یا افزایشی دارند. برای نمونه، یک داریی فیزیکی در اثر استفاده مستهلک میشود. از طرفی، ارزش سرمایه فکری در اثر استفاده کاهش نمی یابد. پپارد و ریلاندر بیان می کنند که منابع سرمایه فکری همزمان می تواند توسط کاربران زیادی در جاهای مختلف به کار گرفته شود، بنابراین از لحاظ اقتصادیی، غیررقابتی هستند. این بدین خاطر است زمانی که سرمایه فکری مورد شناسایی و چالش قرار می گیرد ممکن است دانش جدید توسعه داده شود. بنابراین سرمایه فکری اغلب با بازده افزایشی شناخته میشود، یعنی ارزش ایجاد شده به ازای هر واحد مصرف شده سرمایه گذاری افزایش مییابد.
ویژگی غیررقابتی سرمایه فکری برای سازمانهای غیرانتفاعی دارای اهمیت است؛ زیرا سرمایه فکری ممکن است به جای رقابت بر سر منابع، به اشتراک گذاری منابع را تشویق کند. رقابت شدیدی که در اثر اصلاحات در بخش عمومی، به وجود میآید، برای بخش غیرانتفاعی- هنگامی که سازمانهای غیرانتفاعی به جای همکاری با یکدیگر برای حل مشکلات اجتماعی، بر سر منابع رقابت می کنند، می تواند مخرب باشد. ویژگی غیررقابتی سرمایه فکری همچنین سازمانهای غیرانتفاعی را برای کسب مزیت از راه تسهیم دانش در اقتصاد دانش محور تشویق می کند.
نورکلیت بیان می کند که اگر یک مدل در سازمان موثر باشد، آن مدل باید ریشه در زبان افراد سازمان داشته باشد و به همه بخشهای سازمان منتقل شود. این مطلب یک نکته مهم دیگری را نیز بیان می کند :
اگر یک مدل در سازمانهای غیرانتفاعی مورد استفاده قرار گیرد ، باید کاربرد یا توزیع آن در کل سازمان ساده و آسان باشد. بونتیس و دیگران بیان می کنند که سرمایه فکری ، انعطاف پذیر و درک آن آسان است؛ زیرا مجموعه ای از منابع فکری و جریانهای آنها را ارائه می کند. بنابراین مفهوم سرمایه فکری می تواند به عنوان یک چارچوب مفهومی ساده برای سازمانهای غیرانتفاعی مورد استفاده قرار گیرد که نیازمند تغییر به نسبت کمی است. سرمایه فکری برای سازمانهای غیرانتفاعی دارای اهمیت است؛ زیرا به ایجاد تغییرات در رفتار و ارزشهای افراد کمک می کند. روس، بیان میکند که اگرچه سرمایه فکری ممکن است به ظاهر در ارتباط با رشد فروش و ایجاد ارزش باشد، اما یک هدف عمیق تر دارد: هدف اصلی یک رویکرد سرمایه فکری، تغییر رفتار افراد است اما نه حداقل از راه تغییر در زبان موسسه. مفهوم سرمایه فکری مجموعه کاملی از ارزشهای جدید، است درباره اینکه مدیریت خوب چیست و مدیریت بد چیست، انجام دادن چه مسائلی در سازمانها درست و چه مسائلی اشتباه است؟ (کاظم زاده و ستایش ، ۱۳۸۸، ۱۱۶)
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
۲-۱۱-۸- مقایسه دو رویکرد در مدیریت سرمایه فکری
در ادبیات مالی دو رویکرد درباره مدیریت سرمایه فکری وجود دارد :
در رویکرد اول زیرساختهای سازمانی، یادگیری، ارتباطات و تواناییهای کارکنان تقویت میشود تا با افزایش دانش سازمانی عملکرد بلند مدت شرکت بهبود یابد. این رویکرد به مکتب فکری دانش محور معروف است. طرفداران این مکتب مانند اینکپن و زاک معتقدند اگر شرکتی از سرمایه فکری بهتری در محیط کسب وکار برخوردار باشد مزیت رقابتی خواهد داشت .
در رویکرد دوم، سرمایه فکری نوعی دارایی اقتصادی قابل اندازه گیری محسوب میشود. این رویکرد به کسب سود از طریق سرمایه فکری تأکید دارد و به مکتب سرمایه اقتصادی معروف است طرفداران این مکتب از مدلهای مبتنی بر بازار سرمایه مانند مدل ترازنامه نامشهود توسط سویبی مدلهای مستقیم سرمایه فکری مانند ارزشگذاری حقوق معنوی توسط بونتیس و مدلهای بازده دارایی ها مانند مدل ارزش افزوده اقتصادی توسط استوارت[۶۳] و مدل تعیین ضریب ارزش افزوده فکری توسط پالیک برای اندازه گیری سرمایه فکری استفاده کردند (دستگیر ، ۱۳۸۹، ۴۲)
۲-۱۱-۹- اهداف اندازه گیری سرمایه فکری
مار و همکارانش[۶۴] (۲۰۰۳) نشان دادند که پنج هدف کلی برای اندازه گیری سرمایه فکری وجود دارد که عبارتند از :
برای کمک به سازمانها در جهت فرموله کردن استراتژی هایشان
برای ارزیابی نحوه اجرای استراتژی ها
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-09-21] [ 11:12:00 ب.ظ ]
|