تحقیق دانشگاهی – بررسی اثرات توسعه ورزش بر فرآیند جهانیشدن ایران ۹۳- قسمت ۱۱ |
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
دودیت و بستار فرهنگی زندگی اجتماعی را تعدیل میکند یا از میان برمیدارد. بهبیاندیگر، جهانیشدن فرهنگی عبارت از شکلگیری و گسترش فرهنگی خاص در عرصهی جهانی است. این فرآیند، موجی از هم گونی فرهنگی را در جهان پدید آورده و همه خاصهای فرهنگی را به چالش میطلبد. جهانیشدن در عین اینکه اقتصادی فراملی در عرصه اقتصاد و جامعهای فراملی در عرصه سیاست به وجود میآورد، فرهنگی جهانی را نیز شکل میدهد جهانیسازی فرهنگی که دربرگیرندهی نوعی یکسانسازی فرهنگی است، یک فرهنگ مصرف جهانی شده را با رسانههای جهانی در دنیا به گردش درمیآورد؛ که امروزه آن فرهنگ، با توجه به برتری علمی، فنی و تکنولوژیکی و رسانهای غرب، فرهنگ غربی خواهد بود و از این طریق، شاخصهها و ارزشهای تجدّد غربی به تمامی دنیا صادر میشود (گلمحمدی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۷-۴-۳ آمیزش و تحول فرهنگی
سومین نوع واکنش در قبال جهانیشدن آمیزش و تحول فرهنگی است. به هیچ روی نمیتوان دنیای پیچیده و متنوع فرهنگی را صرفاً عرصه تسلیم یا ستیز دانست. به بیان دیگر عملکرد و نیروی تفاوتزدا و تفاوتزا در عرصه فرهنگ جهانی بخشی از واقعیت است. بازی فرهنگی در صحنه جهانی بازی همه یا هیچ نیست و نوع همزیستی، اختلاط و تعالی فرهنگی هم امکان دارد. بر اساس این دیدگاه جهانیشدن موجب همگونی و یکسانی جهان و نابودی فرهنگهای بومی نخواهد شد و روند جهانیشدن به معنای فراموشی فرهنگهای بومی، قومی و منطقهای نیست، جهانیشدن موجب تقویت ظهور چارچوبهای هویتهای جمعی غیر ملی گردیده که مهمترین آنها هویتهای قومی هستند (احمدی، ۱۳۸۴). عوامل گوناگون محدودکننده رابطه و کنش فرهنگی کمکم از میان رفتند و روزبهروز بر گستره روابط فرهنگی افزوده شده و حتی مرزهای دورافتادهترین واحدهای اجتماعی نیز به روی محیط فرهنگ جهانی باز شد. این امر باعث میشود زمینه عرضاندام برای فرهنگهای دیگر فراهم شود. امروزه اینترنت و شبکههای ماهوارهای این امکان را فراهم کردهاند که هر گروه فرهنگی خود را نشان دهد. شناخت فرهنگ دیگر به معنای نابودی و فراموش شدن فرهنگ ملی و خودی نیست. بهعکس محرکی است برای غنی کردن فرهنگ ملی (جهانبگلو، ۱۳۸۳). فرهنگها از طریق ارتباط و تبادلات به انحای مختلف که جهانیشدن زمینه آن را فراهم کرده است باعث صیقل خوردن میشوند و تکامل مییابند. فرهنگ حیات و پویایی خود را در تعامل با محیط و مواجهه با سایر فرهنگها باز مییابد. فرهنگهای بسته و محدود به محیط اجتماعی خاص زایش فرهنگی خود را ازدستداده و مرگ تدریجی خود را رقم میزنند. وقتی فرهنگها درهمآمیخته میشوند مردم ارزشها، باورها و سایر امور زیر بنایی را از فرهنگ بومی اخذ و ابزار و دادههای فرهنگهای دیگر در چارچوب ارزشهای بنیادین فرهنگ بومی را موردپذیرش قرار میدهند. فرآیند جهانیشدن با نفوذپذیر کردن مرزها و افزایش دادن چشمگیر برخوردهای فرهنگی، آگاهی انسانها را از عناصر فرهنگی دیگر، مانند هنجارها ارزشها، آداب و ادیان بیشتر میکند و این آگاهی درواقع آگاهی از نسبی بودن دنیای اجتماعی-فرهنگی گوناگون و پرشمار است. در چنین شرایطی باور داشتن به دنیایی خاص و دفاع از درستی آن در برابر فرهنگهای دیگر بسیار دشوار میشود (گلمحمدی، ۱۳۸۶). اگر جهانیشدن بهعنوان یک پروسه مدنظر باشد هدف از طرح جهانیشدن فرهنگ، گفتگوی فرهنگی یا گفتگوی تمدنها، تعامل فرهنگی و پشت کردن به فرهنگ تهاجمی و تهاجم فرهنگی میباشد. طرفداران این رویکرد معتقدند در طرح جهانیشدن فرهنگ سعی بر آن است تا عوامل اصلی رویارویی درون فرهنگی که مانع از گسترش مناسبات فرهنگی جهانی میشوند از میان برده شود بدون اینکه به فرهنگ خاصی آسیب وارد شود. جهانیشدن فرهنگ، امکان تعامل فرهنگی را فراهم میسازد و به قول نویسنده کتاب «جهانیشدن و گفتمان فرهنگها» به امکان تعامل و درک بیشتر فرهنگها از همدیگر و فراهم شدن زمینهها جذب بیشتر میکند (فخری، ۱۳۸۵). درواقع جهانیشدن فرهنگ جلوگیری از فروپاشی خردهفرهنگها است. جهانیشدن فرهنگ به مفهوم یکسان شدن همه فرهنگها نیست، جهانیشدن فرهنگ شبیهسازی فرهنگها هم نمیباشد بلکه احترام به خردهفرهنگها است. جهانیشدن فرهنگ همان اتحاد فرهنگها است و گفتمان فرهنگی است که از قرنها پیش عدهای از روشنفکران و فعالان فرهنگی به آن توجه داشتند. درواقع فرهنگ جهانی شده و یا جهانیشدن فرهنگ جریانی پیوسته از عقاید، اطلاعات، ارزشها و سلیقهها میباشد که از طریق تحرک و پویایی افراد، نشانههای نمادین و ابزارهای الکترونیکی اشاعه مییابد و جهانی محدود را به جهانی بیکران و مملو از مسائل تازه فرهنگی دگرگون میسازد. جهانیشدن فرهنگ فروپاشی حدومرزهای است که فرهنگها را در تقابل باهم قرار داده و میدهند. برخی از محققان این بعد جهانیشدن را گفتمان تمدنها هم ارزیابی کردهاند: درواقع گفتگوی تمدنها بستری برای مجال حضور جهانی همه اقشار کره زمین در جهانیشدن است. یا به تعبیر دیگر ماحصل گفتگوی تمدنها و جهانیشدن فرهنگ جهانی است که تکیهبر تنوع فرهنگی و ضرورت همکاری کافی تمام کشورها در محیطهای بینالمللی خود میکند (ارشاد خطیبی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۸ ویژگیهای جهانیشدن
مکگرو[۶۸] ضمن تأکید بر بعد ارتباطی جهانیشدن،
چند امر را بهعنوان ویژگی جهانیشدن مطرح مینماید که عبارتاند از:
- فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و انتقادی بر ماورای مرزهای ملی تأثیر گذاشته و از آنها اثر میپذیرد.
- حجم کنش متقابل افزایش یافته و سیستم جدید جهانی ایجاد میشود.
- افزایش شدت و وسعت ارتباطات که به محو شدن فاصله و فشردگی زمان و مکان میانجامد و گسترش ارتباطات موجب میشود که هرکس در کنار زندگی محلی خود، یک صبغهی جهانی نیز در زندگی خود احساس کند.
- ارتباطات در حال رشد، مسائل جدیدی را در سطح فراملی ایجاد میکند؛ که تنها از طریق همکاری جهانی قابلحل و فصل هستند. معضل مواد مخدر را میتوان ازجمله این موضوعات فراملی دانست.
- شکلگیری شبکههای به هم فشرده که بازیگران ملی را محدود نموده و حاکمیت و خودمختاری آنها را کاهش میدهد؛ بدین بیان که حجم و شدت ارتباطات، شبکههای به هم فشردهای را بین دولتها و نهادهای بینالمللی، جوامع، سازمانهای غیردولتی و شرکتهای چندملیتی ایجاد میکند. این شبکهها، موجب یک سیستم جهانی میشوند؛ که محدودیتهای دستگاهی برای فعالیت بازیگران مزبور ایجاد کرده و خودمختاری آنها را کاهش میدهد (جاسبی، ۱۳۸۱).
« سریعالقلم» نیز پنج امر را بهعنوان «بدیهیات بحث جهانیشدن» بیان داشته که ازاینقرارند:
- جهانیشدن یک جریان و فرآیند جدید نیست؛ بلکه منطق کانونی آن نوسازی، یعنی روش بهبود زندگی در مسیر بهرهبرداری از علم و صنعت است؛ که این منطق، مبتنی بر علم و صنعت و نوآوری بوده و از قرن هفدهم شروع شده است.
- جهانیشدن یک سیستم است؛ که از سه زاویه به هم مرتبط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است (سریعالقلم، ۱۳۸۴).
- روابط بین ملتها، دولتها و عموماً نهادها و بازیگران قاعدهمند است؛ در عصر جهانیشدن روابط میان دولتها و ملیتها، جنبهی حقوقی به خود گرفته و در بسیاری از مواقع برای انجام کار باید به قواعد و قوانینی که همگان بدان پایبند هستند، رجوع کرد. در این دوران، کشورهایی که از قدرت اقتصادی بیشتری برخوردارند توان قاعده سازی بیشتری دارند.
- دسترسی سهل و گسترده به اطلاعات و دادهها.
- افزایش سطح اعتماد به محیط بینالمللی و پذیرفتن مخاطره و ریسک در تعامل با ملتها، دولتها و نهادها؛ در این دوران پذیرفتن سطحی از مخاطره، اتکای به رایانه و دادههای دیجیتال و اعتماد کردن به افراد، نهادها، قراردادها و تاریخ ملتها، زمینههای قابلتوجهی از همکاری و تعامل را فراهم آورده است.
(سریعالقلم، ۱۳۸۴).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-22] [ 03:38:00 ق.ظ ]
|